تایتان (بخش دوم صفر تا صد)- قسمت دوازدهم
4/27/2025در این سری ویدیو آموزشی تایتان(بخش دوم صفر تا صد)، به آموزش تحلیل تکنیکال می پردازیم، در این پست قسمت دوازدهمین قسمت این دوره را قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

بکتست هفتگی چارت: چطور مثل یک حرفهای نقاط ورود رو شکار کنیم و از استاپها جاخالی بدیم!
سلام به همه رفقای تریدر! امروز میخوایم یه کار خیلی خفن و کاربردی انجام بدیم. قراره با هم برگردیم به اول هفته و فرض کنیم میخوایم ببینیم چه معاملاتی رو میتونستیم بگیریم و اصلاً روی چارت چه چیزایی رو میشد دید. یه جورایی میخوایم ریپلی کنیم و قدم به قدم بریم جلو. این کار، یعنی بررسی گذشته چارت و معاملاتی که میشد انجام داد، یکی از بهترین راهها برای یادگیری و مسلط شدن به بازاره. پس اگه آمادهاین، کمربندها رو ببندین که میخوایم بریم سراغ چارت!
شنبه یکشنبهها، وقت آمادهسازی و تحلیل!
اولین نکتهای که میخوام بهتون بگم و خیلی هم مهمه، اینه که تحلیلها و بررسیهای اصلی رو باید آخر هفته، یعنی شنبه و یکشنبه انجام بدین. دوشنبه صبح که بازار تازه باز شده، وقت معامله کردن نیست، مخصوصاً تا بازار شیکاگو باز نشه. دوشنبه صبح فقط وقت بررسی و مرور چیزاییه که از قبل آماده کردیم. پس این خط و خطوط و نواحی که الان میکشیم، شما باید فرض کنید که روز یکشنبه نشستین و با خیال راحت دارین این کارا رو انجام میدین. توی لایو بازار، مخصوصاً تایم فریم پایین مثل یک دقیقه، اصلاً وقت این کارا نیست. اونجا باید از قبل همه چی آماده باشه و فقط منتظر سیگنال ورود باشین.
شروع تحلیل از تایم فریمهای بالا: دید کلی از بازار
خب، فرض میکنیم الان یکشنبه است و میخوایم چارت رو تحلیل کنیم. اولین کاری که میکنیم اینه که میریم سراغ تایم فریمهای بالا.
تایم فریم هفتگی (Weekly):
نگاهی به هفتگی میندازیم. روند کلی همچنان صعودیه و اتفاق خیلی خاص و جدیدی نیفتاده. قیمت هنوز به اون سقف تاریخی قبلی خودش نرسیده. چیزی که اینجا میشه دید اینه که قدرت صعود هنوز وجود داره و ضعف خاصی از نزول دیده نمیشه. البته، همیشه این توقع رو داریم که قیمت یه جایی یه استراحتی بکنه و یه ریجکشن بده، ولی فعلاً خبری نیست.
یه نکته مهم دیگه تو هفتگی اینه که هفته گذشته یه ناحیه حمایتی ساخته شده و قیمت بهش احترام گذاشته. کندل هفته گذشته نتونسته سقف کندل قبلی خودش رو بزنه و حتی زیر کلوز هفته قبلش بسته شده، که یه جورایی "بریش دوجی" محسوب میشه. این یعنی این هفته میتونه هفته تصمیمگیری باشه. یا قیمت میره بالا و اون شدوی بالایی رو میزنه و بعد شاید یه اصلاح و ریزش داشته باشیم، یا باید ببینیم چه واکنش دیگهای نشون میده. خلاصه، دوشنبه صبح هنوز نمیشه تصمیم قطعی گرفت.تایم فریم روزانه (Daily):
میریم تایم فریم دیلی. اینجا هم یه ناحیه مقاومتی از قبل داشتیم که همچنان معتبره. هفته پیش هم یه ناحیه حمایتی جدید ساخته شده. پس انگار قیمت بین این دو تا ناحیه، یعنی یه چیزی شبیه یه رنج باکس کوچیک، گیر کرده و داره بازی میکنه. برای اینکه یه حرکت درست و حسابی شکل بگیره، باید یکی از این دو تا ناحیه شکسته بشه. تا وقتی این اتفاق نیفتاده، ما همچنان توی فاز استراحت این لگ حرکتی هستیم.
ورود به تایم فریمهای معاملاتی: علامتگذاری نواحی کلیدی
خب، حالا از تایم فریمهای بالاتر که یه دید کلی گرفتیم، میریم سراغ تایم فریمهای پایینتر مثل یک ساعته و ۳۰ دقیقه که نواحی دقیقترمون رو مشخص کنیم. اینجاست که کار یه کم دقیقتر میشه.
تایم فریم یک ساعته (H1):
اینجا شروع میکنیم به علامت زدن سقفها و کفهایی که جلوی راهشون بازه، یعنی هنوز قیمت بهشون نرسیده و واکنشی بهشون نداده. اینا میشن نواحی بالقوه ما. یه سری "اینترمدیت های" و "اینترمدیت لو" پیدا میکنیم. بعضی از این نواحی خیلی به هم نزدیکن. اگه یه ناحیه بخوره، احتمالاً اون یکی هم که نزدیکشه، زده میشه.
یه نکته جالب: گاهی وقتا یه سری ساختارها مثل "تاد" (TOD - Top of Distribution) میتونن راهنمای خوبی باشن برای پیدا کردن نواحی حمایتی و مقاومتی.
نواحی که خیلی به هم نزدیکن، معمولاً نواحی مینور محسوب میشن و باید خیلی حواستون بهشون باشه. فعلاً علامت میزنیم تا بعداً تو تایم پایینتر اعتبارشون رو بررسی کنیم.تایم فریم ۳۰ دقیقه (M30):
یه نگاهی هم به ۳۰ دقیقه میندازیم ببینیم سقف و کفی جا نمونده باشه. اینجا هم ممکنه یه سری نواحی نقدینگی پیدا کنیم که البته باید تو تایم پایینتر اعتبارشون چک بشه.
یه کاری که اینجا انجام میشه اینه که نواحی که به نظرمون ضعیفتر میان یا احتمالاً مینور هستن، با یه رنگ کمرنگتر مشخص میکنیم. اینجوری بعداً میفهمیم که اینا نواحی اصلی ما نبودن. مثلاً یه ناحیهای که خیلی نزدیک به قیمت فعلیه، احتمالاً یه ناحیه ضعیفه.
چرا این سقف و کفها رو علامت میزنیم؟
شاید بپرسین اصلاً چرا اینقدر وقت میذاریم و این سقف و کفها رو تو تایم بالا علامت میزنیم؟ دلیلش اینه که این سقف و کفهای تایم بالا، توی پرایس اکشن برای ما حکم نواحی نقدینگی رو دارن. مخصوصاً اگه چند بار قیمت بهشون برخورد کرده باشه و واکنش نشون داده باشه، اون ناحیه خیلی جذاب میشه برای اینکه قیمت دوباره بهش برسه، نقدینگیش رو برداره (هانت بشه) و بعد حرکت اصلیش رو انجام بده. پس خیلی از تصمیمهایی که برای انتخاب نواحی ورود میگیریم، بر اساس همین تحلیلها تو تایمهای مختلفه.
اعتبارسنجی نواحی در تایم فریم یک دقیقه: قلب ماجرا!
خب، دوشنبه تموم شد و ما تحلیلهای کلیمون رو انجام دادیم. حالا میریم سراغ تایم فریم یک دقیقه. اینجاست که جزئیات خیلی مهم میشن. باز هم تاکید میکنم، این کارها رو باید شنبه و یکشنبه انجام داده باشین، نه توی لایو بازار دوشنبه!
حالا میخوایم تک تک این نواحی که مشخص کردیم رو اعتبارسنجی کنیم. ببینیم کدومشون واقعاً مهمن و میتونیم روشون حساب کنیم.
بررسی اولین سقف:
اولین سقفی که داریم، خودش سقفِ سقفهاست (All Time High). این دیگه نیاز به اعتبارسنجی نداره، چون بالاتر از اون چیزی نبوده که بخواد نقدینگیش رو برداره. خودش معتبره. اما یه نکته ریسکی هم داره: اگه قیمت تا نزدیک این سقف بیاد، احتمال اینکه خود سقف رو هم بزنه و یه سقف جدید بسازه، خیلی زیاده. پس ورود نزدیک اینجور سقفها ریسک بالایی داره.شناسایی اسپانسر کندل (Sponsor Candle):
حالا باید ببینیم اسپانسر این حرکت کی بوده. اسپانسر کندل، اون کندلیه که باعث حرکت اصلی شده و اردرها از اونجا شروع شدن. اگه اسپانسر کندل اصلی، اردرهاش برداشته شده باشه و یه کف رو زده باشه، دیگه اون اردر بلاک، جای مناسبی برای ورود نیست. چون اگه قیمت برگرده و به اون کندل بیاحترامی کنه، احتمالاً به کندلهای قبلی هم بیاحترامی میکنه و میره بالاتر. پس یا روی اسپانسر اصلیِ دستنخورده ورود میکنیم، یا دیگه ورود نمیکنیم. اینجوری نیست که چند جا پشت سر هم پندینگ بذاریم.اسپانسرهای ماژور و مینور:
یه مفهومی داریم به اسم اسپانسر ماژور و اسپانسر مینور. اسپانسر ماژور، اون ناحیه اصلی و قویه که انتظار حرکت بزرگ ازش داریم. اسپانسر مینور، نواحی کوچیکتر و ضعیفتری هستن که ممکنه واکنشهای کوچیکی بدن، ولی برای ورود اصلی مناسب نیستن، مگه اینکه با تاییدیه و بررسی دقیق پرایس اکشن وارد بشیم.
اونایی که دنبال وین ریت خیلی بالا هستن، معمولاً فقط روی اسپانسرهای ماژور معامله میکنن. ولی اونایی که با وین ریت یکم پایینتر هم اوکی هستن و میتونن پرایس اکشن رو خوب چک کنن، میتونن به این مینورها هم فکر کنن.تارگت زون (Target Zone) و اهمیتش:
برای اینکه بفهمیم یه حرکت مینور، تارگت خودش رو داده و حالا میتونیم سقف یا کف بعدیش رو به عنوان ماژور در نظر بگیریم یا نه، از چیزی شبیه به "پروژکشن" یا "تارگت زون" استفاده میکنیم. اگه یه حرکت مینور، تارگتهای خودش (مثلاً ۲، ۲.۵ یا ۴ درصد) رو داده باشه، اونوقت سقفها یا کفهای مینور داخلی که بعد از اون تارگت زون قرار دارن، میتونن برای ما ماژور محسوب بشن.
این خیلی نکته مهمیه! مثلاً اگه قیمت به تارگت زون ۲ و ۲.۵ درصد یه حرکت رسیده باشه و از اونجا برگشته باشه، یعنی اون حرکت کار خودش رو کرده. حالا اگه قیمت دوباره برگرده بالا و بخواد به یه اسپانسر کندل بالاتر دستدرازی کنه، اون اسپانسر میتونه معتبر باشه. اما اگه قبل از اینکه به اون تارگت زون منفی ۲.۵ درصد (در روند نزولی) دست بزنه، بخواد بره بالا، اون اسپانسرهای بالایی دیگه برای ما ماژور محسوب نمیشن. چرا؟ چون داره از روی یه تارگت زون نسبتاً کوچیک برمیگرده و ممکنه فقط یه اصلاح کوچیک باشه.شیفت شدن اردرها و اسپانسرها:
وقتی یه اسپانسر کندل، اردرهاش توسط یه حرکت بعدی برداشته میشه (یعنی قیمت میاد و اون ناحیه رو مصرف میکنه)، اون اسپانسر دیگه برای ما معتبر نیست و سقف یا کف ماژور ما به ناحیه بعدی منتقل میشه. ما دائماً داریم این شیفت شدن اردرها رو بررسی میکنیم تا بدونیم الان کدوم نواحی واقعاً مهمن.دیدگاه کلی از تایم فریمهای بالاتر رو فراموش نکنیم!
یادتونه که توی تحلیل اولیه گفتیم تایم فریم یک ساعته هنوز تارگت حرکت اصلاحی خودش رو نداده؟ این یعنی دیدگاه کلی ما هنوز اینه که بازار باید برگرده و نزولی بشه، مگه اینکه اتفاق خاصی بیفته. پس وقتی داریم تو تایم یک دقیقه تحلیل میکنیم، این دیدگاه کلی از تایم بالاتر رو هم باید گوشه ذهنمون داشته باشیم.
همینطور تارگتهای تایم فریمهای ۱۵ دقیقه، ۳۰ دقیقه و ۴ ساعته رو هم مشخص میکنیم. اگه مثلاً ۱۵ دقیقه تارگتش رو داده باشه، ولی ۳۰ دقیقه و ۴ ساعته هنوز نداده باشن، یعنی هنوز جا برای حرکت بیشتر هست.
ادامه صحتسنجی سقف و کفها: یه کار طاقتفرسا اما ضروری!
خب، دوباره برمیگردیم سر صحتسنجی سقف و کفهامون تو تایم یک دقیقه. این پروسه، همونطور که میبینین، یه کم طولانی و پر از جزئیاته، ولی برای اینکه نواحی ورودمون دقیق باشه، خیلی مهمه.
اسپانسر کندل ورودی فعلی:
فرض کنیم یه اسپانسر کندل پیدا کردیم که هنوز دست نخورده باقی مونده. بعد یه حرکتی شکل گرفته و یه کفی زده شده. این یعنی اون اسپانسر کندل اولیه، الان تبدیل شده به یه اسپانسر مینور. چرا مینور؟ چون هنوز اون تارگت ماژور اصلی داده نشده. اگه اون تارگت ماژور داده بشه، اونوقت اسپانسر بعدی میتونه ماژور باشه.چه زمانی اسپانسر وسطی رو هم میگیریم؟
یه سوالی که خیلیها میپرسن اینه که کی میایم اسپانسر وسطی رو در نظر میگیریم و کی فقط اسپانسر اصلی و بالایی رو؟ جواب اینه: اگه حرکت اصلی و روندی ما تارگتش رو داده باشه، یعنی اون اسپانسر اصلی حرکت، کار خودش رو کرده باشه، اون موقع در کنار اسپانسر اصلی، میتونیم اسپانسر وسطی رو هم بگیریم. اینجوری نیست که هر اسپانسر وسطی رو همینجوری انتخاب کنیم.نواحی "کثیف" و غیرقابل اعتماد:
بعضی وقتا به نواحیای میرسیم که اصلاً تمیز نیستن. یعنی چی؟ یعنی قیمت چند بار بهشون دست زده، شدوهای زیادی اطرافشونه، و اصلاً یه ناحیه بکر و دستنخورده به نظر نمیان. اینجور نواحی معمولاً اسپانسرهای خوبی برای ورود نیستن و احتمال اینکه استاپ بخوریم زیاده. اسپانسر باید یه جورایی "ترس" در بازار ایجاد کنه، باید یه واکنش درست و حسابی بهش نشون داده بشه. وقتی یه ناحیه خیلی شلوغ پلوغه و هی قیمت بهش نوک زده، دیگه اون جذابیت رو نداره. اینا چیزاییه که با تجربه و با دیدن زیاد چارت دستتون میاد.برای همه اینا باید آیسیتی پراجکشن بکشید!
رفقا، اینو یادتون نره: برای تک تک این حرکات و اسپانسرهایی که داریم بررسی میکنیم، باید "آیسیتی پراجکشن" (همون تارگت زون) بکشید تا ببینید تارگتهاشون داده شده یا نه. اینجا برای اینکه وقت گرفته نشه، خیلیهاش چشمی انجام میشه، ولی شما باید دقیق این کار رو انجام بدین.فیلتر کردن نواحی مینور با استفاده از تارگت زون:
یکی از راههایی که میتونیم نواحی مینور رو فیلتر کنیم، استفاده از همین تارگت زونهاست. مثلاً اگه توقع داریم قیمت حداقل تا سطح ۲ یا ۲.۵ درصد یه حرکتی بیاد پایین، و یه ناحیه مینور بالاتر از این سطح قرار گرفته، ورود به اون ناحیه ریسکی میشه. یا اگه یه ناحیهای پشت سطح ۲.۵ درصد قرار گرفته، یعنی اگه قیمت بخواد به اون ناحیه برسه، اول باید به اون تارگت ۲.۵ درصد دستدرازی کنه. اینا کمک میکنه که از ورود به خیلی از نواحی ضعیف جلوگیری کنیم.
بالاخره رسیدیم به دوشنبه! شروع معاملات هفته
خب، بعد از این همه تحلیل و بررسی، فرض میکنیم رسیدیم به دوشنبه، ساعت ۱۰ صبح. البته یادتون باشه که گفته شد معمولاً دوشنبهها تا شیکاگو باز نشه، معامله نمیکنیم و بیشتر بررسی میکنیم. اما حالا فرض رو بر این میذاریم که شما میخواین از همون اول هفته ترید کنین.
سناریوی اول: ورود با پندینگ (Pending Order)
اگه بخوایم با پندینگ وارد بشیم، یعنی از قبل اردرمون رو روی یه ناحیه کاشتیم. فرض کنیم یه ناحیه ورود پیدا کردیم. استاپمون رو هم پشت اون ناحیه قرار میدیم. با توجه به اینکه مثلاً یه حرکت قبلی تارگت ۱۴ درصدش رو داده، توقع داریم قیمت تا یه کف مشخصی بیاد پایین.نتیجه احتمالی: ممکنه این پندینگ فعال بشه و استاپ بخوره. این یه ریسکیه که ورود با پندینگ داره.
سناریوی دوم: ورود با تاییدیه (Confirmation Entry)
اگه بخوایم امنتر وارد بشیم، پندینگ نمیکاریم. چیکار میکنیم؟ صبر میکنیم تا یه "چاک ماژور" (Major Change of Character) اتفاق بیفته. یعنی یه تغییر روند اساسی تو تایم پایین ببینیم. بعد از اینکه اون چاک ماژور اتفاق افتاد، توی حرکت بعدی و روی اسپانسر کندلی که بعد از اون چاک تشکیل شده، وارد میشیم.نتیجه احتمالی: اینجا ممکنه اولش یه استاپ بخوریم (اگه عجله کنیم و چاک ماژور واقعی نباشه)، ولی بعدش که چاک ماژور واقعی اتفاق افتاد، ورودمون معتبرتر میشه.
مثال عملی از معاملات هفته (بر اساس تحلیلهای قبلی):
حالا بیایم ببینیم توی هفتهای که گذشت، با این تحلیلها چه اتفاقی میافتاد. (یادتون باشه اینجا داریم گذشته رو بررسی میکنیم و مثالهای قیمتی دقیق هم نمیاریم).
روز دوشنبه:
ورود با پندینگ: یه استاپ خوردیم.
ورود با تاییدیه: صبر کردیم چاک ماژور اتفاق بیفته. بعد از اینکه یه چاک ماژور درست و حسابی دیدیم، روی اسپانسر کندلش وارد شدیم. اینجا هم ممکنه یه استاپ دیگه بخوریم اگه ناحیهمون خیلی دقیق نباشه یا بازار بخواد اذیت کنه.
یه نکته: گاهی وقتا یه سری حرکات مینور هم اتفاق میفته که اگه خیلی ریسکپذیر باشین و با تیپی کوچیک راضی باشین، میتونین بگیرین. ولی معمولاً توصیه نمیشه.
یه معامله دیگه با تاییدیه و چاک ماژور: این یکی دیگه باید تیپی بده! تارگت رو هم بر اساس نواحی بالاتر و انتظاراتی که از حرکت داریم، تعیین میکنیم.
مدیریت معامله: یه قانونی که خیلیها دارن اینه که معامله رو شب باز نگه نمیدارن. مثلاً ساعت ۱۰ شب، هر جا که بود، معامله رو میبندن، حتی اگه به تیپی اصلی نرسیده باشه. اینجوری از اتفاقات غیرمنتظره شبانه در امان میمونن.
روز سهشنبه:
صبح سهشنبه دوباره چارت رو نگاه میکنیم ببینیم خط و خطوط جدیدی داریم یا نه. کندل روز دوشنبه رو بررسی میکنیم. مثلاً اگه کندل دوشنبه کلی نقدینگی از پایین برداشته باشه، و سهشنبه بیاد زیر اون کندل، میتونیم توقع داشته باشیم بره بالا. برعکسش هم صادقه.
دوباره اسپانسرهای مینور و ماژور جدید رو مشخص میکنیم. یه نکته مهم اینجا اکوالیبریوم (Equilibrium) یا همون نقطه تعادل حرکته. نواحی که بالای اکوالیبریوم هستن، برای سل گرفتن مناسبترن و نواحی پایین اکوالیبریوم برای بای. اگه یه ناحیه سل خوب، پایین اکوالیبریوم باشه، بهتره که اصلاً نگیریمش یا خیلی با احتیاط عمل کنیم.معاملات احتمالی سهشنبه: دوباره ممکنه با پندینگ استاپ بخوریم. با تاییدیه هم ممکنه یه استاپ داشته باشیم. ولی اگه صبور باشیم و منتظر ماژورهای واقعی بمونیم، بالاخره یه معامله خوب با ریوارد مناسب پیدا میشه.
ادامه هفته (چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه):
همین روند رو ادامه میدیم. هر روز نواحی رو آپدیت میکنیم. دنبال چاکهای ماژور برای ورود با تاییدیه میگردیم. حواسمون به اکوالیبریوم و تایم ترید هست.تایم ترید: یه نکته خیلی مهم اینه که هر ساعتی از روز برای ترید مناسب نیست. مثلاً توی این ویدیو گفته شده که بهترین زمان برای ترید، بعد از ساعت ۵-۵:۳0 بعد از ظهره (به وقت ایران، که میشه همزمان با بازارهای لندن و نیویورک). توی تایم لندن خالی، احتمال استاپ خوردن بیشتره. پس اگه فقط تو تایمهای مناسب ترید کنیم، خیلی از استاپهامون خود به خود فیلتر میشن.
معاملات در خبر: روزایی که خبرهای مهم اقتصادی داریم (مثل NFP)، بازار خیلی وحشی میشه. معمولاً توصیه میشه که دم خبر اصلاً ترید نکنیم، چون نواحی به راحتی شکسته میشن و استاپها فعال میشن. اگه هم خواستیم بعد از خبر ترید کنیم، باید خیلی با احتیاط و با دیدن واکنشهای قوی وارد بشیم.
جمعبندی از بررسی معاملات هفته:
دیدین رفقا؟ با فیلتر کردن معاملات و ترید کردن فقط توی ساعتهای مناسب، و همچنین استفاده از ورود با تاییدیه به جای پندینگهای زیاد، میشه تعداد استاپها رو خیلی کم کرد. البته اینجوری تعداد ورودهامون هم کمتر میشه، ولی کیفیتشون میره بالاتر.
اگه هم میخواین پندینگ بذارین، باید خیلی دقیق باشین و تک تک لگهای حرکتی رو با آیسیتی پراجکشن چک کنین که تارگتهاشون داده نشده باشه. وگرنه هی استاپ میخورین تا بالاخره یه تیپی بگیرین.
بریم سراغ پرایس اکشن و کندل خونی: چطور رفتار قیمت رو بفهمیم؟
خب، حالا که یه دید کلی از تحلیل و بکتست پیدا کردیم، میخوایم یه کم عمیقتر بشیم و بریم سراغ خودِ پرایس اکشن و اینکه چطور کندلها رو بخونیم. این قسمت خیلی مهمه، چون بهمون کمک میکنه رفتار بازار رو بهتر درک کنیم.
پرایس اکشن چیه و چرا مهمه؟
پرایس اکشن یعنی بررسی خودِ حرکات قیمت، بدون استفاده از اندیکاتورهای زیاد. ما با نگاه کردن به شکل و شمایل کندلها، الگوهایی که تشکیل میدن، و نواحی حمایت و مقاومتی که ایجاد میکنن، سعی میکنیم پیشبینی کنیم که قیمت در آینده به کدوم سمت میره.چطور نواحی حمایت و مقاومت پرایس اکشنی رو پیدا کنیم؟
برید تایم فریم چهار ساعته (H4): اینجا دنبال نواحیای میگردیم که کندلها بهشون واکنش نشون دادن و برگشتن.
کلوز و اوپن کندلها: اولین و مهمترین نواحی، میتونن کلوز و اوپن کندلها باشن. اگه قیمت بالای کلوز یا اوپن یه کندل مهم بسته بشه، نشونه خوبیه برای صعود.
شدوها (Shadows): قسمتهای بعدی، شدوها هستن. اگه قیمت به شدو احترام بذاره و نتونه اون رو رد کنه، تاییدیه ضعیفتریه نسبت به وقتی که به کلوز و اوپن احترام میذاره.
بسته شدن کندل بعد از شکست: خیلی مهمه که وقتی یه ناحیه حمایتی یا مقاومتی شکسته میشه، کندل بعدی زیر (برای شکست حمایت) یا بالای (برای شکست مقاومت) اون ناحیه بسته بشه. صرفاً یه شدو زدن و برگشتن کافی نیست. این بسته شدن کندل، تاییدیه مهمیه برای ادامه حرکت.
مثالی از کندل خونی در چهار ساعته:
فرض کنین یه ناحیه حمایتی داریم. یه کندل چهار ساعته میاد و زیر این ناحیه بسته میشه. کندل چهار ساعته بعدی هم میاد و یه شدوی بزرگتر به سمت پایین درست میکنه. این یعنی چی؟ یعنی احتمالاً حرکت نزولی ادامه پیدا میکنه.
یا مثلاً یه جایی میبینین که قیمت گیر کرده و یه "گیر قیمتی" تشکیل داده. بعد یه کندل چهار ساعته میاد و زیر اون گیر بسته میشه. این هم نشونه خوبیه برای ادامه نزول.بهینهسازی نواحی در تایم فریمهای پایینتر:
بعد از اینکه نواحی رو تو چهار ساعته مشخص کردیم، میریم تایم فریمهای پایینتر (مثل یک ساعته، ۳۰ دقیقه، ۱۵ دقیقه) و اون نواحی رو بهینهتر میکنیم. یعنی دقیقترشون میکنیم. ممکنه تو تایم پایینتر، یه ناحیه جدید و مهمتری پیدا کنیم که تو چهار ساعته خیلی واضح نبوده.
مثلاً ممکنه تو یک ساعته ببینیم چند تا برخورد به یه سطح خاص داشتیم که اونجا رو برامون مهمتر میکنه.ویژگی مهم پرایس اکشن: همراهی با لایو بازار!
رفقا، یادتون باشه که پرایس اکشن یه چیز دینامیکه. یعنی شما باید با لایو بازار حرکت کنین. درسته که یه سری نواحی از قبل برامون مهم بودن، ولی ممکنه الان که داریم چارت رو نگاه میکنیم، یه ناحیه حمایتی یا مقاومتی جدید و مهمتری تشکیل شده باشه. پس همیشه باید آپدیت باشین.
چطور کندلها رو بخونیم؟ (این یه بحث مفصله ولی چند تا نکته کلیدی)
کندل خونی خودش یه دنیای بزرگه، ولی چند تا نکته کلیدی که اینجا بهش اشاره شد:
توجه به کلوز و اوپن: همونطور که گفتیم، بسته شدن کندل بالای یه مقاومت یا زیر یه حمایت خیلی مهمه.
اهمیت شدوها: شدوها نشوندهنده فشار خرید یا فروش هستن. یه شدوی بلند پایینی نشون میده خریدارها وارد شدن و قیمت رو برگردوندن بالا.
الگوهای کندلی: الگوهای کندلی مثل دوجی، انگالفینگ، پین بار و... میتونن سیگنالهای خوبی بدن، البته به شرطی که در جای مناسب (مثلاً روی یه ناحیه حمایت یا مقاومت قوی) تشکیل بشن.
جمعبندی نهایی و چند تا نکته تکمیلی
خب رفقا، سعی کردیم یه مرور کلی داشته باشیم روی اینکه چطور میشه با بکتست کردن و تحلیل دقیق چارت، معاملات بهتری انجام داد. یادتون باشه:
تحلیل از تایم بالا به پایین: همیشه اول دید کلی از بازار بگیرین و بعد برین سراغ جزئیات.
شناسایی نواحی کلیدی: سقف و کفهای مهم، اسپانسر کندلها، و نواحی نقدینگی رو با دقت مشخص کنین.
ورود با تاییدیه: اگه میخواین ریسک کمتری کنین، همیشه منتظر چاک ماژور و تاییدیه باشین.
مدیریت ریسک و سرمایه: هیچوقت بیشتر از چیزی که میتونین از دست بدین، ریسک نکنین. استاپ لاس رو فراموش نکنین.
صبر، صبر، صبر: بازار همیشه فرصت میده. عجله نکنین و منتظر ستاپهای خوب بمونین.
تمرین، تمرین، تمرین: تنها راهی که میتونین تو این بازار موفق بشین، تمرین زیاده. هی چارت ببینین، هی بکتست بگیرین، و از اشتباهاتتون درس بگیرین.
حرف آخر و یه دعوت به اقدام خودمونی
امیدوارم این گپوگفت براتون مفید بوده باشه. ترید کردن یه مهارته که با تمرین و تکرار به دست میاد. هیچ فرمول جادوییای وجود نداره. همین چیزایی که با هم مرور کردیم، اگه درست و با حوصله انجام بدین، میتونه خیلی بهتون کمک کنه.
حالا نوبت شماست! برین سراغ چارت، این روشها رو تمرین کنین، و اگه سوالی یا تجربهای داشتین، حتماً تو کامنتها با ما در میون بذارین. خوشحال میشیم ازتون یاد بگیریم و با هم رشد کنیم.
موفق و پرسود باشین!