لایو - 2024/09/08
9/8/2024در لایو مورخه 2024/09/08، به بررسی و تحلیل چارت ها و پاسخ به سوالات شما پرداختیم، با ما در این پست همراه باشید.

یه گپ خودمونی: از استراتژی معاملاتی تا تحلیل چارت طلا، یورو و پوند
اول از همه، قراره یه اندیکاتور و استراتژی باحال به اسم "دید و جی" (Floyd trades SMC) رو با هم بررسی کنیم. این بخش برای اوناییه که بیشتر دنبال استراتژی هستن. بعدش هم میریم سراغ تحلیل چارت که اونجا با هم بیشتر کار داریم. اگه سؤالی هم داشتید، توی گروه لینک گوگل میت رو میذارم، میتونید بیاید اونجا بپرسید و حرف بزنیم.
یه معذرتخواهی دیگه هم بکنم بابت تأخیر. درگیر یه سری کارای خونه بودم و آب هم قطع بود، خلاصه داستانی داشتیم! ولی خب، الان اینجام و آمادهایم که بریم سراغ کارمون.
بخش اول: کالبدشکافی استراتژی معاملاتی با اندیکاتور Floyd trades SMC
خب، اول بریم سراغ اون استراتژی که قولش رو داده بودم. این استراتژی با اندیکاتوری به اسم Floyd trades SMC کار میکنه. تنظیماتش هم همونیه که قبلاً بهتون گفتم، دستکاری خاصی لازم نداره، فقط اون عددش باید روی سه باشه.
حالا چطوری کار میکنه؟ بذارید یه بروکر بدون نقاشی باز کنم، مثلاً اوآندا، که قشنگ روش توضیح بدم. میریم روی حالت ریپلی چارت، یه تیکه از گذشته بازار رو انتخاب میکنیم تا روش مثال بزنم. تایم فریم اصلیمون هم ۱۵ دقیقه است.
گام اول: شناسایی نواحی عرضه و تقاضا (Supply and Demand) در ۱۵ دقیقه
هر روز صبح که چارت رو باز میکنیم، اولین کارمون اینه که نواحی عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) رو توی تایم فریم ۱۵ دقیقه علامت میزنیم. اگه تریدینگ ویو پریمیوم دارید، میتونید روی این نواحی آلارم بذارید. اینجوری وقتی قیمت بهشون میرسه یا حتی یه تاچ کوچولو بهشون میکنه، آلارم زنگ میزنه و کارتون خیلی راحتتر میشه. خیالتون راحته که چیزی رو از دست نمیدید. یکی از بچهها پرسید تصویر با کیفیت لود نمیشه؛ این معمولاً به خاطر سرعت اینترنت شماست و از دست من خارجه متاسفانه.
گام دوم: انتظار برای تاچ شدن ناحیه
وقتی نواحی عرضه و تقاضا رو علامت زدیم، منتظر میمونیم تا قیمت حتی یک پوینت، حتی یک تاچ کوچولو به این خطوطی که کشیدیم، داشته باشه. دقت کنید، ما منتظر شکست اینگالفینگ یا چیزای دیگه نیستیم، فقط یه تاچ ساده هم برامون کافیه.
بذارید ببینیم اینجا چه اتفاقی میفته. آها! اینجا رو نگاه کنید، قیمت اومد و ناحیه ساپلای بالایی ما رو تاچ کرد.
گام سوم: ورود به تایم فریم ۳ دقیقه و پیدا کردن کندل مبنا
به محض اینکه اون تاچ توی تایم فریم ۱۵ دقیقه اتفاق افتاد، سریع میریم سراغ تایم فریم ۳ دقیقه. حالا اینجا یه نکته خیلی مهم وجود داره:
حالت اول (تاچ همزمان): اگه کندلی که توی ۳ دقیقه ناحیه رو تاچ کرده، همزمان با همون کندل ۱۵ دقیقهای باشه که تاچ اصلی رو انجام داده، عالیه! تاییدیه داریم و مبنامون میشه همون کندل.
حالت دوم (عدم تاچ همزمان در ۳ دقیقه): گاهی وقتا پیش میاد که توی ۱۵ دقیقه تاچ اتفاق افتاده، ولی وقتی میایم توی ۳ دقیقه، میبینیم یه ناحیه نزدیک به اون هست ولی هنوز تاچ نشده. در این حالت، ما منتظر میمونیم تا قیمت بیاد و اون ناحیه ۳ دقیقهای رو هم تاچ کنه. پس مبنای ما اون تاچ ۱۵ دقیقهای هست، ولی برای ورود، تاچ ۳ دقیقهای هم مهمه. یادتون باشه، منظورم این نیست که بگیم شش سال پیش یه زونی تاچ شده و الان همونهها! نه، باید مرتبط با حرکت فعلی باشه.
توی مثالی که داریم، ناحیه ما توی ۳ دقیقه همزمان با ۱۵ دقیقه تاچ شده. عالی!
گام چهارم: ست کردن اردر پندینگ
حالا که کندل تاچکننده رو توی ۳ دقیقه پیدا کردیم (در مثال ما، یه کندل بوده که بالاترین های رو توی اون حرکت ایجاد کرده و ناحیه ساپلای ما رو هم زده)، میایم یه اردر سل استاپ ست میکنیم. کجا؟ یه کوچولو پایینتر از لو (Low) اون کندل. دقت کنید، اوپن یا کلوز نه، لو! من خودم معمولاً یه پیپ پایینتر میذارم، ولی شما هرجور راحتترید.
استاپ لاس (Stop Loss) کجا قرار میگیره؟ یه پیپ بالاتر از های (High) همون کندل. پس ورودمون یه پیپ زیر کندل، استاپمون یه پیپ بالای کندل. تارگت یا ریوارد هم روی دو برابر ریسک (RR=2) تنظیم میکنیم.
نکته مهم در مورد تغییر کندل مبنا:
فرض کنید اردرتون رو ست کردید ولی هنوز فعال نشده. اگه در همین حین، یه کندل جدید بیاد و هایِ کندل مبنای قبلی ما رو بزنه (یعنی بره بالاتر)، دیگه اون کندل قبلی مبنای ما نیست. اردر قبلی رو پاک میکنیم و مبنای جدیدمون میشه این کندل جدیدی که سقف بالاتری زده. دوباره همون مراحل: یه پیپ زیر لوش سل استاپ، یه پیپ بالای هایش استاپ لاس، و ریوارد دو. ما در واقع دنبال این هستیم که زیر بالاترین کندلی که شکل گرفته (تا زمانی که روند برنگشته) اردر ست کنیم.
بذارید با مثال جلو بریم. ما اردر رو گذاشتیم. آها! ببینید چی شد! قبل از اینکه اردر ما فعال بشه، قیمت رفت بالاتر و سقف کندل قبلی ما رو زد. پس اون اردر قبلی دیگه به درد نمیخوره. پاکش میکنیم. کندل جدیدی که سقف رو زده، میشه مبنای ما. دوباره زیر لوش پندینگ سل استاپ، بالای هایش استاپ، ریوارد دو. حواستون باشه، از وقتی تاچ ۱۵ دقیقه اتفاق افتاد، دیگه همه کارمون توی ۳ دقیقه است.
بازم رفت بالاتر! کندل قبلی دیگه مبنا نیست. اردر قبلی رو پاک میکنیم. سقف جدید اینجاست. دوباره زیر کندل جدید پندینگ، استاپ بالا، ریوارد دو.
بالاخره اردرمون فعال شد! حالا منتظر میمونیم ببینیم چی میشه... و بله! تیپی (Take Profit) رو هم داد.
پس خلاصه مراحل چی شد؟
۱. تو ۱۵ دقیقه منتظر تاچ ناحیه ساپلای/دیمند موندیم.
۲. به محض تاچ، رفتیم تو ۳ دقیقه.
۳. کندل مبنا رو پیدا کردیم.
۴. زیر لوش (برای سل) یا بالای هایش (برای بای) پندینگ گذاشتیم (این یه تکنیک پرایس اکشنیه که بچههای پرایس اکشن برای ورود استفاده میکنن؛ نواحیمون مال اسمارت مانیه و تایم هم که کیزونه).
۵. اگه قبل از فعال شدن اردر، سقف/کف جدیدی زده شد، اردر رو آپدیت کردیم.
قانون مهم: یک بار مصرف بودن نواحی و تایم کیزون
نواحی ما یک بار مصرفن. یعنی وقتی یه ناحیه استفاده شد و ازش سود گرفتیم یا استاپ خوردیم، دیگه باهاش کاری نداریم. مگر اینکه هنوز اون ناحیه اصلی ۱۵ دقیقهای اعتبار داشته باشه و شکسته نشده باشه (BOS اتفاق نیفتاده باشه)، که در اون صورت میشه هنوز بهش یه اعتباری داد.
حالا فرض کنید یه ناحیه جدید برامون ایجاد شده. یه قانون دیگه هم داریم:
اگه ناحیهای که ایجاد میشه خارج از تایم کیزون باشه (یعنی قبل از اینکه ما وارد ناحیه معاملاتی بشیم، مثلاً قبل از ساعت ۱۰ صبح به وقت ما)، اون ناحیه قابل قبوله و ازش استفاده میکنیم.
اما اگه ناحیه توی زمان ترید و کیزونمون اتفاق بیفته، ما اون ناحیه رو نادیده میگیریم. احتمال اینکه توی این نواحی استاپ بخوریم خیلی بالاست.
چه ساعتی ترید کنیم؟ (کیزونها)
ما فقط بین ساعت ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر (به وقت محلی که توی ویدیو گفته شده، که برای خیلی از بچهها میشه حدودای ۱۱:۳۰ تا ۱۵:۳0 به وقت ایران، بسته به بروکر و تنظیمات UTC) معامله میکنیم. این چهار ساعت، تایم طلایی ماست.
مثال بعدی: عدم تطابق تاچ ۱۵ دقیقه و ۳ دقیقه
فرض کنید یه ناحیه دیمند داریم. قیمت میاد و توی ۱۵ دقیقه تاچش میکنه. میریم توی ۳ دقیقه. اینجا میبینیم که کندلی که توی ۱۵ دقیقه تاچ کرده، توی ۳ دقیقه یه ناحیه نزدیک به اون هست ولی خود اون ناحیه ۳ دقیقهای هنوز تاچ نشده. طبق نکتهای که گفتم، اینجا اردر نمیذاریم. باید صبر کنیم قیمت بیاد و اون ناحیه ۳ دقیقهای رو هم تاچ کنه. اگه تاچ کرد، بعد بر اساس اون کندل ۳ دقیقهای اردر بای استاپ (بالای های کندل) میذاریم. اگه هم تاچ نکرد و رفت، خب اون پوزیشن رو از دست دادیم. مهم نیست، فرصت همیشه هست.
مثال سوم: تاچ همزمان و ورود
فرض کنید دوباره یه ناحیه دیمند داریم. قیمت میاد و توی ۱۵ دقیقه تاچش میکنه. میریم ۳ دقیقه. اینجا میبینیم تاچها همزمان اتفاق افتاده. کندلی که پایینترین لو رو زده مشخص میکنیم. بالای های اون کندل بای استاپ، زیر لوش استاپ، ریوارد دو. میبینید که کندل بعدی فعالش کرده و تیپی رو هم داده.
پس ببینید، اگه صبر کنید تا نواحی ۱۵ دقیقهای تون تاچ بشن و بعد طبق قوانین عمل کنید، امنیت کارتون خیلی بیشتره و تعداد استاپهاتون کم میشه. بعضیها اصرار دارن که الا و بلا باید معامله کنن و هی اردرشون رو با کندلها شیفت میدن. میشه این کار رو کرد، ولی احتمال اینکه هی استاپ الکی بخورید خیلی زیاده. چون عملاً تا به ناحیه بعدی مهم نرسیم، ورود مجدد خیلی منطقی نیست. اولین شرط ما اینه که یه نقدینگی برداشته بشه. وقتی به نقدینگی من بیاحترامی میشه و استاپ میخورم، یعنی اون نقدینگی ارزش نداشته. پس اصرار برای ورود دوباره، کار بیهودهایه. اگه قرار بود قیمت متوقف بشه، همونجا که ناحیه من بود متوقف میشد. وقتی نشده، یعنی قراره ناحیه بعدی رو ببینه. خب چه کاریه آدم هی این وسط استاپ بخوره؟
استراتژی جایگزین (پرریسکتر) بعد از استاپ خوردن:
یه عده وقتی استاپ میخورن، این کار رو میکنن (من خودم خیلی طرفدارش نیستم چون وین ریت رو میاره پایین، ولی خب گاهی هم سودهای خوبی میده):
وقتی استاپ خوردید، مبنای ناحیه جدیدتون میشه اون کف یا سقف جدیدی که بعد از استاپ شما ایجاد شده. یعنی شما هی اردرها رو با خودتون شیفت میکنید و ادامه میدید تا یه جایی روند برگرده.
مثلاً فرض کنید بای استاپ گذاشتید و فعال شده و بعد استاپ خوردید. قیمت یه کف جدید زده. حالا مبنای جدیدتون میشه اون کندلی که کف جدید رو ساخته. دوباره بالای هایش بای استاپ میذارید. اگه دوباره استاپ خورد و کف جدیدتر زد، باز همون کار. همینطور ادامه میدید.
همونطور که گفتم، من این کارو پیشنهاد نمیکنم چون ممکنه چند تا استاپ پشت سر هم بخورید، مخصوصاً اگه کندلهای خبری باشن (که ما اصلاً کندلهای خبری رو ترید نمیکنیم). اگه به همون نواحی ۱۵ دقیقه پایبند باشید و هر ناحیه رو یک بار مصرف در نظر بگیرید (یا تیپی یا استاپ)، خیلی بهتره.
یادتون باشه، خیلی مهمه که زمان تریدتون درست باشه و به نواحیتون اهمیت بدید.
پرسش و پاسخ در مورد استراتژی:
سوال: میریم ۱۵ دقیقه، پی او آی (Point of Interest) تاچ کرد، میایم سه دقیقه، درسته؟
جواب: بله دقیقاً. فرقی نداره چاک باشه یا باس. این اندیکاتور هر کدوم از این زونها رو که بشکنه، بهش میگه باس (Break of Structure). چون یه ساختاری داره که به عنوان دیمند یا ساپلای میشناسش. پی او آی هم که میشه نقطه جذاب تصمیمگیری. توی این نواحی هر شکستی اتفاق بیفته، این باس میگیره. شما چیزی به اسم چاک (Change of Character) اینجا نمیبینید، همشون باسن. ولی جمله دقیقاً درسته: تو ۱۵ دقیقه منتظر تاچ میمونیم، بعد میایم تو ۳ دقیقه منتظر یه باس در جهت حرکتمون. باس که اتفاق افتاد، بر اساس اون کندلی که باس رو انجام داده، اردرمون رو ست میکنیم.
نکته: وین ریت این استراتژی توی یورو و پوند بیشتر از طلاست. چون طلا حرکتهای ناگهانی خیلی بیشتری داره، مخصوصاً موقع اخبار مهم. طلا واکنشهای ناگهانی به خبر زیاد داره. خود اون کسی که این استراتژی رو کار میکنه (یادم نیست اسمش چی بود ولی جزو پنج نفر اول FTMO هست) هم فقط یورو و پوند رو معامله میکنه.
سوال: تایم فریم ورود سه دقیقه است یا یک دقیقه؟
جواب: سه دقیقه. ایراد یک دقیقه اینه که نویز زیاد داره و سیگنال اشتباه زیاد بهتون میده. برای همین بهتره تو سه دقیقه بمونید. یک دقیقه نیاز به نویزگیری داره و احتمال استاپ بیخود خوردن توش زیاده.
تجربه شخصی با استراتژی و تنظیمات کیلزون:
من خودم یه بازه شش هفت ماهه با همین استراتژی ترید میکردم و پول درمیاوردم. ولی برای اینکه نتیجه مثبت خوب بگیرید، باید هر دو تا کیلزون رو ترید کنید. ساعتهاش به وقت خودم (که شما باید حدود یکی نیم ساعت کم و زیادش کنید بسته به ساعت بروکرتون و UTC) اینجوری بود:
لندن: حدوداً ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر.
نیویورک: دو قسمت داشت. یه قسمت حدوداً ۳:۳۰ تا ۴:۱۵ بعد از ظهر، و یه قسمت دیگه ۵:۱۵ تا ۷:۳۰ عصر.
من هر دو کیلزون لندن و نیویورک رو با هم کار میکردم. ولی خب، زمان زیادی باید پای چارت باشید، حدود هفت هشت ساعت. من همیشه دنبال اینم که تو کمترین زمان ممکن سودم رو بگیرم.
برای اینکه کیلزونها رو راحتتر ببینید، میتونید از یه اندیکاتور استفاده کنید. اسمش یادم نیست دقیقاً ولی بذارید پیداش کنم... آها، همینه! اسمش هست "Sessions" یا چیزی شبیه این که باکسهای رنگی برای سشنهای مختلف میکشه. تنظیماتش هم اینجوریه که من استفاده میکنم:
فقط لندن و نیویورک رو فعال میذارم. ساعتهاش هم بر اساس همون چیزی که گفتم تنظیم میکنید (مثلاً برای لندن شروع ۱۰، پایان ۱۴، برای نیویورک شروع ۱۵:۳۰، پایان ۱۹:۳۰ – اینا مثال هستن و باید با تایم بروکرتون تنظیم دقیق بشه). این اندیکاتور خودش بر اساس تایمزونی که دارید، درستش میکنه.
ترکیب مفاهیم در استراتژی:
پی او آیها (POI): نواحی اسمارت مانی هستن. من قبلاً خودم این نواحی رو درمیاوردم، ولی چون برای بچهها سخت بود مثل من ببینن، گشتم یه اندیکاتوری پیدا کردم (همین Floyd SMC) که بیشترین شباهت رو به دیدگاه نواحی من داشته باشه.
ساعات ترید: با کیلزونهای آیسیتی (ICT) درمیاد.
ورودها: پرایس اکشنی هستن. بچههای پرایس اکشنی اکثراً با اردرهای استاپ (سل استاپ، بای استاپ) کار میکنن، نه لیمیت (سل لیمیت، بای لیمیت) مثل خیلی از ماها. اونا یه ناحیه رو میکشن، صبر میکنن یا شکسته بشه با بای استاپ میرن بالا، یا ریجکت بشه با سل استاپ برمیگردن پایین. مستقیماً روی نواحی اردر ست نمیکنن (منظورم حرفهایها و ادونسهاست، نه اونایی که حمایت مقاومت ساده میکشن). اینکه ما زیر اون کندل پندینگ میذاریم، از همین تکنیک نشأت گرفته.
این از توضیحات استراتژی. اگه سؤالی نیست، بریم سراغ تحلیل چارت.
بخش دوم: گپ و گفت خودمونی پای چارت؛ تحلیل طلا، یورو و پوند
خب، حالا بریم سراغ کار خودمون و یه کم چارتها رو با هم ببینیم. یادش بخیر یه زمانی طلا چقدر قیمتش پایین بود!
نکته برای انتخاب نماد: یورو دلار خوبه. کلاً اگه تک نماد کار کنید، وین ریت بهتری ثبت میشه. اگه طلا رو حذف کنید، وین ریت این استراتژی (Floyd SMC) خیلی بهتر میشه. روی طلا وین کمتری داره. منتها من خودم علاقه خاصی به طلا دارم، همیشه باید حاضر باشه! ولی اگه با یورو و پوند کار کنید، وین ریتتون بالاتر میره، چون اونا خیلی بیشتر به نواحی نقدینگی احترام میذارن.
در مورد اعداد تسلا (اسلیپیج نامبرز): یه نفر پرسید در مورد اعداد تسلا، منظورشون همون اسلیپیج نامبرها بود، مثل اینکه اگه از ۲۰ رد بشه تا ۳۵ میره و اینا. یه زمانی باهاشون کار میکردم ولی الان نه خیلی. ولی خودش میتونه یه استراتژی باشه. کلاً اعداد روند و اعداد روانی مهمن. این اعداد اسلیپیج هم واقعاً عمل میکنن و میتونید روشون حساب کنید.
اهمیت آلارم: بهترین کار اینه که آلارمتون فعال باشه. چون گاهی وقتا میبینید با یه تاچ خیلی کوچولو قیمت برمیگرده و با چشم نمیتونید تشخیص بدید. چیزی هم نیست که ۲۴ ساعته پاش بشینی، حوصلهت سر میره. من اون موقعی که با این استراتژی ترید میکردم، مثلاً یه ربع به شروع کیزون میاومدم پای چارت، خطوطمو میذاشتم، آلارمها رو فعال میکردم، پا میشدم میرفتم دنبال کارم. چون وقتی آلارم فعال میشه، حداقل سه دقیقه وقت داری برای تصمیمگیری و ست کردن اردر.
تحلیل طلا (XAUUSD): از دید کلان تا جزئیات
خب، وقتی میخوایم یه چیزی رو بررسی کنیم، اولین کار اینه که از تایم فریمهای بالا شروع کنیم تا روند کلی دستمون بیاد. یه روند کلی داریم و یه روند جزئی اصلاحی داخلی.
تایم فریم سالانه/ماهانه طلا:
اگه از دید خیلی کلان نگاه کنیم (وقتی توی تایم ماهانه کامل زوماوت میکنیم، انگار داریم سالانه رو میبینیم)، طلا یه روند کلی صعودی داره. چرا؟ چون هایر های (Higher High) و هایر لو (Higher Low) داریم میسازیم. قیمت طلا یهویی از یه جایی به بعد روند صعودیش شروع شد، فکر کنم از سال ۹۷-۹۸ که قیمتها خیلی پایینتر بود.
حالا یه کم زوم میکنیم و جزئیتر نگاه میکنیم. توی همین نگاه جزئیتر هم یه روند کلی صعودی داشتیم که یه اصلاح خوب هم نسبت به اون حرکت انجام داده، یعنی تا یه جای خیلی خوبی استراحت کرده. بعدش هم چند بار توی اون ناحیه روانی مهم (اطراف قیمت ۲۰۰۰ دلار) بازی کرده، نقدینگی ایجاد کرده. بعد از چهار بار تاچ و بسته شدن زیر اون ناحیه، بار پنجم حرکت کرده و بالاش بسته. پس یه حرکت صعودی دیگه هم داریم که بعد از یه اصلاح اتفاق افتاده.
اما نکته اینجاست: چون این حرکت آخر خیلی یه نفس و بدون استراحت درست و حسابی بالا رفته (اونم بعد از جمعآوری یه نقدینگی بزرگ)، ما توقع داریم که یه حرکت اصلاحی نسبتاً خوب برامون شکل بگیره، اگه قرار باشه بریم نواحی بالاتر مثل نزدیکیهای سه هزار دلار. اگه بخواد بره اونجاها، نباید اینجوری یه نفس ادامه بده. باید یه استراحت خوب داشته باشه.
پس دید کلیمون توی ماهانه هم صعودیه. اما جزئیتر که نگاه میکنیم، الان جایی هستیم که میتونیم منتظر یه استراحت باشیم. اگه کندل این ماه نزولی بسته بشه، میتونیم تا یکی دو ماه آینده توقع نزول بیشتری داشته باشیم قبل از موج بعدی صعود. اگه نه، ممکنه با یه شدو استراحت کنن و ادامه بدن، شبیه اتفاقی که تو دو سه ماه گذشته افتاده. شاید هنوز به اونجایی نرسیدیم که بخواد یه اصلاح عمیق شروع بشه.
فعلاً چیزی که میبینیم اینه که به سقف ماه قبلمون احترام گذاشته شده و هنوز نزدیمش. پس تو ماهانه، روند صعودی داریم ولی منتظر تاییدیه برای اصلاح هستیم. اینجاها برای بایهای بلندمدت یه کم دیره؛ بیشتر تمایل به سل داریم تا بای، با اینکه روند کلی ماهانه و سالانه صعودیه.
یه آل تایم های هم داریم که باید حواسمون بهش باشه.تایم فریم هفتگی طلا:
تو هفتگی هم دید کلیمون صعودیه، ولی اون اصلاحی که باید رو هنوز کامل انجام نداده. اینجا یه فشردگی قیمت داریم میبینیم، با کلی کندل بلاتکلیف پشت سر هم (صعود، نزول، دوجی...). اینا یعنی چی؟ یعنی بلاتکلیفی قیمت. همون حسی که من رو بازار دارم، بقیه هم دارن. اینجاها برای بای زدن زیادی بالاست، برای پایین اومدن هم هنوز تاییدیه درست و حسابی نداره. برای همین همه ترسیدن و شما دوجی و شدوبازی زیاد میبینید. از چند ماه پیش که قیمت اومده اینجا، چارت یه کم کثیف شده.
هفته گذشته نتونست سقف هفته قبلش رو بزنه و نزولی بسته شد. هفته قبلترش هم به صورت دوجی به سقف قبلی احترام گذاشت و دوجی نزولی بست. اگه زیر لو اون کندل ویکلی میبست، از نظر پرایس اکشنی خیلی بیشتر دوستش داشتم و به نزولش مطمئنتر میشدم. اما چون زیر اون لو نبسته، الان واقعاً ۵۰-۵۰ هستش.
اما یادتون نره، ما هنوز تو ناحیه اصلاحی از لگ حرکتی قبلی هستیم. اگه یه فیبوناچی روی اون حرکت آخر بندازیم، میبینیم هنوز جا داریم تا به ۵۰ درصدش برسیم. حتی اگه قیمت تا یه محدوده مشخصی (مثلاً ۲۰۴۰ که توی ویدیو گفته شد، ولی ما به عنوان "یه سطح حمایتی مهم") هم پایین بیاد، هنوز اوکیه و اتفاق خطرناکی نیفتاده. تا حوالی یه سطح دیگه (مثلاً ۲۳۰۰) هم هنوز تو اصلاحیم. پس نگران نمیشیم، روندمون همچنان صعودیه. به محض اینکه مثلاً بیاد زیر یه سطح خاصی (مثلاً ۲۴۰۰)، نمیگیم وای روند نزولی شد! نه، روند کلی ما هنوز صعودیه که داره استراحت میکنه.شاخصهای ارزی: یه سوالی پرسیدن که برای ارزهای کشورها شاخص داریم؟ بله، مثل DXY برای دلار. برای یورو (EXY)، پوند (BXY)، ین (JXY)، فرانک (SXY)، کانادا (CXY)، استرالیا (AXY) و نیوزلند (ZXY) هم شاخص داریم. اینا میتونن به دردتون بخورن.
تایم فریم روزانه طلا:
تو روزانه هم همون فشردگی هفتگی رو داریم میبینیم. یه رنج باکس بزرگ حدوداً صد، صد و پنجاه دلاری داریم که چند هفته پیش هم در موردش صحبت کرده بودیم که احتمالاً تا جلسه سپتامبر فدرال رزرو توش میمونیم. هنوز هم توشیم.
بازار منتظره یا این رنج باکس به سمت پایین بشکنه و بیایم تو همون نواحی اصلاحی ویکلی و ماهانه (مثلاً ۲۳۰۰-۲۴۰۰)، یا اینکه به سمت بالا بشکنه و بره بالاتر. فعلاً تو روزانه هم نمیشه تصمیم خاصی گرفت. ولی خب، یه ناحیه دیمند و تقاضای مهمی هم داریم که میتونه نقدینگی مهمی باشه.تایم فریم چهار ساعته طلا:
دوباره همون رنج باکس. اینجا یه نقدینگی خیلی گسترده و عظیمی داره شکل میگیره. یه ذره بهش نفوذ کرده و نقدینگی رو برداشته، ولی اگه به صورت زون در نظر بگیریمش، هنوز یه نقدینگی خیلی توپلی اونجا داریم. حواستون باشه، حتی اگه این رنج باکس به سمت بالا هم شکست، فکر نکنید سریع بای بزنید و میره بالا. احتمال اینکه یه بالایی بزنه، نقدینگی پشت اونجا رو برداره و بعد بریزه تا همون نواحی ۲۳۰۰-۲۴۰۰ خیلی زیاده. برای همینه که میگم من تمایلم بیشتر به رسیدن به نواحی نزوله.
الان زیر نصف اون رنج باکس هستیم. این ناحیه زردی که میبینید (که قبلاً فیبزون بوده)، الان شده وسط ناحیه رنجمون (اطراف ۲۵۰۰). اینجاها تو تایم پایین میشه به بای فکر کرد، ولی دنبال تارگتهای خیلی بزرگ نیستیم، چون میدونیم تو تایم بالا نیاز به استراحت داریم.
یه فیر ولیو گپ (Fair Value Gap یا FVG) هم داریم که بهینهش کردیم و هنوز دست نخورده (ورجین) مونده. اوردر بلاک هم که مشخصه.تایم فریم یک ساعته طلا:
بازم همون حالت. اتفاق خاصی نیست. بالاترین جا و پایینترین جا مشخصه و قیمت داره بازی میکنه. پس وقتی قیمت میاد تو نواحی بالایی این رنج، دنبال سل میگردیم و وقتی میاد تو نواحی پایینی، دنبال بای. وسط اینا رو معامله نمیکنیم چون تو رنج گیریم و تکلیفمون مشخص نیست.تایم فریم سی دقیقه و استراتژی ورود:
من خودم سی دقیقه رو به پونزده دقیقه ترجیح میدم، اعتبارش بیشتره. بچههای پرایس اکشن هم همینو میگن. تو این تایم فریمها های و لوهامون رو مشخص میکنیم و بعد بر اساس اونا، توی تایم فریم یک دقیقه دنبال نواحی ورودمون میگردیم (این بر اساس یه استراتژی دیگه است که اینجا جزئیاتش گفته نشده).جمعبندی طلا:
تو تایم فریم بالا، روند کلی صعودیه.
الان توی یه رنج باکس بزرگ تقریباً یک ماهه گیر کردیم و منتظر شکست از یه سمتیم.
اما تایم فریم بالامون نیاز به اصلاح و استراحت داره.
تحلیل یورو به دلار (EURUSD): از کلان تا خرد
همین کار رو برای یورو هم میکنیم.
تایم فریم ماهانه/سالانه یورو:
یورو در دید کلی اگه بخوایم نگاه کنیم، یه روند صعودی داره (خیلی خیلی بلند مدت). اما به صورت جزئیتر، ما در یک روند نزولی کوچکتر قرار داریم. چرا؟ چون لوئر لو (Lower Low) و لوئر های (Lower High) داریم میسازیم. با اینکه یه اصلاح و استراحت صعودی رخ داده، اما همچنان نمیتونیم بگیم روندمون به صعودی تغییر کرده. هنوز ممکنه برگردیم پایینتر. پس یورو دلار تو تایم فریم سالانه و ماهانه هنوز تایید صعود نداره. فعلاً روند کلی نزولی داریم که الان در اصلاح صعودیش قرار داره. ممکنه این اصلاح صعودی بشکنه و تبدیل به روند صعودی کلی بشه، یا برگرده و یه کف دیگه بزنه یا از یه ناحیه بهتری دوباره رشد کنه.تایم فریم هفتگی یورو:
اینجا یه تارگت زونی داریم (که بر اساس تایم فریم پایینتر، مثلاً یک ساعته، تعیین شده) که یورو دلار باید تا یه محدوده خاصی (مثلاً ۱.۱۲۵۰۰ که تو ویدیو گفته شد، ما میگیم "یک سطح مقاومتی مهم در بالا") رو ببینه اگه میخواد کاری انجام بده. به نظرم هم خوبه. هم میاد نقدینگی رو از پشت یه سری سقفها برمیداره، هم به یه ناحیه ساپلای مهم میرسه و از اونجا میتونه حرکت نزولی رو شروع کنه.
توی ویکلی هم هنوز روند نزولی داریم. اون حرکتی که کف قبلی رو زده و شکسته، هنوز سقفهاش معتبرن و زده نشدن. پس نمیتونیم بگیم روند صعودیه.تایم فریم روزانه یورو:
یه حرکت نسبتاً خوبی به سمت بالا انجام داده. اما تا زمانی که همون سطح مقاومتی مهم بالایی (مثلاً ۱.۱۲۷۰۰) رو نزنه، همچنان روندمون میتونه نزولی کلی باشه. اما تو دید جزئیتر، میتونیم بگیم یه روند نیمچه صعودی اصلاحی داریم. در یک روند کلی نزولی، ما اینجا قرار داریم. یا از اینجا میاد و این مقاومت رو میشکنه و میره بالا و تغییر روند میده، یا از اینجا اصلاحش رو یه جایی همین دور و بر تموم میکنه و یه لگ نزولی دیگه میزنه.
پس تو دیلی، یه نیمچه تلاشی برای روند صعودی داریم میبینیم. اما چون دید کلیمون نزولیه، هنوز کاملاً روی بای نیستیم.چرا روند کلی مهمه؟ (دو دلیل کلیدی)
اینکه روند کلی رو دربیاریم خیلی مهمه، به دو دلیل:
۱. واکنش بهتر به نواحی: وقتی روند کلی رو داریم (مثلاً میدونیم روند کلی یورو دلار سله)، واکنشها به نواحی عرضه (ساپلای) خیلی راحتتر و سریعتر اتفاق میفته تا نواحی تقاضا (دیمند). احتمال استاپ خوردنتون کم میشه. چرا؟ چون وقتی تمایل بازار نزوله، با هر اتفاقی همه میترسن و سریع میخوان بفروشن. پس روی فروشها بیشتر واکنش نشون میدن. روی خریدها بیشتر فکر میکنن، زودتر خارج میشن، پس نوساناتی که روی بای میتونید بگیرید، کوچیکتر و کوتاهتره.
۲. رسیدن سریعتر به تیپی: وقتی در جهت روند کلی معامله باز میکنی، زودتر بهت تیپی میده. چون حرکتهای در جهت روند، سریعتر اتفاق میفتن. برای حرکت خلاف جهت، باید کلی آدم رو متقاعد کنی که بیان بخرن. ولی وقتی حس کلی بازار نزولیه، با کوچیکترین حرکت سلی، همه میریزن میفروشن.چطوری تمایل بازار رو تشخیص بدیم؟ (دو نکته پرایس اکشنی)
۱. تعداد کندلها: وقتی به چارت نگاه میکنی، بیشتر کندل صعودی میبینی یا نزولی؟ این یه نکتهست.
۲. اندازه کندلها: کندلهای نزولیت بزرگترن یا صعودیهات؟ اینم یه پوینت دیگه. مثلاً میبینی چهار تا کندل بزرگ نزولی داریم، ولی بعدش ۲۱ کندل طول کشیده تا همون مقدار رو برگرده بالا. این یعنی چی؟ یعنی بازار نسبت به بای مطمئن نیست. حتی اگه قرار باشه بای اتفاق بیفته، سختتر اتفاق میفته و بیشتر زجرتون میده.پس اینکه ما دنبال تمایلات بازار میگردیم، هم وین ریتمون رو بهتر میکنه، هم زمان کمتری برای رسیدن به سود صرف میکنیم. وقتی میدونم تمایلات به نزوله، هر ناحیه بای رو انتخاب نمیکنم، میگردم قویترین ناحیه بای رو پیدا میکنم.
تایم فریم چهار ساعته یورو:
چیز خاصی نداره. یه سری سقفهای برابر (نقدینگی) داشتیم که اومدن و از یه ناحیهای برداشتنشون. من تا زمانی که به اون تارگت زون بالایی (مثلاً ۱.۱۲۵۰۰) نرسیم، به سل محکم و بلندمدت فکر نمیکنم، چون تایم فریم دیلیمون تو اصلاح بای بود. پس فعلاً سلها برام مطمئن نیستن.اهمیت "جای درست" در بازار:
یه چیز بایدی تو این بازار وجود داره. شاید بگید چطور میشه با قطعیت حرف زد؟ برای اینکه یه حرکتی تو بازار شکل بگیره، باید از جای درستش شکل بگیره. من خیلی وقتا خیلی از نواحی رو ورود نمیکنم یا قبل از تیپی میبندم. چرا؟ چون اون حرکتی که شکل گرفته، از جای درست نبوده. وقتی از جای درست بلند نشده، اعتبار درستی هم نداره و ریسکش میره بالا.
حالا این "باید" چجوری تعیین میشه؟ هر استراتژی، "باید" متفاوت خودشو داره. استراتژی من جوریه که با اطمینان نزدیک به صددرصد میتونم بگم "باید"هام اتفاق میفتن. یعنی اگه قیمت باید بره یه جایی و بعد بیاد یه کار دیگه بکنه، اون "باید" اتفاق میفته. اگه قبلش هم یه واکنشی ببینی، فیکه.
برای همینه که من الکی نواحی وسط رو نمیگیرم. اگه یه تارگتی دارم، تا زمانی که اون دلیله به وجود نیومده و قیمت به جای درست نرسیده، به خلافش فکر نمیکنم. برای اینکه لگ بعدی نزولی شکل بگیره، باید از یه جای درستی حرکت کنه، یه سری اردرهای درست رو فعال کنه، یه نقدینگی رو برداره. یه عده که بای زدن باید قانع بشن اینجا کافیه و ببندن تا بازار بریزه.سناریوی فعلی یورو:
برگردیم سراغ یورو. یه ناحیه نقدینگی های اینجا تشکیل داده. یه چنج آو کرکتر (Change of Character - CHoCH) مینور هم تو تایم پایین میتونیم بگیم شکل گرفته که میتونه یه روند نزولی رو شروع کنه. ولی همونطور که گفتم، من تا به اون تارگت بالایی نرسه، حس خوبی به سل ندارم. مگه اینکه اینجایی که الان زده، جای خیلی درستی باشه.
بذارید ببینم... نقدینگی رو از پشت یه سری سقفها برداشته. یه خط روندی هم داشته که نقدینگیشو برداشتن. اینا میتونن پوینت مثبت باشن. باید ببینم اینجایی که خورده، ارزش داشته یا نه. اگه از بین یه سری نواحی خاصی برگشته باشه، آره، میتونیم نزول بعدی رو داشته باشیم و ممکنه تا اون تارگت زون بالایی من نره.
من اگه بخوام یورو سل بزنم، صبر میکنم یه سطح حمایتی مهمی (مثلاً ۱.۱۰۳۰۰ که تو ویدیو گفته شد) رو بشکنه. اگه اونجا رو بشکنه، اون موقع تو تایم فریم یک دقیقه هم به سلهای خوبی فکر میکنم. چون الان یه تغییر روندی اینجا داریم که از جای نسبتاً درستی هم ریزشش شروع شده. اگه این حرکتی که با شدو برگشته، بیاد و اون کف رو بزنه، اون موقع از برگشتش میشه تا یه سطح پایینتری (مثلاً حدودای ۱.۰۸۲۰۰) به سل فکر کرد. ولی تا اون کف مهم (مثلاً ۱.۱۰۳۰۰) نخوره، تصمیم خاصی نمیگیرم.
اگه هم کسی میخواست اینجاها ورود کنه، میتونست سل رو بذاره با استاپ بالای سقف قبلی و ریوارد تا اون کفهای پایینتر.
تحلیل پوند به دلار (GBPUSD): شباهتها و تفاوتها
پوند هم مثل یوروئه. یه روند کلی نزولی فعلاً داره که آل تایم لوشو دیده و ازش بلند شده. ولی برای اینکه بگیم حرکت صعودی شکل گرفته، هنوز زوده. یکی از بچهها پرسید، چاکی داریم که منتظر باکسیم؟ دقیقاً!
الان تو پوند یه ناحیه نقدینگی خوب تشکیل شده که میتونن بیان تا اونجاها نقدینگی رو بردارن و بعد یه لگ نزولی دیگه بزنن، یا اینکه بالای اون ببندن و چنج آو کرکتر بدن و بریم بالا.
فعلاً در حال حاضر، پوند اصلاح صعودیشو تموم کرده. باید منتظر بمونیم ببینیم میخواد بریزه یا نه. برای بای زدن به نظرم ریسکیه. من بیشتر موافق با سلم تا زمانی که خلافش ثابت بشه.
گرچه یه نقدینگی این پایین داشتیم که برداشتن، ولی این برداشت نقدینگی، حرکت شارپی به ما نداده. اگه اون نقدینگی مهم بود، باید یه حرکت شارپ میدیدیم که سقفها رو بزنه. ببینید چقدر طول کشیده و خودشو کشته تا یه حرکتی انجام بده و بره بالا، و هنوز نتونسته.
تایم فریم هفتگی پوند:
تو هفتگی باز به نسبت خوب بسته شده. اومده سقف قبلی (یه ناحیه عرضه) رو نه تنها زده، بالاش هم بسته و یه استراحت و اصلاح هم بهش داشته و دوجی بسته شده. الان اگه اصلاحش رو یه کم عمیقتر بکنه، میتونیم به بای کوتاه مدت پوند فکر کنیم. مثلاً از حدودای یه سطح حمایتی (مثلاً ۱.۲۹۵۰۰ یا ۱.۳۰ که تو ویدیو گفته شد) میشه به بای فکر کرد.تایم فریم روزانه پوند:
دیلی هم الان تو اصلاحشه. اینم باید یه اصلاحی داشته باشه. باز به همون ناحیه حمایتی (مثلاً ۱.۲۹۳۰) میرسه. پوند از این ناحیه جای بدی نیست. میتونید به یه اوردر بلاکی که اینجا داریم (مثلاً اطراف ۱.۲۹۵۵۰ یا ۱.۲۹۶۰۰) برای بای زدن فکر کنید. جای خوبیه.
اینجا یه چاک داشتیم، واکنش از چاک بوده. ولی اگه بخواد اتفاق بیفته، باید تا نواحی پایینتری هم بیاد (مثلاً ۱.۲۶-۱.۲۷). به هر حال، ورود اولیه از همون ۱.۲۹۵۵۰-۱.۲۹۶۰۰ بد نیست.
اگه دنبال سل ریسکی هستید، از یه سطح مقاومتی بالاتر (مثلاً ۱.۳۲۵۵0) هم میتونید بهش فکر کنید. چون اگه این برگرده بالا، من حس خوبی بهش ندارم.
جمعبندی و حرف آخر
خب رفقا، اینم از گپ و گفت امروزمون. سعی کردم هم یه استراتژی کاربردی رو با هم مرور کنیم و هم یه نگاهی به وضعیت فعلی طلا، یورو و پوند بندازیم. یادتون باشه، تحلیل تکنیکال یه ابزاره و مهم اینه که چطوری ازش استفاده میکنید. همیشه مدیریت ریسک رو جدی بگیرید و هیچوقت بیشتر از توانتون ریسک نکنید.
امیدوارم این صحبتها به دردتون خورده باشه. اگه سوالی، نظری، یا تجربهای دارید، حتماً تو کامنتها به اشتراک بذارید. خوشحال میشم ازتون یاد بگیرم. موفق و پرسود باشید!