استراتژی فونیکس (سیمرغ): یه راه عالی برای اسکالپ طلا با ریوارد بالای ۳، مخصوصاً اگه وقتت کمه! خب سلام دوباره رفقا! چطورین؟ بریم با همدیگه یه استراتژی خفن دیگه رو بررسی کنیم. اول از همه، بذارید یه کم در مورد خود این استراتژی و اینکه به درد کیا می خوره صحبت کنیم. این استراتژی به درد کیا می خوره؟ ببینید، این استراتژی که الان می خوام بهتون بگم، بیشتر مال دو گروه از افراده: اونایی که وقت زیادی ندارن: کسایی که سر کار می رن، شغل های دیگه دارن و نمی تونن کل روز پای سیستم باشن. این استراتژی از حدود ساعت پنج و نیم، شش عصر به وقت ایران کار می کنه. یعنی قبلش اصلاً نیازی نیست پای چارت باشین. در حد روزی دو سه ساعت شبا می تونید بیاید و باهاش کار کنید. اونایی که مشکل کنترل فردی دارن: خیلی از تریدرها استراتژی خوب بلدن، ستاپ خوب هم دارن، اما نمی تونن خودشون رو کنترل کنن. خارج از سیستمشون وارد معامله می شن و ضررهای بی دلیل می کنن. این استراتژی چون سیگنال ورود بهتون می ده و همه چیزش مکانیکیه، دیگه نمی تونید خارج از چارچوب ترید کنید. تا سیگنال نده و اتفاق های خاصی نیفته، اصلاً نمی تونید وارد معامله بشید. پس جلوی تریدهای احساسی و خارج از استراتژی رو می گیره. طبیعتاً استاپ لاس هم داره که این خودش یه کمک خیلی بزرگه تا حسابتون کال نشه و ریسک تون همیشه محاسبه شده باشه. یه نکته فوق العاده مهم: بازی با ریسک ممنوع! بچه ها، یه نکته خیلی خیلی مهم که می خوام بهتون بگم اینه که به هیچ عنوان با ریسک تون بازی نکنید. ریسک شما توی هر معامله باید ثابت باشه. حجم ورودتون می تونه بر اساس فاصله استاپ تون تغییر کنه، ولی خودِ درصد ریسک تون (مثلاً ۱٪ از کل حساب) نباید عوض بشه. می دونید چرا؟ چون بازی با ریسک، یه تأثیر تصاعدی خیلی بد روی وین ریت و ریواردتون داره. مثلاً روی کاغذ نگاه می کنی می بینی از ده تا ترید، چهار پنج تاش مثبت بوده و با توجه به ریوارد سه که می گیری، باید کلی سود کرده باشی. اما وقتی حسابتو چک می کنی، می بینی مثبت نیستی! چرا؟ چون اون تریدی که استاپ خورده، مثلاً با ریسک ۲٪ بوده، ولی اونی که تی پی داده با ریسک نیم درصد بوده! پس دوباره تأکید می کنم: یکی از مهم ترین اصول موفقیت توی ترید، ثابت نگه داشتن ریسکه. اکثر کسایی که درجا می زنن، نمی تونن مثبت بشن یا پراپ هاشون رو پاس کنن، مشکلشون همینه. ریسکشون متغیره ولی حجمشون ثابته! نگاه می کنی استیتمنتشون رو، همه تریدها مثلاً با حجم دو صدم، پنج صدم یا یه دهم زده شده. اعداد رند و از قبل تعیین شده تو ذهنشون هست. این بزرگ ترین اشتباهه! حجم ورودیتون باید بر اساس فاصله نقطه ورود تا استاپ تون تعیین بشه، نه یه عدد ثابت. اینکه مثلاً بیای سه تا یه دهم وارد بشی اشتباهه. هرچی نقطه ورودت به استاپ نزدیک تر می شه، باید حجمت بزرگ تر باشه، چون ریسکت ثابته. مثلاً تو هر ورود می خوای ۱۰ دلار ریسک کنی. اگه فاصله تا استاپ ۱۰۰ پیپه، خب می تونی یه دهم وارد شی. اما اگه فاصله ت تا استاپ ۵ پیپه، چرا بازم یه دهم وارد می شی؟ الان اجازه داری دو لات وارد شی که اگه قیمت به نفع تو حرکت کرد، سود خوبی بگیری و اگه هم استاپ خوردی، همون ۱۰ دلار رو ضرر کرده باشی. پس، ریسکه متغیر، قاتل اصلی موفقیت و سودده بودنه. همیشه از این ربات های تعیین حجم (Position Size Calculator) استفاده کنید و اجازه بدید حجمتون بر اساس اندازه استاپ تون متغیر باشه. اصلاً ایرادی نداره یه جا روی حساب هزار دلاری، استاپت انقدر کوچیکه که می تونی چهاردهم لات وارد شی. از اون طرف هم یه جا ممکنه با توجه به اندازه استاپت، اجازه نداشته باشی بیشتر از دو صدم وارد شی. این درسته! ولی اگه تو حالت اول دو صدم وارد شی، تریدت کشته می شه (سود کم) و اگه تو حالت دوم چهاردهم وارد شی، کال می شی. استاپ داشتن برای این مهمه که تعیین کننده حجم ورودی شماست و حجم ورودی شما هم برای این مهمه که تعیین کننده استمرار شما در سوده. اینو گفتم یه تأکید اساسی کرده باشم، حالا بریم سراغ خود استراتژی. اندیکاتورهای مورد نیاز: سه تفنگدار! بچه ها برای این استراتژی شما به سه تا اندیکاتور نیاز دارید. دو تاش مال خودمونه که باید پیام بدید تا براتون فعال بشه. یکیش قدرت روند رو نشون می ده و اون یکی هم یه چیزیه که کمک می کنه تشخیص بدید جهت روند با شما هست یا نه. اما اندیکاتور سوم، یه داستان جالبی داره. خیلی وقت پیش، با دوستایی که خارج از ایران داشتم، از روی کارای یه شخصی به اسم "آرتی" (DRT)، این اندیکاتور رو اومدیم بهینه ترش کردیم. سیگنال های این اندیکاتور از ترکیب سه تا چیز صادر می شه: کراس های مووینگ اوریج حرکت های پرایس اکشنی نواحی آی سی تی (ICT) یعنی یه اندیکاتور همینجوری دوزاری نیست! باید مووینگ ها کراس کرده باشن، توی کیل زون (Kill Zone) مورد نظر باشیم و اون حرکت پرایس اکشنی خاص هم با توجه به پوزیشن مووینگ ها اتفاق افتاده باشه تا سیگنال بده. چطوری پیداش کنیم و تنظیماتش چیه؟ توی تریدینگ ویو، قسمت اندیکاتورها سرچ کنید "DRT". یه اندیکاتوری هست به اسم "The DRT" که مال بچه های "فونیکس باینری" هم هست. از این اندیکاتور استفاده می کنیم. هشدار مهم: تنظیمات پیش فرض خود اندیکاتور، اون چیزی نیست که جواب بده. می دونید که وقتی یه اسکریپت یا اندیکاتور پابلیک می شه، احتمال اینکه بعد از یه مدت سوددهیش رو از دست بده خیلی زیاده. برای همین، اون تنظیمات دیفالتی که خودش داره، شما رو به سود نمی رسونه. اگه با تنظیمات دیفالتش کار کنید، نتیجه نمی گیرید. این تنظیماتی که الان بهتون می گم، چیزیه که بین خودمون (کسایی که اینو درست کردیم) هست و می دونیم باید چجوری باشه تا کار کنه. طبق این چیزی که می گم تنظیماتش رو درست می کنید و بعد هم طبق همین روش باهاش ترید می کنید. شاید اگه سرچ کنید، هیچ جا این شکلی ترید کردن با این اندیکاتور رو یاد ندن، حتی خود بچه های فونیکس هم اینجوری آموزشش نمی دن. این چیزیه که من خودم می دونم باید اینجوری تنظیمش کنید تا ثمر بده. وگرنه تهش یه اندیکاتور یربه یر می شه؛ یعنی یه ماه ۲۰٪ سود، یه ماه ۲۰٪ ضرر، یا آخر ماه نیم درصد، یه درصد سود برات باقی می مونه. تنها حالتی که می تونید با این اندیکاتور سودده باشید، حالتیه که من بهتون می گم. بریم سراغ تنظیمات DRT: مووینگ اوریج ها: مووینگ ۲۱: حتماً حالت "Smooth" باشه. اینو می خوایم. مووینگ ۵۰: اینم می خوایم. مووینگ ۱۰۰: این باید توی تنظیمات باشه چون سیگنال ها از ترکیب مووینگ ها میاد و هر چهار تا مووینگ باید در یک جهت باشن تا سیگنال بده. ولی ما باهاش کاری نداریم، پس ۱۰۰ رو هاید (Hide) کنید. مووینگ ۲۰۰: این به صورت داینامیک می مونه (اون خط ضخیم تری که گاهی سبز و گاهی قرمز می شه و قدرت روند رو نشون می ده). این خیلی مهمه! وقتی مثلاً روند صعودیه ولی این خط قرمز یا زرد می شه، یعنی فشار فروشنده ها زیاد شده و بهتره بای نگیری. وقتی دوباره سبز شد، یعنی ناحیه امن برای بای. این خودش یه کمک بزرگه. ابر (Cloud): این همون کلاودیه که بین مووینگ ها تشکیل می شه. آپاسیتی (Opacity) یا شفافیتش رو یه جوری تنظیم کنید که خیلی پررنگ نباشه، فقط یه زمینه فکری بهتون بده. مثلاً اگه ابر سبزه، یهو یادتون بیفته که چرا دارید سل می زنید! این ابر به تشخیص روند اسکالپی هم کمک می کنه. وقتی ابر سبزه و مووینگ ها با فاصله از هم حرکت می کنن، یعنی روند صعودی پرقدرته و نباید دنبال سل باشید. سایر تنظیمات در بخش Inputs یا Style: Big Ass Candle: آرتی با این معروف شد (کندل اینگالفی که کندل قبلی رو می خوره). ما ازش استفاده نمی کنیم، هایدش کنید. Three S Strike: اینم هاید کنید، نیازش نداریم. (این در صورتی که سه تا کندل پشت هم یه رنگ باشن آلارم می ده). Five Minit Scalping: این دو تاشو (احتمالاً Buy و Sell یا Both) فعال کنید. این همون چیزیه که ما باهاش کار می کنیم. Table: این جدول بهتون استاپ و تی پی و نقطه بریک ایون می ده. ما اصلاً ازش استفاده نمی کنیم چون اگه با این برید جلو، همون حالت یربه یر شدن پیش میاد. تیبل رو بردارید (غیرفعال کنید). پس خلاصه اش: Big Ass هاید، Three Line Strike هاید، Five Minit Scalping (Both) فعال. آلارم (اختیاری): بچه هایی که اشتراک دارن یا می تونن آلارم بذارن، کافیه آلارم Five Minit Scalping رو فعال کنید. تنظیمات سشن (Session): ما اینجا فقط با یه سشن کار داریم. "Show Europe" رو فعال کنید. زمان بندی ها رو اینجوری بذارید (اینا احتمالاً به وقت UTC یا سرور تریدینگ ویو هستن، باید با ساعت ایران تنظیمشون کنید یا معادلش رو پیدا کنید): شروع آماده سازی: 13:30 (به وقت ایران تقریباً 4:30 بعد از ظهر) شروع دریافت سیگنال: 14:00 (به وقت ایران 5:00 بعد از ظهر) پایان دریافت سیگنال: 17:30 (به وقت ایران 8:00 شب) یعنی یه بازه سه ساعت و نیمه برای ترید دارید. اون نیم ساعت اول (13:30 تا 14:00) برای اینه که بیاید پای سیستم، آماده بشید و ستاپ تون رو چک کنید. ما با اون تیکه کم رنگ قبل از شروع اصلی کاری نداریم. رنگ این بازه زمانی (مثلاً بنفش) رو هم با یه آپاسیتی معقول (مثلاً 40%) بذارید که خیلی پررنگ نباشه ولی بهتون نشون بده که اگه سیگنالی خارج از این تایم اومد، ورود نکنید. خب، تنظیمات اندیکاتورمون انجام شد. حالا بریم ببینیم چجوری باید باهاش ترید کنیم. نحوه ورود به معامله: قدم به قدم ما با اون نیم ساعت اول که برای آمادگیه کاری نداریم. از جایی که بازه اصلیمون شروع می شه (مثلاً بنفش پررنگ می شه، یعنی از ساعت ۵ و نیم ایران به وقت مثالی که زده شد)، منتظر سیگنال می مونیم. ظاهر شدن سیگنال اولیه (لوزی): اولین سیگنال ما با یه لوزی سبزرنگ (برای بای) پایین کندل یا لوزی قرمزرنگ (برای سل) بالای کندل فعال می شه. فرض کنیم یه لوزی سبز پایین کندل ظاهر شد. تأییدیه از اندیکاتور پایینی (قدرت روند): هم زمان که لوزی ظاهر می شه، باید به اون اندیکاتور پایینی (همونی که گفتم مال خودمونه و قدرت روند رو نشون می ده) نگاه کنید. برای بای، باید استوانه های سبز رنگ داشته باشیم. (در ویدیو اشاره شد که آبی برای گوینده همان سبز است، پس اگر رنگ ها متفاوت بود، منطق را دنبال کنید: هم جهت با سیگنال). تأییدیه از اندیکاتور کراس (جهت روند): همچنین باید به اون یکی اندیکاتور پایینی (که اونم مال خودمونه و کراس مووینگ هاست) نگاه کنید. برای بای، باید خط آبی، خط قرمز رو به سمت بالا کراس کرده باشه (یا در شرف کراس باشه و جهت حرکتش به سمت بالا باشه). تأییدیه نهایی و نقطه ورود (خیلی مهم!): خب، لوزی ظاهر شد، اندیکاتور قدرت روند هم اوکیه، اندیکاتور کراس هم اوکیه. اما مستقیم روی این کندل وارد نمی شیم! صبر می کنیم قیمت برگرده و خط آبیِ اندیکاتور کراس (همون اندیکاتور پایینی دوم) رو تاچ کنه. وقتی تاچ کرد، اون موقع وارد معامله بای می شیم. اگه قیمت رفت بالا و برنگشت خط آبی رو تاچ کنه، اون سیگنال از نظر ما ندیده گرفته می شه و ورود نمی کنیم. نکته تکمیلی مهم: موقعی که قیمت خط آبی رو تاچ می کنه، دوباره به اون اندیکاتور قدرت روند (استوانه ها) نگاه کنید. باید هم چنان رنگش با جهت معامله شما یکی باشه (مثلاً برای بای، سبز باشه). اگه موقع تاچ کردن، رنگش مخالف شده (مثلاً قرمز شده)، اون معامله رو هم ورود نکنید. این خیلی به وین ریت بالاتر کمک می کنه. استاپ لاس کجاست؟ استاپ لاس رو می ذاریم پشت مووینگ اوریج زرد رنگ (همون مووینگ ۵۰) کندلی که سیگنال لوزی روی اون صادر شده. نه کندل ورود، بلکه کندل سیگنال اولیه. حواستون باشه اسپرد رو هم در نظر بگیرید و یه کم با فاصله بذارید. تی پی (حد سود) کجاست؟ اینجا جذاب می شه! اولین ورود هر روز: ریوارد ۴ به ۱. یعنی اگه مثلاً ۲۰ دلار ریسک کردید، باید ۸۰ دلار تی پی بگیرید. دومین ورود (در صورت ادامه روند و سیگنال جدید): ریوارد ۳.۵ به ۱. سومین ورود: ریوارد ۳ به ۱. و به همین ترتیب، هر بار که در جهت روند مجدداً سیگنال می گیرید و وارد می شید، نیم واحد از ریواردتون کم می کنید. چون هرچی روند ادامه پیدا می کنه، ریسک اینکه بخواد ریوارد ۴ بده کمتر می شه. معمولاً هم بیشتر از سه تا ورود تو یه روز پیش نمیاد. یادتون نره: ریسک تون توی همه این ورودها باید ثابت باشه! اگه تو ورود اول ۲۰ دلار ریسک کردید، تو ورودهای بعدی هم باید همون ۲۰ دلار باشه. این حجم لات شماست که با توجه به فاصله استاپ تغییر می کنه. چند نکته مهم در مدیریت معامله: اگه یه معامله باز دارید، حتی اگه وسطش دوباره سیگنال جدید (لوزی) صادر شد، ورود نمی کنید. تا زمانی که معامله اولتون به تی پی یا استاپ نخورده، سیگنال های جدید برای شما مُرده حساب می شن. وقتی تایم بنفش تون (بازه معاملاتی) تموم می شه، دو تا راه دارید: تریدتون رو هرجایی که هست ببندید و از بازار برید بیرون. نصف حجمتون رو کم کنید و استاپ تون رو بیارید نقطه ورود (یا یه کم تو سود) تا معامله ریسک فری بشه. (در ویدیو گفته شد استاپ سر جاش بمونه و فقط حجم نصف بشه، اینجوری اگه برگرده و استاپ بزنه، با سود حاصل از نصف حجم بسته شده، تقریباً یربه یر می شید). من خودم شخصاً اگه باشم، با تموم شدن بنفش، معامله م رو هرجایی که باشه می بندم. مثال عملی (بر اساس توضیحات ویدیو): فرض کنید امروز ساعت ۵ و نیم عصر (به وقت ایران) پای سیستم نشستید. یهو یه لوزی سبز زیر یه کندل ظاهر می شه. نگاه می کنید به اندیکاتور قدرت روند پایینی، استوانه هاش سبزه. عالی! نگاه می کنید به اندیکاتور کراس، خط آبی داره قرمز رو به بالا می شکنه. اینم عالی! صبر می کنید قیمت برگرده و خط آبی رو تاچ کنه. وقتی تاچ کرد، دوباره چک می کنید استوانه پایینی هنوز سبزه. اگه بود، همونجا بای می زنید. استاپ تون رو می ذارید پشت مووینگ زردِ همون کندلی که لوزی روش ظاهر شده بود. چون این اولین ترید امروزه، تی پی رو روی ریوارد ۴ تنظیم می کنید. حالا می شینید و نگاه می کنید. ایشالا که می ره تی پی رو می زنه! فرض کنیم تی پی رو زد. حالا دوباره منتظر سیگنال بعدی می مونید. اگه دوباره سیگنال بای با همه تأییدیه ها اومد، این بار با ریوارد ۳.۵ وارد می شید. وین ریت استراتژی چطوره؟ با توجه به اینکه کاملاً مکانیکی و اندیکاتوریه، گفته شده وین ریتش می تونه بالای ۵۵-۶۰ درصد باشه. خب، با ریوارد حداقل ۴ برای اولین ترید، این وین ریت خیلی هم خوبه. اگه ریواردتون رو مثلاً بیارید روی ۱، وین ریتتون خیلی بالاتر هم می ره، شاید به ۸۰ درصد هم برسه. ولی برای پاس کردن پراپ، در کنار وین بالا، ریوارد بالا هم نیازه. یه روزایی هم هست که سیگنال معتبر نداریم! آره، پیش میاد. مثلاً یه روز می بینید: لوزی سل ظاهر شده، استوانه پایینی هم قرمزه، ولی اندیکاتور کراس، کراسش صعودیه! این سیگنال معتبر نیست. یا مثلاً لوزی سل داریم، کراس هم نزولیه، ولی وقتی قیمت میاد خط آبی رو تاچ کنه، استوانه پایینی سبز شده! اینم ورود نداره. یا اصلاً لوزی داریم، کراس هم اوکیه، ولی استوانه پایینی از اول هم جهت نبوده. ببینید، باید به این چیزا خیلی توجه کنید. اگه الکی وارد شید، استاپ های الکی می خورید. یه روز ممکنه اصلاً هیچ ورود معتبری نداشته باشید. به هیچ عنوان به خودتون فشار نیارید که به زور ترید کنید. نگید "آخ دیدی اینجا وارد نشدم چون تاییدیه کامل نداشتم، چه روندی رو از دست دادم!" بعد فردا بیای بگی "خب ولش کن، به این استوانه ها توجه نمی کنم، مهم نیست!" اصلاً این کارو نکنید. شما در طول یک ماه ۲۰ روز تریدی دارید. اگه با نیم درصد ریسک روی هر ترید، میانگین ریوارد ۲ هم بگیرید (که اینجا بیشتره)، اگه تو این ۲۰ روز فقط ۱۰ تا سیگنال بگیری که دو تاش هم استاپ بخوره و هشت تاش تی پی بده، (که با این همه تأییدیه وین ریتتون بالاتر از این حرفاست)، در بدترین حالت ۱۵-۱۶ درصد سود می کنید. همون نیم درصد رو اگه بکنید یه درصد، می شه ۳۰ درصد. روی حساب ریل خودتون اگه ۳-۴ درصد ریسک کنید (البته با احتیاط)، می تونید آخر ماه سودهای خیلی خوبی بگیرید. روزی دو ساعت وقت می ذارید، چی می خواید بیشتر از این؟ چند کلمه در مورد روانشناسی و انتظارات واقع بینانه (خیلی مهم!) رفقا، یه حساب هزار دلاری شما رو یه شبه میلیونر نمی کنه. اینایی که می بینید مثلاً با پیرامید کردن حجم، یهو حسابشون چند برابر می شه، اونا یه جورایی قمار می کنن. یا می برن یا می بازن. دنبال این رویاها نباشید. قرار نیست تمام چاله چوله های زندگی شما با یه حساب ۵۰۰ دلاری یا هزار دلاری توی دو ماه کاور بشه. دنبال تارگت های نجومی بزرگ نباشید. چون یه فشاری رو روی خودتون میارید که از نظر روانی شما رو به هم می ریزه و تمومه. جایی که روانتون به هم ریخت، همونجا جاییه که شما قراره حسابتونو از دست بدید. چون از چارچوب خودتون خارج می شید، به قوانینتون پایبند نمی مونید. مثلاً گفته شد که گوینده یه روزهایی خودش ترید نمی کنه. چرا؟ چون وقتی پای سیستم نشسته، دیده شرایط بازار با ستاپش جور در نمیاد. مثلاً طلا خیلی بالا بوده و تو نواحی مقاومتی تایم بالا بوده، دیگه نمی تونسته ریسک کنه بای بزنه. سلی هم که ساخته، تمیز نبوده. خب، ترید نکرده. ایرادی هم نداره. فردا ترید می کنه. ضرر نکردن بهتر از اینه که بیای به امید سود کردن، ضرر کنی. پس تارگت های منطقی برای خودتون تنظیم کنید. یه حساب هزار دلاری نمی تونه ماهی ۵۰۰ میلیون تومن بهتون سود بده! (اگه هم بده، ماه بعدش پس می گیره!). مشکل اکثراً اینه که اون سودی هم که درمیارن، برداشت نمی زنن. به طمع اینکه با سود مرکب بیشتر سود کنن. بعد همون سود از دست می ره هیچی، آخر سر بدهکارم می شن. قدم به قدم، مرحله به مرحله آروم آروم برید جلو. مثلاً اگه ماهی ۲۰-۲۵ درصد سود معقول و مستمر داشته باشید، فوق العاده ست. نیاید دنبال این باشید که توی دو ماه ۱۰۰ درصد سود کنید. چون اگه دنبال این باشید، ماه اول ۵۰ درصد می گیرید، ماه دوم همون ۵۰ درصد که هیچ، شاید ۵۰ درصد دیگه هم از اصل پولتون از دست بدید و بعد از نظر روانی که به هم ریختید، دیگه نمی تونید جبران کنید. چون دیگه می خواید انتقامی ترید کنید. تارگت های درصدی کوتاه مدت برای خودتون تعیین نکنید. تارگت هاتون رو میان مدت با درصدهای معقول تعیین بکنید. اینجوری هم از نظر روانی به خودتون فشار نمیارید، هم به حسابتون. یه حساب صد دلاری اگه روزی سه چهار دلار درمیاره، عالی داره عمل می کنه. چون مدیریت ریسک درستی با حساب صد دلاری نمی شه داشت. شما اگه رو حساب صد دلاری روزی سه چهار دلار درمیاری، انگار رو حساب صد هزار دلاری داری روزی سه چهار هزار دلار درمیاری! حساب شما توانش رو نداره بیشتر از این بده. ولی می تونید این توقع رو داشته باشید که حساب صد دلاریتون ماه اول بشه مثلاً ۱۵۰ دلار. ماه دوم بشه ۲۰۰ دلار. ماه سوم ۲۰۰ دلارت بشه ۳۰۰ دلار و همینطور پله پله رشد کنه. توی یه بازه یک ساله، حساب صد دلاری با یه ریسک معقول می تونه تبدیل بشه به یه حساب چند هزار دلاری. اما امکان نداره تو دو سه ماه این اتفاق بیفته (مگر با قمار). اگه سه چهار ماه تونستید سود مستمر در بیارید و از دستش ندید، اون موقع می تونید به فکر افزایش سرمایه باشید. وقتی سرمایه تون زیاد می شه، توقعتون زیاد نشه. پولتون بیشتر می شه که ریسک تون رو کمتر بکنید، نه اینکه یه شبه میلیونرتون بکنه. اگه تا دیروز رو حساب ۵۰۰ دلاری مجبور بودی ۴ درصد ریسک کنی، الان رو حساب ۵ هزار دلاری باید ۱ درصد ریسک کنی. رویاهای سوشال مدیا رو باور نکنید! بچه ها، این سودهای نجومی و زندگی های لاکچری که تو سوشال مدیا می بینید، اکثراً دروغه یا حداقل تمام واقعیت نیست. مردم نمیان سختی ها و ضررهاشون رو با شما به اشتراک بذارن. چند دفعه دیدی یه پکیج فروش بیاد بگه "وای بچه ها من امروز ۳۰٪ ضرر کردم"؟ فقط سوداشونو نشون می دن. اینا بار روانی برای آدم ایجاد می کنه. آدم با خودش میگه "پس چرا من نمی تونم؟ من احمقم، من بی عرضه ام". در حالی که خیلی از اون چیزا ادیته، فتوشاپه، یا یه معامله شانسی بوده بین صد تا ضرر. به این چیزا توجه نکنید. توانایی های فردی همه هم یکسان نیست. موفقیت = کنترل روانی + مدیریت فردی بچه ها، صفر تا صد موفقیت شما همین کنترل های روانی و فردی خودتونه. اگه خود پاول (رئیس فدرال رزرو) هم بهت زنگ بزنه بگه قراره چیکار کنه، اگه کنترل روانی نداشته باشی، حسابه رو از دست می دی. جایی که شما بتونید خودتون رو کنترل کنید و مدیریت درست داشته باشید، با یه خط روند ساده هم می تونید سودده باشید. اصلاً مهم نیست استراتژیتون چیه. تفاوت استراتژی ها در میزان سوده. یکی ماهی ۱۰٪ می ده، یکی ماهی ۸۰٪. اما اگه خودکنترلی داشته باشید، سودآور می مونید. اکثر افراد حرفه ای صبورن، خارج از استراتژیشون معامله نمی کنن، ریسکشون ثابته. اگه باهاشون صحبت کنی، می بینی استراتژیشون شاید خیلی هم ساده باشه. اونا به اون درجه از خودکنترلی رسیدن. فرق اونا با بقیه همینه. چرا تو بک تست خیلی وقتا موفق عمل می کنید ولی رو لایو بازار نمی تونید؟ چون اون روانه درست تربیت نشده. توی لایو بازار به ریسکش دست می زنه، تریدشو دستکاری می کنه، قبل از تی پی یا استاپ می بنده، استاپشو بزرگ و کوچیک می کنه. پرسش و پاسخ های مهم (بر اساس سوالات مطرح شده در ویدیو): سوال: وین ریت به چه صورته؟ پاسخ: گفته شد با توجه به مکانیکی بودن، بالای ۵۵-۶۰ درصد وین ریت داره و چون ریواردها بالاست (شروع از ۴)، خیلی خوبه. سوال: اگه موقع تاچ کردن خط آبی برای ورود، استوانه پایینی (قدرت روند) هم رنگ نباشه چی؟ پاسخ: ورود نمی کنیم. حتماً بار لاین (استوانه) هم توی سیگنال و هم توی ورود باید هم جهت باشه اگه دنبال وین بالا هستید. سوال: این استراتژی رو می شه روی تایم فریم دیگه هم استفاده کرد؟ پاسخ: این استراتژی برای تایم فریم یک دقیقه توضیح داده شده. سوال: آیا ورژن رایگان تریدینگ ویو اجازه استفاده از این سه اندیکاتور رو می ده؟ پاسخ: فکر می کنم تا پنج تا اندیکاتور اجازه می ده. دو تا پایینی اسیلیتور حساب می شن. باید تست کنید. شاید هم بشه از سایت هایی مثل تریدر ویو (TraderView) استفاده کرد که اندیکاتورهای تریدینگ ویو رو داره. سوال: رو پراپ چند درصد ریسک پیشنهاد می شه با این استراتژی؟ پاسخ: می تونید تا یک، یک و نیم درصد هم ریسک کنید. چون احتمال اینکه تو یه روز بیشتر از دو تا استاپ پشت سر هم بخورید کمه. سوال: رنگ مووینگ داینامیک (همون مووینگ ۲۰۰) رو هم برای ورود بررسی کنیم؟ پاسخ: توی بک تست خیلی می تونه کمک کنه و وین ریت رو بالاتر ببره. اما روی لایو بازار تو تایم یک دقیقه و هیجانات طلا، شاید چک کردنش سخت باشه و از یادتون بره. ولی اگه بتونید نهادینه اش کنید که زمانی که مخالف رنگه ورود نکنید، عالیه. اون موقع حتی می تونید استاپ تون رو نزدیک تر (پشت زرد همون کندل ورود) هم بذارید. سوال: اون دو تا اندیکاتور پایینی (قدرت روند و کراس) رو از کجا بگیریم و تنظیماتشون چیه؟ پاسخ: اونا رو باید از خودمون (ارائه دهنده استراتژی) بگیرید. برای اندیکاتور کراس، فقط به کراس هاش توجه کنید: آبی بالای قرمز بای، آبی زیر قرمز سل. کاری به عدد و تنظیمات دیگه اش نداشته باشید. سوال: ارجحیت آی سی تی (ICT) به این استراتژی چیه؟ پاسخ: آی سی تی برای بچه هایی خوبه که به خودکنترلی رسیدن. این استراتژی (فونیکس) بیشتر به درد مبتدی ها و کسایی می خوره که ترس از ورود دارن و دستشون برای کلیک کردن می لرزه. چون مکانیکیه، مجبورشون می کنه ورود کنن. سوال: این استراتژی هم مثل بقیه اندیکاتورها ممکنه از کار بیفته؟ پاسخ: خیلی سخته. چون مبناش یه چیز نیست. ترکیبی از تأییدیه چهار تا مووینگ اوریج (۲۱، ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰)، تأییدیه روند تایم فریم پنج دقیقه، تأییدیه پرایس اکشنی (اینگلف بالای مووینگ ها) و کیل زون های آی سی تیه. اعداد مووینگ ها هم اعداد مهمی هستن (مثل ۲۰۰ و ۱۰۰ و ۵۰). تا زمانی هم که پابلیک جهانی نشده و حساسیت روش ایجاد نشده، به این راحتی ها از بین نمی ره. سوال: اگه حساب پراپ فاند بشه، چطور ترید می کنید که از دست نره؟ پاسخ: گفته شد که معمولاً به سیستم کپی ترید وصل می شه به حساب های ریل اصلی. یعنی روی یک حساب اصلی ترید انجام می شه و بقیه حساب ها (از جمله پراپ فاند شده) به اون وصلن. اینجوری دیگه دستی روی پراپ ترید نمی شه و مثل حساب واقعی باهاش برخورد می شه. سوال: این استراتژی رو می شه با ستاپ شخصی خودمون هم زمان رو چارت داشت؟ پاسخ: اگه هم زمان با ستاپ خودتون در یک جهت باشه که عالیه! می تونه یه تأییدیه اضافه باشه. اما یادتون باشه چون این استراتژی روند گیره، ممکنه خلاف جهت ستاپ شما (مثلاً اگه ستاپتون دنبال ریورسال از یه ناحیه خاص باشه) سیگنال بده. جمع بندی و حرف آخر خب رفقا، اینم از استراتژی فونیکس. یه استراتژی مکانیکی با ریوارد خوب که می تونه خیلی به دردتون بخوره، مخصوصاً اگه محدودیت زمانی دارید یا با کنترل احساساتتون مشکل دارید. یادتون باشه که هیچ استراتژی ای جادویی نیست و موفقیت در نهایت به خودتون، انضباطتون، مدیریت ریسک تون و صبرتون بستگی داره. سعی کنید تارگت های معقول بذارید، با ریسک ثابت کار کنید و هیچ وقت به خاطر از دست دادن یه موقعیت، خودتون رو سرزنش نکنید و فردای اون روز انتقامی ترید نکنید. بازار همیشه هست و موقعیت های جدید همیشه به وجود میاد. امیدوارم این توضیحات به دردتون خورده باشه. اگه سوالی داشتید، حتماً بپرسید. پرسود و موفق باشید! و یادتون نره، تجربیاتتون رو با این استراتژی یا نکات دیگه ای که به ذهنتون می رسه، تو کامنت ها با بقیه به اشتراک بذارید. شاید یه نکته کوچیک شما، گره از کار یه تریدر دیگه باز کنه!
آموزش/11/20/2024
استراتژی هانت نقدینگی: چطور با تحلیل کندل روزانه و سشن ها، نقاط ورود طلایی پیدا کنیم؟ سلام به همه رفقای تریدر! وقتتون بخیر باشه. امیدوارم حالتون خوب باشه و آماده باشید برای یه گپ وگفت حسابی در مورد یه استراتژی جذاب که می تونه خیلی توی معاملاتتون کمکتون کنه، مخصوصاً اگه دنبال نقاط ورود دقیق و با پتانسیل سود خوب هستید. خب، بریم سر اصل مطلب. خیلی از بچه ها، مخصوصاً اونایی که یه مدتی هست تو بازارن، با تشخیص یه سری سطوح خاص به اسم اینترمدیت (Intermediate) یا همون سطوح میانی مشکل دارن. یعنی نمی دونن دقیقاً کجا باید منتظر واکنش قیمت باشن یا چطور از این سطوح برای ورود به معامله استفاده کنن. واقعیتش اینه که تشخیص اینترمدیت ها یه کم سطح بالاتری از دانش اسمارت مانی رو می طلبه و شاید اولش یه کم گیج کننده باشه. اما نگران نباشید! امروز می خوام یه جورایی یه تقلب یا یه راه ساده تر بهتون یاد بدم که بتونید بدون درگیر شدن با پیچیدگی های اینترمدیت ها، نقاط ورود خوبی پیدا کنید. این روش، مخصوصاً برای کسایی که تازه با مفاهیم اسمارت مانی آشنا شدن یا دنبال یه استراتژی جمع وجور و کاربردی برای هانت نقدینگی هستن، می تونه خیلی مفید باشه. قدم اول: علامت گذاری سطوح کلیدی روزانه هر روز صبح که پای سیستم میشینید و می خواید چارت رو تحلیل کنید، اولین کاری که باید انجام بدید اینه که برید سراغ تایم فریم دیلی (Daily) یا همون روزانه. اینجا قراره چهار تا خط خیلی مهم رو روی کندل روز قبل مشخص کنیم. حواستون باشه، کندل روز قبل ، نه کندل همون روزی که دارید ترید می کنید. اوپن (Open) کندل روز قبل: قیمت باز شدن کندل روز گذشته رو با یه خط افقی مشخص کنید. توی این ویدیو دیدیم که برای این خط از رنگ قرمز استفاده شده. شما هم می تونید یه رنگ ثابت برای خودتون انتخاب کنید که چشمتون عادت کنه. کلوز (Close) کندل روز قبل: قیمت بسته شدن کندل روز گذشته رو هم با یه خط دیگه مشخص کنید. اگه کندل دیروزتون صعودی (بولیش) بوده، این خط بالاتر از اوپن قرار می گیره و اگه نزولی (بریش) بوده، پایین تر. توی ویدیو دیدیم که برای این خط از رنگ سبز استفاده شده، مخصوصاً اگه کندل بریش (نزولی) بوده که نشون بده قیمت از بالا باز شده و پایین بسته شده. های (High) کندل روز قبل: بالاترین قیمتی که کندل روز گذشته به خودش دیده رو با یه خط دیگه مشخص کنید. لو (Low) کندل روز قبل: پایین ترین قیمتی که کندل روز گذشته به خودش دیده رو هم با یه خط علامت بزنید. پس چی شد؟ چهار تا خط خیلی مهم از کندل روز قبل داریم: اوپن، کلوز، های و لو. اینا میشن اولین سرنخ های ما برای پیدا کردن نواحی احتمالی واکنش قیمت. یادتون نره، اینا رو از کندل روز قبل می گیریم. قدم دوم: اضافه کردن سطوح سشن های معاملاتی حالا که سطوح دیلی رو داریم، میریم سراغ تایم فریم های پایین تر، مثلاً ۱۵ دقیقه یا حتی ۵ دقیقه، تا سشن های معاملاتی مهم رو هم به تحلیلمون اضافه کنیم. منظورمون از سشن های مهم، معمولاً سشن آسیا و سشن لندنه، چون ما بیشتر توی سشن نیویورک فعالیم و می خوایم ببینیم قبل از ما، بازار چه کارایی کرده. های و لوی سشن آسیا (Asia Session High/Low): بالاترین و پایین ترین قیمتی که توی سشن آسیا زده شده رو مشخص می کنیم. های و لوی سشن لندن (London Session High/Low): همین کار رو برای سشن لندن هم انجام میدیم. حالا یه نکته مهم: اگه مثلاً های سشن آسیا پایین تر از های سشن لندن باشه، ما بیشتر به های سشن لندن اهمیت میدیم، چون اون جدیدتر و قوی تره. اما اگه مثلاً لوهای هر دو سشن دست نخورده باقی مونده باشن، هر دوتاشون برامون مهمن. پس الان چی داریم؟ چهار تا خط از کندل دیلی روز قبل، به اضافه های و لوهای سشن های آسیا و لندن (اونایی که هنوز قیمت بهشون نرسیده و به اصطلاح هانت نشدن). اینا میشن نواحی شکار ما! تاد (TAD) یا همون ناحیه تصمیم گیری روزانه رو هم در نظر بگیرید! یه مفهوم دیگه هم هست که خیلی به کارمون میاد و اونم تاد یا True Average Daily Range هست. خیلی ساده بخوام بگم، تاد یه جورایی محدوده نرمال نوسانات روزانه رو بهمون نشون میده. اندیکاتورهایی هستن که این محدوده رو برامون مشخص می کنن. ما میایم سطوحی که بالاتر از تاد هستن رو با یه رنگ (مثلاً قرمز) و سطوحی که پایین تر از تاد هستن رو با یه رنگ دیگه (مثلاً سبز) علامت می زنیم. این کار بهمون کمک می کنه که بفهمیم قیمت نسبت به محدوده نرمال روزانه اش کجاست و آیا پتانسیل حرکت بیشتر در اون جهت رو داره یا نه. حالا وقت شکاره! ورود به معامله با چاک (CHoCH) خب، حالا که تمام این خطوط مهم رو روی چارتمون داریم، چطور باید وارد معامله بشیم؟ اینجا مفهوم چاک (CHoCH) یا همون تغییر شخصیت (Change of Character) وارد بازی میشه. بعضی از بچه های آی سی تی بهش ام اس اس (MSS) یا Market Structure Shift هم میگن. فرقی نمی کنه اسمش چی باشه، مهم مفهومشه. فرض کنید قیمت داره میاد بالا و به یکی از اون خطوط قرمزی که از قبل علامت زدیم (مثلاً های کندل روز قبل یا های سشن لندن) نزدیک میشه. ما اینجا منتظر چی هستیم؟ منتظر یه نشونه از ضعف خریدارا و قدرت گرفتن فروشنده ها. این نشونه همون چاکه. چاک چطور اتفاق میفته؟ وقتی قیمت به یه سطح مقاومتی مهم میرسه، اگه نتونه اون سطح رو بشکنه و برگرده پایین، و آخرین کفی که قبل از رسیدن به اون سقف ساخته رو هم بشکنه، میگیم چاک اتفاق افتاده. یعنی شخصیت روند از صعودی به نزولی تغییر کرده. برای معامله فروش (Sell): صبر می کنیم قیمت به یکی از نواحی مقاومتی که مشخص کردیم (خطوط قرمز) برسه. منتظر می مونیم که قیمت بعد از برخورد یا نزدیکی به اون سطح، نتونه سقف جدیدی بزنه و برگرده پایین. اگه آخرین کفی که قبل از اون سقف ساخته شده بود، شکسته بشه، این یعنی چاک اتفاق افتاده. حالا دنبال اسپانسر کندل می گردیم. اسپانسر کندل یعنی چی؟ یعنی آخرین کندل رنگ مخالف قبل از شروع اون حرکت نزولی که منجر به چاک شده. مثلاً اگه روند نزولی شده، آخرین کندل صعودی قبل از اون، میشه اسپانسر کندل ما. اردر فروشمون رو می تونیم روی اوپن یا ۵۰٪ اون اسپانسر کندل بذاریم. استاپ لاسمون رو هم میذاریم یه کم بالاتر از اون سقفی که باعث چاک شده. حد سود (TP) کجاست؟ اولین حد سود می تونه ایکوالیبریوم (Equilibrium) یا همون ۵۰٪ اون موج نزولی باشه. یا می تونه ناحیه تاد باشه، اگه پایین تره. یا حتی می تونه یکی از اون خطوط سبزی باشه که از قبل برای حمایت مشخص کرده بودیم. برای معامله خرید (Buy): دقیقاً برعکس حالت فروش. صبر می کنیم قیمت به یکی از نواحی حمایتی که مشخص کردیم (خطوط سبز) برسه. منتظر می مونیم قیمت بعد از برخورد به اون سطح، نتونه کف جدیدی بزنه و برگرده بالا. اگه آخرین سقفی که قبل از اون کف ساخته شده بود، شکسته بشه، یعنی چاک صعودی اتفاق افتاده. اسپانسر کندل اینجا میشه آخرین کندل نزولی قبل از شروع حرکت صعودی. اردر خریدمون رو روی اوپن یا ۵۰٪ اسپانسر کندل میذاریم، استاپ لاس زیر کف، و تی پی هم تا ایکوالیبریوم، تاد، یا خطوط قرمز بالاسر. یه مثال از ویدیو: توی ویدیو دیدیم که قیمت اومد بالا و به یکی از اون خطوط قرمز روزانه رسید. یه کم اونجا بازی کرد و بعدش یه چاک خوشگل به سمت پایین داد. یعنی آخرین کفی که ساخته بود رو شکست. خب، اینجا باید دنبال اسپانسر کندل می گشتیم که آخرین کندل صعودی قبل از اون ریزش بود. اردر فروش رو میذاشتیم روی اون ناحیه، استاپ بالای سقف، و تی پی هم تا ناحیه تاد یا یه سطح حمایتی پایین تر. دیدیم که قیمت قشنگ اومد اردر رو فعال کرد و به تی پی هم رسید. بعدش دوباره قیمت اومد پایین و به یکی از اون خطوط سبز رسید. اینجا دوباره منتظر یه چاک صعودی بودیم. قیمت یه کفی زد، برگشت بالا، و سقفی که قبل از اون کف ساخته بود رو شکست. این یعنی چاک صعودی! اسپانسر کندل اینجا آخرین کندل نزولی بود. اردر خرید رو میذاشتیم، استاپ زیر کف، و تی پی هم تا بالا. نکات خیلی خیلی مهم: صبر، صبر، صبر! عجله نکنید. بذارید قیمت به نواحی شما برسه و بعدش هم حتماً منتظر چاک بمونید. بدون چاک وارد شدن ریسک بالایی داره. تایم سشن ها: حواستون به تایم باز و بسته شدن سشن ها باشه. مثلاً اگه یه تریدی رو آخر سشن لندن باز کردید، ممکنه با شروع سشن نیویورک، نوسانات زیاد بشه و تریدتون تحت تأثیر قرار بگیره. چاک معتبر: چاکی معتبرتره که با یه حرکت قوی و مومنتوم خوب اتفاق بیفته، نه با یه کندل کوچولو و بی جون. مدیریت ریسک: همیشه و همیشه مدیریت ریسک رو رعایت کنید. هیچ استراتژی ای ۱۰۰٪ نیست. بک تست و تمرین: این استراتژی رو حتماً روی چارت و در گذشته بازار (بک تست) امتحان کنید. با چشم بهش عادت کنید. بعدش هم روی حساب دمو تمرین کنید تا قلقش دستتون بیاد. یه تقلب دیگه برای ورود: استفاده از اندیکاتور چاک اگه تشخیص چاک براتون سخته، می تونید از اندیکاتورهایی مثل "Market Structure TFlab" استفاده کنید. این اندیکاتور می تونه چاک های ماژور (Major) رو براتون روی چارت نشون بده. البته بازم تاکید می کنم که بهترین کار اینه که خودتون یاد بگیرید چاک رو تشخیص بدید، ولی برای شروع، این اندیکاتورها هم می تونن کمک کننده باشن. فقط حواستون باشه که تنظیماتش رو جوری بذارید که فقط چاک های ماژور رو نشون بده، نه هر شکست کوچیکی رو. جمع بندی و حرف آخر خب رفقا، اینم از یه استراتژی ساده ولی کاربردی برای هانت نقدینگی. دیدید که با مشخص کردن چند تا خط ساده از کندل روز قبل و سشن های معاملاتی، و بعدش هم منتظر موندن برای یه چاک خوشگل، میشه نقاط ورود خوبی پیدا کرد. یادتون نره، اینا فقط یه سری ابزار و راهنما هستن. موفقیت توی ترید به تمرین، صبر، و مدیریت ریسک بستگی داره. هیچ وقت یادگیری رو متوقف نکنید و همیشه سعی کنید چیزای جدید یاد بگیرید. امیدوارم این توضیحات براتون مفید بوده باشه. اگه شما هم تجربه یا نظری در مورد این استراتژی دارید، حتماً توی کامنت ها برامون بنویسید. شاید یه نکته ای باشه که به درد بقیه بچه ها هم بخوره. موفق و پرسود باشید! تا یه گپ وگفت دیگه، خدانگهدار!
آموزش/11/15/2024
استراتژی اسکالپ "غیرقانونی" طلا در اوپن نیویورک: ساده، قدرتمند، پرسود! خب رفقا، سلام! امروز قراره بریم سراغ یه استراتژی خیلی جالب و به قول معروف "غیرقانونی"! البته نگران نباشید، منظور از غیرقانونی اینه که شاید کمتر جایی در موردش شنیده باشید و یه جورایی زیادی خوبه که واقعی به نظر برسه، ولی خب، نتایجش واقعاً می تونه جذاب باشه. این استراتژی بیشتر برای اسکالپ و دی ترید روی طلا (XAUUSD) و اونم تو یه زمان خیلی خاص یعنی اوپن بازار آمریکا کاربرد داره. اولش یه کم مشکلات فنی برای به اشتراک گذاشتن صفحه پیش اومد که خب، از این اتفاق ها توی دنیای آنلاین زیاد میفته و مهم نیست. مهم اینه که الان قراره اصل مطلب رو با هم بررسی کنیم. پس اگه آماده این، بریم ببینیم این استراتژی خفن چیه و چطوری می تونیم ازش استفاده کنیم. اصل ماجرای استراتژی "غیرقانونی" چیه؟ ببینید، کل داستان خیلی ساده ست. ما با اوپن بازار بورس آمریکا کار داریم. قبلاً که ساعت رسمی یه جور دیگه بود، اوپن بازار آمریکا می افتاد ساعت ۵ بعد از ظهر به وقت ما، ولی الان که ساعت ها تغییر کرده، اوپن بازار آمریکا میشه ساعت ۶ بعد از ظهر به وقت ما. این ساعت برامون خیلی مهمه. حالا چیکار می کنیم؟ میریم سراغ چارت طلای ۵ دقیقه ای. کندلی که دقیقاً در ساعت اوپن بازار آمریکا، یعنی ساعت ۱۸:۰۰ به وقت ما (یا اگه بخوایم دقیق تر بگیم، کندل ساعت ۱۷:۵۵ که بسته میشه و کندل جدید ساعت ۱۸:۰۰ شروع میشه) تشکیل میشه، برای ما نقش کلیدی داره. در واقع، ما با کندل ۵ دقیقه ای خودِ ساعت اوپن بازار آمریکا کار داریم. قدم به قدم با استراتژی: شناسایی کندل کلیدی: اولین کاری که می کنیم اینه که کندل ۵ دقیقه ای که در ساعت ۱۸:۰۰ به وقت ما (زمان اوپن بازار آمریکا) بسته میشه رو پیدا می کنیم. یه باکس یا یه محدوده دور سقف (High) و کف (Low) این کندل می کشیم. این میشه محدوده عملیاتی ما. صبر برای شکست (بریک اوت): حالا باید مثل یه شکارچی صبور باشیم! منتظر می مونیم تا قیمت از بالا یا پایین این باکسی که کشیدیم، بزنه بیرون. یعنی قیمت یا سقف باکس رو بشکنه و بره بالا، یا کف باکس رو بشکنه و بیاد پایین. تایید شکست و ورود به معامله: صرف شکستن باکس کافی نیست. ما باید ببینیم که یه کندل ۵ دقیقه ای کامل، بالای سقف باکس (برای پوزیشن خرید یا لانگ) یا پایین کف باکس (برای پوزیشن فروش یا شورت) بسته بشه. تاکید می کنم، باید کندل کامل بسته بشه. شدو (Shadow) یا سایه کندل اگه از باکس رد بشه ولی بدنه کندل (Body) بیرون باکس بسته نشه، برای ما اعتباری نداره و وارد معامله نمیشیم. تعیین حد ضرر (Stop Loss): خب، حالا که با بسته شدن کندل ۵ دقیقه ای بیرون باکس، وارد معامله شدیم، باید حد ضررمون رو هم مشخص کنیم. حد ضرر خیلی ساده ست: اگه پوزیشن خرید گرفتیم (یعنی قیمت سقف باکس رو شکسته و یه کندل بالای اون بسته شده)، حد ضررمون رو میذاریم دقیقاً پشت باکس، یعنی چند پیپ پایین تر از کف باکسی که کشیده بودیم. اگه هم پوزیشن فروش گرفتیم (یعنی قیمت کف باکس رو شکسته و یه کندل پایین اون بسته شده)، حد ضررمون رو میذاریم دقیقاً پشت باکس، یعنی چند پیپ بالاتر از سقف باکسمون. تعیین حد سود (Take Profit): حد سودمون هم معمولاً تی پی ۲ (TP2) هست. یعنی چی؟ یعنی اگه مثلاً فاصله نقطه ورود ما تا حد ضررمون ۱۰ پیپ هست، حد سود ما میشه ۲۰ پیپ. به عبارت دیگه، ریسک به ریوارد ما ۱ به ۲ هست. البته، چیزایی که توی ویدیو دیدیم نشون میده که این استراتژی گاهی وقتا حتی تا تی پی ۳ (TP3) هم میره، یعنی سه برابر مقداری که ریسک کردیم. ولی برای اینکه معامله مطمئن تری داشته باشیم و طمع نکنیم، معمولاً روی همون تی پی ۲ معامله رو می بندیم و سودمون رو برمیداریم. اگه استاپ خوردیم چی؟ اینجاست که "غیرقانونی" بودن معنی پیدا می کنه! خب، هیچ استراتژی ای تو دنیا وجود نداره که همیشه سود بده و هیچ وقت استاپ نخوره. این استراتژی هم از این قاعده مستثنی نیست. حالا سوال اینجاست که اگه معامله اولمون استاپ خورد، باید چیکار کنیم؟ اینجا یه نکته خیلی جالب و به قول معروف "غیرقانونی" وجود داره! اگه معامله اول ما (مثلاً یه پوزیشن خرید) استاپ خورد، ما ناامید نمیشیم. منتظر می مونیم ببینیم آیا قیمت برمیگرده و در جهت مخالف، یعنی این بار پایینِ باکسی که اول کشیده بودیم، یه کندل ۵ دقیقه ای می بنده یا نه. اگه این اتفاق افتاد، ما دوباره در جهت جدید (یعنی این بار فروش) وارد معامله میشیم. حد ضرر و حد سود هم دقیقاً مثل حالت اول محاسبه میشه. یعنی حد ضرر میره پشت باکس (این بار بالای سقف باکس) و حد سود هم تی پی ۲ یا تی پی ۳. مدیریت ریسک: چند بار در روز می تونیم استاپ بخوریم؟ این نکته خیلی مهمه رفقا! ما قرار نیست با این استراتژی قمار کنیم. مدیریت ریسک حرف اول رو میزنه. توی این استراتژی، ما در طول یک روز معاملاتی، بیشتر از دو بار استاپ خوردن رو قبول نمی کنیم. یعنی چی؟ وارد معامله اول شدیم، استاپ خوردیم (مثلاً ۱ درصد از سرمایه مون رفت). منتظر موندیم، شرایط برای ورود در جهت مخالف فراهم شد، وارد معامله دوم شدیم، و متاسفانه اونم استاپ خورد (یه ۱ درصد دیگه هم رفت). اگه این اتفاق افتاد، دیگه اون روز کلاً سیستم رو می بندیم و بیخیال این استراتژی میشیم. دو درصد ضرر در روز برای این استراتژی کافیه و نباید بیشتر از این ریسک کنیم. معمولاً هم گفته شده که این استراتژی خیلی کم پیش میاد که دو تا استاپ پشت سر هم بده. بیشتر وقتا یا با همون ورود اول به تی پی میرسه، یا اگه ورود اول استاپ بخوره، ورود دوم (در جهت مخالف) به احتمال خیلی زیاد به تی پی میرسه. وین ریت و پتانسیل سودآوری این استراتژی چطوره؟ چیزایی که توی ویدیو دیدیم و گفته شده، این استراتژی وین ریت (نرخ موفقیت) بالایی داره. به عنوان مثال، اشاره شد که در ماه نوامبر، این استراتژی تونسته ۳۸ تا ریوارد (38R) بده. این یعنی چی؟ یعنی اگه شما برای هر معامله ۱ درصد از سرمایه تون رو ریسک می کردید، در طول ماه نوامبر می تونستید ۳۸ درصد سود کنید! این واقعاً فوق العاده ست. حتی گفته شد که در هفته های خیلی پرنوسان و خبری، مثل هفته انتخابات که معمولاً بازارها خیلی آشفته و غیرقابل پیش بینی میشن، این استراتژی باز هم تونسته عملکرد مثبتی داشته باشه و مثلاً ۲ درصد سود بده و حساب رو منفی نکنه. این نشون میده که این استراتژی حتی تو شرایط سخت بازار هم می تونه جون سالم به در ببره و ضرر سنگینی به ما نزنه. چند تا نکته تکمیلی و پرسش و پاسخ: پندینگ اردر (Pending Order) میذاریم؟ نه، توی این استراتژی ما از پندینگ اردر استفاده نمی کنیم. باید حتماً منتظر بمونیم و ببینیم که کندل ۵ دقیقه ای بالای باکس یا پایین باکس بسته میشه و بعد به صورت دستی وارد معامله بشیم. ریوارد بر اساس اندازه باکسه یا نقطه ورود؟ ریوارد ما بر اساس نقطه ورود و حد ضرری که پشت باکس قرار دادیم محاسبه میشه. یعنی اگه فاصله نقطه ورود تا حد ضرر X پیپ باشه، تی پی ۲ ما میشه 2X پیپ. آیا این استراتژی فقط برای طلا (XAUUSD) کاربرد داره؟ توی این ویدیو تمرکز اصلی روی طلا بود، ولی خب، شاید بشه روی جفت ارزهای دیگه یا شاخص ها هم تستش کرد، به شرطی که در زمان اوپن بازار آمریکا نقدینگی و نوسان خوبی داشته باشن. البته این نیاز به بک تست و بررسی دقیق داره. آیا میشه حجم ورود در معامله دوم (بعد از استاپ اول) رو بیشتر کرد؟ توی ویدیو اشاره شد که بعضی ها این کار رو می کنن و مثلاً حجم رو دو برابر می کنن. ولی این کار ریسک رو خیلی بالا میبره و توصیه نمیشه، مخصوصاً برای کسایی که تازه می خوان با این استراتژی کار کنن. بهتره همون حجم ثابت رو برای هر دو معامله در نظر بگیرید. جمع بندی و حرف آخر: خب رفقا، دیدید که این استراتژی "غیرقانونی" چقدر می تونه ساده ولی در عین حال قدرتمند و پرسود باشه. مهم ترین نکاتش اینا بود: تمرکز روی چارت ۵ دقیقه ای طلا. شناسایی کندل ساعت اوپن بازار آمریکا (۱۸:۰۰ به وقت ما). کشیدن باکس دور سقف و کف این کندل. ورود به معامله فقط بعد از بسته شدن کندل ۵ دقیقه ای بیرون باکس. حد ضرر پشت باکس. حد سود تی پی ۲ (یا با احتیاط بیشتر تی پی ۳). در صورت استاپ خوردن معامله اول، ورود در جهت مخالف با رعایت تمام شرایط. حداکثر دو استاپ در روز. مثل همیشه یادتون باشه که هیچ استراتژی ای جادویی نیست و موفقیت در بازارهای مالی نیاز به تمرین، صبر، نظم و مدیریت ریسک دقیق داره. این استراتژی هم مثل هر استراتژی دیگه ای، اول باید روی حساب دمو تست بشه و قلقش دستتون بیاد. امیدوارم این توضیحات براتون مفید بوده باشه. شما هم این استراتژی رو تست کنید و اگه سوالی داشتید یا نکته ای به ذهنتون رسید که می تونه به بهتر شدن این استراتژی کمک کنه، حتماً توی کامنت ها با ما در میون بذارید. ببینیم برای شما چطور جواب میده! موفق و پرسود باشید!
آموزش/11/12/2024
دو تا استراتژی ترید خفن: یکی برای تنبل ها، یکی برای شکارچی های خبر! سلام رفقا! چطورین؟ اوه! مثل اینکه یه سری کارا همیشه هست، نه؟ (خنده) ظرف و ظروف و این داستانا... حالا اینا رو بی خیال شیم، بریم سراغ اصل مطلب. امروز قراره بریم سراغ دو تا استراتژی معاملاتی که می تونه خیلی به دردتون بخوره. یکی شون خوراک اوناییه که خیلی وقت ندارن پای چارت بشینن یا دنبال یه روش ساده و سرراست می گردن، اون یکی هم برای وقتایی که بازار با یه خبر مهم قراره بترکونه! پس اگه آماده این، بزن بریم که کلی حرف داریم. فقط قبلش، یه چیزی بگم. این ویدیو یه تحلیل کوتاه هم روی طلا داره که اول اونو مرور می کنیم، بعد میریم سراغ استراتژی ها. یادتون باشه، هر چی اینجا می گیم، صرفاً جنبه آموزشی داره و خودتون باید حسابی بک تست بگیرید و با مدیریت ریسک وارد معامله بشید. مسئولیت سود و ضرر هم پای خودتونه رفقا! یه نگاه سریع به وضعیت طلا (XAUUSD) خب، اول از همه بریم سراغ طلا ببینیم چه خبره. چیزایی که توی ویدیو دیدیم نشون میده طلا دقیقاً اومده و به اون تارگت زون هایی که قبلاً مشخص شده بود واکنش نشون داده. حتی دیشب هم از تارگت زون یه واکنشی داشتیم، البته اون موقع دیگه آخر شب بود و معمولاً کسی معامله نمی کنه. نکته مهم اینه که اگه کندل دیروز بالای یه سطح خاصی بسته شده باشه (که مثل اینکه بسته شده) و امروز هم یه شدوی خوب به سمت پایین زده و داره میره بالا، اینا می تونه نشانه هایی از ادامه حرکت صعودی باشه. البته، همیشه باید حواسمون به این باشه که بازار تا کجا می تونه اصلاح بده. چیزی که توی ویدیو تاکید شده اینه که هنوز تاییدیه قطعی برای نزول توی تایم فریم های بالا نداریم. اگه قرار بود نزولی اتفاق بیفته، باید زیر یه سطح دیگه ای بسته می شد که این اتفاق نیفتاده. یه نکته خیلی خیلی مهم دیگه هم هست که باید حواسمون بهش باشه: انتخابات آمریکا! می دونید که اینجور وقتا بازار یه کم غیرقابل پیش بینی میشه و دارن یه جورایی حباب انتخابات رو می سازن. پس خیلی مراقب باشید که الکی استاپ نخورید و از بازار پرت نشید بیرون. اصلاً سعی نکنید بازار رو پیش بینی کنید؛ ببینید بازار چی میگه، بهتون تاییدیه میده، بعد وارد بشید. البته یکی از بچه ها هم اشاره کرد که طلا الان یه کم وسطه و ساختار خیلی واضحی نداره، شاید بهتر باشه فعلاً بی خیالش بشیم و بریم سراغ چارت های دیگه مثل پوند که خوشگل تره. حرفش هم درسته، همیشه باید دنبال موقعیت های واضح تر باشیم. استراتژی اول: مخصوص اونایی که وقت ندارن (یا یه کم تنبلن!) خب، بریم سراغ اولین استراتژی که بهش میگیم استراتژی "تنبل ها"! البته اسمش اینه، وگرنه خیلی هم کاربردیه، مخصوصاً برای کسایی که شاغلن یا به هر دلیلی نمی تونن کل روز پای چارت باشن. این استراتژی روی نزدک (Nasdaq) خوب جواب میده، ولی شما می تونید روی چارت های دیگه هم تستش کنید و نتیجه اش رو بهمون بگید. این استراتژی چطوری کار می کنه؟ خیلی ساده ست. ببینید: وقتش کیه؟ هر روز ساعت ۵ عصر به وقت ایران. (دقت کنید، ۵ عصر، نه ۵ صبح!) چیکار کنیم؟ برید توی تایم فریم ۵ دقیقه. کندلی که از ساعت ۵ تا ۵:۰۵ دقیقه عصر شکل گرفته رو پیدا کنید. یعنی همون اولین کندل ۵ دقیقه ای بعد از ساعت ۵ عصر. باکس بکشید: سقف و کف این کندل ۵ دقیقه ای رو با یه باکس مشخص کنید. این میشه محدوده عملیاتی ما. منتظر شکست بمونید: حالا باید صبر کنید تا قیمت این باکس رو از بالا یا پایین بشکنه و یه کندل (توی تایم فریم ۱ دقیقه، اینو توی ویدیو دقیق نگفتن ولی معمولاً برای شکست های سریع اینجوریه) خارج از باکس بسته بشه. خیلی مهمه که کندل بسته بشه، نه اینکه فقط با شدو رد بشه. ورود به معامله: اگه باکس از بالا شکست و کندل ۱ دقیقه ای بالای باکس بسته شد: وارد معامله بای (خرید) میشید. اگه باکس از پایین شکست و کندل ۱ دقیقه ای پایین باکس بسته شد: وارد معامله سل (فروش) میشید. استاپ لاس کجاست؟ استاپ لاس رو دقیقاً پشت طرف مقابل باکس قرار میدید. یعنی اگه بای گرفتید، استاپ میره پشت کف باکس. اگه سل گرفتید، استاپ میره پشت سقف باکس. ریوارد (حد سود) چقدره؟ کسی که این استراتژی رو معرفی کرده، ریوارد ۲ می گیره. یعنی اگه مثلاً فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس شما ۱۰ پیپ باشه، حد سودتون میشه ۲۰ پیپ بالاتر (برای بای) یا پایین تر (برای سل). البته توی ویدیو دیدیم که گاهی وقتا ریوارد خیلی بیشتری هم میده، حتی تا ۷-۸ یا بیشتر! ولی برای شروع، همون ریوارد ۲ خوبه. اگه استاپ خوردیم چی؟ یه نکته جالب این استراتژی اینه که اگه معامله اولتون (مثلاً سل) فعال شد و استاپ خورد، و این اتفاق قبل از ساعت ۶ عصر ایران افتاد، می تونید بلافاصله در جهت عکس وارد معامله بشید (یعنی بای بگیرید). استاپ این معامله دوم هم میره پشت طرف دیگه باکس. این یه جورایی بهتون شانس دوم میده. ورود مستقیم یا با پولبک (تاچ باکس)؟ این دیگه یه کم به خودتون بستگی داره. بعضی وقتا قیمت بعد از شکست باکس، برمی گرده و خود باکس رو دوباره لمس می کنه (بهش میگن تاچ باکس یا پولبک) و بعد حرکت اصلیش رو شروع می کنه. اگه صبر کنید برای این پولبک، استاپ لاس تون کوچیکتر میشه و در نتیجه ریوارد بیشتری می تونید بگیرید. اما خب، ریسکش اینه که شاید قیمت دیگه برنگرده و شما از معامله جا بمونید. حدود ۸۰-۹۰ درصد مواقع قیمت برمی گرده و باکس رو تست می کنه. پس شاید ارزشش رو داشته باشه که منتظر پولبک بمونید. چند تا نکته مهم در مورد این استراتژی: وین ریت: کسی که این استراتژی رو معرفی کرده، میگه وین ریتش حدود ۷۰-۸۰ درصده. یعنی از هر ۱۰ تا معامله، ۷-۸ تاش به سود می رسه. اما یادتون باشه، هیچ استراتژی ای وین ریت ۱۰۰٪ نداره! ریسک: این استراتژی با ریسک ۵٪ روی حساب معرفی شده. اما این ریسک برای حساب های پراپ خیلی زیاده و سریع حسابتون رو از دست میدید. اگه روی پراپ کار می کنید، حتماً ریسک رو خیلی کمتر (مثلاً ۱٪ یا ۱.۵٪) در نظر بگیرید. زمان: کل پروسه پیدا کردن باکس، ورود و مدیریت معامله معمولاً بیشتر از ۱۰-۲۰ دقیقه (نهایتاً یک ساعت اگه بخواید تا ۶ صبر کنید) وقتتون رو نمی گیره. استراتژی دوم: ترید در دل خبر (براکتینگ نیوز تریدینگ) خب، بریم سراغ استراتژی دوم که برای ترید موقع اخبار مهمه. به این روش میگن "براکتینگ" (Bracketing). براکت یعنی پرانتز. یعنی شما میای و قیمت رو قبل از انتشار خبر، توی یه پرانتز (باکس) قرار میدی و بر اساس شکست اون باکس وارد معامله میشی. این روش به درد چه اخباری می خوره؟ این استراتژی برای اخبار خیلی مهم و تاثیرگذار خوبه. مثل چی؟ CPI (شاخص قیمت مصرف کننده - تورم) PPI (شاخص قیمت تولیدکننده) PMI (شاخص مدیران خرید) Monetary Policy (سیاست های پولی بانک های مرکزی) و کنفرانس های خبری بعدش Interest Rates (نرخ بهره) Jobless Claims (دعاوی بیکاری) NFP (گزارش اشتغال بخش غیرکشاورزی آمریکا) ADP (گزارش اشتغال بخش خصوصی آمریکا) Unemployment Rate (نرخ بیکاری) اینا مهم ترین هاش بودن. برای پیدا کردن این اخبار هم می تونید از سایت هایی مثل Forex Factory استفاده کنید و دنبال اخبار قرمز رنگ (High Impact) بگردید. چطوری ستاپش کنیم؟ شناسایی سقف و کف: قبل از اینکه خبر منتشر بشه (مثلاً چند دقیقه قبلش)، آخرین سقف و کفی که قیمت تشکیل داده رو روی چارت مشخص کنید. منظور از سقف و کف، یه سقف و کف درست حسابیه که قیمت بعدش یه اصلاح خوبی داشته باشه، نه هر نوسان کوچیکی. پندینگ اردرها: یه دستور بای استاپ (Buy Stop) یه کوچولو (مثلاً نیم پیپ) بالاتر از اون سقف قرار میدید. یه دستور سل استاپ (Sell Stop) هم یه کوچولو (مثلاً نیم پیپ) پایین تر از اون کف قرار میدید. خیلی مهمه: دقت کنید که اینا اردرهای استاپ هستن، نه لیمیت . فرقشون چیه؟ اردر استاپ میگه اگه قیمت به این سطح رسید و ازش رد شد، معامله رو باز کن. اردر لیمیت میگه اگه قیمت به این سطح رسید و برگشت، معامله رو باز کن. ما اینجا با شکست کار داریم، پس استاپ اردر می ذاریم. استاپ لاس کجاست؟ اینجا سه تا حالت داریم: استاپ خیلی نزدیک (و پرریسک): استاپ بای رو پشت همون کف و استاپ سل رو پشت همون سقف می ذارید. استاپ معقول: استاپ هر دو معامله رو وسط اون باکسی که بین سقف و کف تشکیل شده می ذارید. استاپ خیلی سیف (و با ریوارد کمتر): استاپ بای رو پشت کف و استاپ سل رو پشت سقف می ذارید. یعنی استاپ هر معامله، اون سر دیگه براکت میشه. ریوارد (حد سود) چقدره؟ این بستگی به استاپ لاسی داره که انتخاب کردید. معمولاً ریوارد ۲ یا ۳ یا حتی ۵-۶ هم میشه از این روش گرفت، چون حرکت های خبری معمولاً شارپ و بزرگن. توی ویدیو هم دیدیم که با تنظیم درست استاپ، حتی ریوارد ۵ هم می شد گرفت. مدیریت پندینگ ها: اگه یکی از پندینگ ها (مثلاً بای استاپ) فعال شد و به حد سود رسید، اون یکی پندینگ (سل استاپ) رو حذف می کنید. اگه یکی از پندینگ ها فعال شد و استاپ خورد، پندینگ دیگه سر جاش باقی می مونه. چون ممکنه بازار اول یه فیک بریک اوت بزنه و بعد در جهت مخالف حرکت کنه. (البته این تا یه زمان مشخصی اعتبار داره، مثلاً تا یک ساعت بعد از خبر یا تا پایان همون سشن معاملاتی). چرا میگن این روش یه جورایی قماره؟ ببینید، ما این همه تحلیل یاد می گیریم که اون بخش شانس و ۵۰-۵۰ بودن بازار رو تا جای ممکن کم کنیم. هر روشی که خیلی به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال عمیق وابسته نباشه و بیشتر روی هیجان و حرکت ناگهانی قیمت حساب کنه، یه جورایی داره با شانس بازی می کنه. براکتینگ هم چون شما قبل از خبر پوزیشن می گیرید و نمی دونید خبر دقیقاً چه تاثیری میذاره، یه ریسک بالایی داره. به خاطر همین، خیلی از پراپ ها (حتی پراپ های خارجی) روش براکتینگ رو ممنوع کردن. پس اگه روی حساب پراپ کار می کنید، حتماً قوانینشون رو چک کنید که یه وقت حسابتون رو به خاطر این روش از دست ندید. اگه هم روی حساب شخصی خودتون کار می کنید، با یه لات خیلی خیلی کم (مثلاً ۰.۰۱) و روی یه حساب کوچیک تستش کنید. چند تا سوال و جواب خودمونی که تو ویدیو مطرح شد: یه سوالی که یکی از بچه ها در مورد طلا پرسید این بود که آیا اون آی سی تی (ICT) که قبلاً کشیده شده بود و تارگتش رو داده، میشه دوباره کشش داد و تارگت بالاتری گرفت؟ جواب این بود که اگه اون لگ قیمتی، لگ وسط باشه، اعتبار زیادی برای تارگت های خیلی بالاتر نداره. اما آره، میشه دونه دونه تارگت زون ها رو کش داد و با شکست هرکدوم، به تایم بالاتر رفت و تارگت بعدی رو در نظر گرفت. ولی باید حواسمون باشه که اعتبار تارگت زون توی یک ساعته با تارگت زونی که از یه منیپولیشن مینور توی سقف و بدون اصلاح درست درمیاد، فرق می کنه. در کل، باید اینقدر لگ های مینور رو بکشیم تا یه جا استاپ بخوریم! در مورد استراتژی تنبل ها، یکی از بچه ها پرسید که ورود مستقیم بعد از شکست باکس بهتره یا منتظر پولبک (تاچ باکس) بمونیم؟ جوابی که داده شد این بود که اگه منتظر پولبک بمونید، استاپ تون کوچیکتر میشه و در نتیجه ریوارد بهتری می گیرید (مثلاً ریوارد ۵ یا ۶). اما خب، ممکنه گاهی وقتا قیمت برنگرده و معامله رو از دست بدید. اگه مستقیم وارد بشید، احتمال از دست دادن معامله کمتره ولی استاپ تون بزرگتره و ریواردتون کمتر (مثلاً ریوارد ۲). این دیگه به خودتون و میزان ریسک پذیری تون بستگی داره. یکی دیگه پرسید اگه معامله اول توی استراتژی تنبل ها استاپ خورد، برای معامله برعکسش هم باید منتظر بسته شدن کندل بمونیم؟ آره، اگه می خواید مطمئن تر کار کنید، برای معامله برعکس هم باید منتظر بسته شدن کندل در جهت جدید (بالا یا پایین باکس) بمونید. اینجوری ممکنه یه معامله رو از دست بدید، ولی از ورود الکی هم جلوگیری می کنید. سوال شد که این استراتژی تنبل ها روی چه نمادهایی جواب میده؟ کسی که اینو معرفی کرده، روی نزدک کار می کنه. اما شما می تونید روی چارت های دیگه هم بک تست بگیرید. فقط یادتون باشه تایم ۵ عصر ایران، همزمان با باز شدن بازار نیویورک و شیکاگو هست و این استراتژی بر اساس اون تایم طراحی شده. در مورد براکتینگ پرسیدن که استاپ لاس رو کجا بذاریم؟ همونطور که گفتیم سه حالت داره. اگه استاپ رو وسط باکس بذارید، ریوارد ۳ خوبه. اگه پشت طرف دیگه باکس بذارید، ریوارد ۱.۵ یا ۲ هم خوبه چون استاپ بزرگتر میشه. جمع بندی و حرف آخر خب رفقا، دو تا استراتژی یاد گرفتیم. یکی برای وقتایی که سرتون شلوغه و یکی هم برای موقع اخبار مهم. هر دوتاشون روش اجرای ساده ای دارن، اما این به معنی سود قطعی نیست! حتماً و حتماً خودتون برید روی چارت و حسابی بک تست بگیرید. ببینید روی کدوم نمادها و تو چه شرایطی بهتر جواب میدن. مدیریت ریسک رو هم هیچوقت فراموش نکنید. هیچ استراتژی ای وجود نداره که همیشه سود بده. مهم اینه که در بلندمدت برآیندتون مثبت باشه. شما هم تجربه ای از این استراتژی ها دارید؟ اگه این روش ها رو تست کردید یا استراتژی مشابهی بلدید، حتماً توی کامنت ها برامون بنویسید. خوشحال میشیم از تجربه های شما هم استفاده کنیم. موفق و پرسود باشید!
آموزش/10/23/2024
استراتژی معاملاتی طلای XAUUSD در متاتریدر: دستیابی به وین ریت بالای ۸۵٪ و ریوارد به ریسک حداقل ۲ با اندیکاتورهای FXSSI سلام به همه شما فعالان و علاقه مندان بازارهای مالی! امروز قصد دارم یک استراتژی معاملاتی بسیار کاربردی و جذاب را با شما به اشتراک بگذارم. اگر دقیقاً مطابق با نکاتی که در ادامه توضیح می دهم عمل کنید، این استراتژی می تواند به طور متوسط هفته ای چهار تا پنج سیگنال معاملاتی با وین ریت (نرخ موفقیت) بالای هشتاد، حتی نود درصد، و ریوارد (نسبت سود به ضرر) نسبتاً خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد. البته، میزان ریوارد نهایی که از هر معامله کسب می کنید، کاملاً به تصمیم و مدیریت ریسک خودتان بستگی دارد. پیش نیاز مهم: آشنایی با اندیکاتورهای FXSSI قبل از اینکه وارد جزئیات این استراتژی شویم، یک نکته مهم وجود دارد. اگر ویدیوی آموزشی قبلی من در مورد نحوه استفاده از سایت و اندیکاتورهای FXSSI را ندیده اید، لطفاً ابتدا آن ویدیو را مشاهده کنید. دلیل این تاکید این است که دو اندیکاتور اصلی که در این استراتژی از آن ها بهره می بریم، از پکیج FXSSI می آیند. پس از مشاهده آن ویدیو و آشنایی با این ابزارها، با دید بازتری می توانید این آموزش را دنبال کنید. معرفی اندیکاتور کلیدی برای سیگنال ورود: ProfitRatio برای دریافت سیگنال ورود در این استراتژی، ما از یک اندیکاتور دیگر از همین پکیج FXSSI به نام "ProfitRatio" استفاده می کنیم. این اندیکاتور نقش بسیار مهمی در تاییدیه ورود ما به معامله ایفا می کند. تنظیمات اندیکاتور ProfitRatio: لطفاً تنظیمات این اندیکاتور را دقیقاً بر اساس مواردی که در ادامه می گویم، انجام دهید: دسترسی به داده های گذشته (Backtesting): اگر از نسخه رایگان FXSSI استفاده می کنید، احتمالاً دسترسی محدودی به داده های گذشته چارت خواهید داشت. این موضوع برای سیگنال های زنده بازار اهمیت چندانی ندارد، اما داشتن دسترسی کامل (ورژن فول) به شما این امکان را می دهد که بتوانید استراتژی را بر روی داده های تاریخی بک تست (Backtest) بگیرید و عملکرد آن را در گذشته ارزیابی کنید. من در این آموزش از ورژن فول استفاده می کنم. قابلیت تغییر اندازه (Resizable): حتماً گزینه "Indicator Window Size" را روی "Resizable" قرار دهید. این کار به شما امکان می دهد تا اندازه پنجره اندیکاتور را (که به عنوان یک اسیلاتور در پایین چارت نمایش داده می شود) به دلخواه خود تغییر دهید. اگر روی "Fixed" باشد، این قابلیت را نخواهید داشت. اندازه اولیه پنل (Panel Initial Size): این گزینه را روی "Minimized" تنظیم کنید. نیازی نیست که ماکسیمایز باشد. رنگ بندی (Color Scheme): می توانید آن را روی "Auto" بگذارید. نمایش داده ها (Show Data by Default): این گزینه بسیار مهم است. آن را روی "Buy : Sell" تنظیم کنید. این بخش یکی از تاییدیه های کلیدی ما خواهد بود. استفاده از این تاییدیه (که در ادامه توضیح خواهم داد) ممکن است تعداد سیگنال های شما را کاهش دهد، اما به طور قابل توجهی میزان موفقیت معاملات را افزایش می دهد. انتخاب با شماست که تعداد معاملات بیشتر با وین ریت کمی پایین تر را ترجیح می دهید یا معاملات کمتر با احتمال موفقیت بالاتر. هشدارها (Alerts): این اندیکاتور دارای سیستم هشدار است که اگر پای سیستم نباشید، شما را از وقوع سیگنال مطلع می کند. Alert Method: من معمولاً از گزینه "Sound" استفاده می کنم. Alert Event: هشدار خود را بر روی "DeltaDiamond" یا "Diamond" تنظیم کنید. این الماس ها سیگنال اصلی ما هستند. Sound File: می توانید صدای هشدار مورد نظر خود را انتخاب کنید. پس از اعمال این تنظیمات و قرار دادن اندیکاتور روی چارت، مشاهده خواهید کرد که یک پنل در پایین چارت اضافه شده و به دلیل انتخاب "Resizable"، می توانید اندازه آن را به دلخواه تغییر دهید. اصل استراتژی: ترکیب هانت استاپ لاس و سیگنال الماس ProfitRatio خب، حالا به سراغ خود استراتژی برویم. این استراتژی هم در تایم فریم یک دقیقه (M1) و هم در تایم فریم شش دقیقه (M6) به خوبی جواب می دهد. اما تفاوت آن ها در چیست؟ تایم فریم یک دقیقه (M1): در این تایم فریم، معمولاً وین ریت نسبتاً کمتری خواهید داشت، اما در عوض تعداد معاملات بیشتری نصیبتان می شود. تایم فریم شش دقیقه (M6): در این تایم فریم، تعداد معاملات کمتر می شود، اما از آنجایی که در نواحی مطمئن تری وارد معامله می شوید، طبیعتاً وین ریت بالاتری را تجربه خواهید کرد. باز هم تاکید می کنم، انتخاب تایم فریم به تمایل شخصی شما بستگی دارد که آیا معاملات بیشتر با سودهای کوچک تر متعدد را ترجیح می دهید یا معاملات کمتر با سودهای بزرگ تر. در نهایت، اگر مدیریت سرمایه و ریوارد مناسبی (مثلاً ریوارد ۲.۵ یا ۳ در هر معامله) داشته باشید، حتی با تعداد معاملات بیشتر در تایم فریم M1 نیز می توانید به سودآوری خوبی دست پیدا کنید، چرا که هر معامله موفق بیشتر، می تواند تاثیر استاپ لاس های احتمالی را جبران کند. متاسفانه اندیکاتورهای ProfitRatio و OrderBook من غیرفعال شده بودند و مجبور شدم یک بار دیگر آن ها را اجرا کنم. این یکی از مشکلاتی است که هنگام استفاده از ورژن رایگان ممکن است با آن مواجه شوید. سعی کنید زیاد بین تایم فریم های مختلف جابجا نشوید یا متاتریدر خود را مکرراً باز و بسته نکنید، زیرا هر بار لود شدن این اندیکاتورها زمان بر است. مراحل اجرای استراتژی معاملاتی: تا اینجا ابزارهای مورد نیاز را روی چارت قرار دادیم. اما چگونه با آن ها معامله می کنیم؟ شناسایی و علامت گذاری نواحی استاپ لاس (Stop Loss Hunt Zones): چیزی که ما در این استراتژی به دنبال آن هستیم، علامت های الماس یا لوزی (Diamond) هستند که توسط اندیکاتور ProfitRatio بر روی چارت نمایش داده می شوند. این الماس ها زمانی ظاهر می شوند که تقریباً دو درصد تغییر در تمایلات بازار (سفارشات خرید و فروش) رخ دهد. دو درصد عدد کمی نیست و نشان دهنده یک تغییر قابل توجه است. ابتدا به تایم فریم مورد نظر خود (مثلاً یک دقیقه) بروید. نواحی ای که اندیکاتور StopLossClusters (که در ویدیوی قبلی توضیح داده شد) به عنوان نواحی احتمالی استاپ لاس نشان می دهد را روی چارت خود علامت بزنید. این نواحی معمولاً به صورت خطوط افقی یا خوشه هایی از سفارشات نمایش داده می شوند. به یاد داشته باشید که این نواحی استاپ ثابت نیستند و بر اساس آپدیت حجم ها و اردرهای جدید در بازار تغییر می کنند. همانطور که می بینید، حتی در همین چند ثانیه ضبط ویدیو، محل یکی از این خطوط تغییر کرد. انتظار برای هانت شدن (گرفته شدن) یکی از خطوط استاپ لاس: پس از مشخص کردن خطوط استاپ لاس بالا و پایین قیمت فعلی، منتظر می مانیم تا بازار حرکت کرده و یکی از این خطوط استاپ لاس را "هانت" کند، یعنی قیمت به آن ناحیه نفوذ کرده و سفارشات استاپ موجود در آنجا را فعال کند. انتظAR برای ظاهر شدن علامت الماس (Diamond) در اندیکاتور ProfitRatio: پس از اینکه یکی از خطوط استاپ لاس هانت شد، قدم بعدی این است که منتظر بمانید تا علامت الماس توسط اندیکاتور ProfitRatio بر روی چارت (معمولاً روی کندلی که هانت را انجام داده یا کندل بعدی) ظاهر شود. تاییدیه اضافی با خطوط Buy/Sell اندیکاتور ProfitRatio (اختیاری اما توصیه شده): برای افزایش احتمال موفقیت، می توانید از تاییدیه خطوط Buy/Sell در اندیکاتور ProfitRatio استفاده کنید: برای معامله خرید (Buy): زمانی که خط آبی (یا هر رنگی که برای Buy تنظیم کرده اید) در اندیکاتور ProfitRatio بالاتر از خط نارنجی (یا رنگ Sell) باشد، تاییدیه برای خرید قوی تر است. برای معامله فروش (Sell): زمانی که خط نارنجی بالاتر از خط آبی باشد، تاییدیه برای فروش قوی تر است. هرچه این خطوط پررنگ تر باشند، نشان دهنده قدرت بیشتر تمایلات خریداران یا فروشندگان است و سیگنال جذاب تری محسوب می شود. ورود به معامله: به محض اینکه کندلی که علامت الماس روی آن ظاهر شده، بسته شد، شما در ابتدای کندل بعدی وارد معامله می شوید. تعیین حد ضرر (Stop Loss): حد ضرر شما پشت خط جدید استاپ لاسی قرار می گیرد که پس از هانت و ظاهر شدن الماس، توسط اندیکاتور StopLossClusters (یا بر اساس تحلیل خودتان از ساختار بازار) شکل گرفته است.حتی می توانید استاپ خود را دقیقاً روی خود خط استاپ قرار دهید. چرا؟ چون معمولاً این خطوط استاپ با قدرت و توسط یک کندل اینگالف (Engulfing) زده می شوند، بنابراین تفاوت چندانی ندارد که استاپ را کمی پشت خط یا دقیقاً روی آن بگذارید؛ در هر صورت یک حرکت پرقدرت و جهشی روی آن اتفاق می افتد. تعیین حد سود (Take Profit / Reward): میزان ریوارد بستگی به تحمل ریسک و استراتژی مدیریت سرمایه شما دارد. معمولاً ریوارد ۱ به ۱ یا ۱ به ۱.۵ در ۸۰ تا ۹۰ درصد مواقع به راحتی توسط این استراتژی داده می شود. اما اگر به دنبال ریواردهای بالاتری (مثلاً ۱ به ۲، ۱ به ۳ یا بیشتر) هستید، طبیعتاً وین ریت شما کاهش پیدا می کند، اما در صورت موفقیت، سود بیشتری کسب خواهید کرد. مثال های عملی از استراتژی: مثال اول (معامله خرید): فرض کنید قیمت خط استاپ پایینی را هانت کرده، سپس یک الماس آبی برای خرید ظاهر شده و خط آبی ProfitRatio نیز بالاتر است. ما در کلوز کندل الماس وارد خرید می شویم. استاپ لاس پشت ناحیه جدید حمایتی و ریوارد ۲ را هدف قرار می دهیم. می بینیم که قیمت به ریوارد ۲ رسیده است. همزمانی سیگنال در تایم فریم های مختلف: نکته بسیار جالب این است که گاهی اوقات سیگنال در تایم فریم یک دقیقه و شش دقیقه به طور همزمان رخ می دهد. مثلاً می بینیم که دقیقاً در ساعت ۴، هم در M6 و هم در M1 سیگنال خرید داشتیم. این سیگنال های همزمان معمولاً قدرت بیشتری دارند و با اطمینان بیشتری می توانید روی آن ها معامله کنید. مثال دوم (معامله فروش در گذشته نزدیک): با بررسی گذشته چارت، می بینیم که دیروز (هجدهم ماه) در اواخر شب، پس از هانت شدن یک سقف قیمتی (ناحیه استاپ لاس بالایی)، یک الماس برای فروش ظاهر شده است. با ورود در کلوز کندل الماس و قرار دادن استاپ لاس پشت ناحیه مقاومت، مشاهده می کنیم که قیمت به سرعت و قبل از بسته شدن بازار به ریوارد ۲ رسیده است. نکته در مورد استاپ لاس: شما حتی می توانید استاپ لاس خود را پشت آخرین سقف یا کف قیمتی معتبر نیز قرار دهید. البته گاهی اوقات ممکن است خطوط استاپ آنقدر از نقطه ورود شما دور باشند که برای گرفتن یک ریوارد ۱ هم مجبور شوید زمان زیادی منتظر بمانید. یک مدل دیگر از سیگنال دهی (الماس قبل از هانت): حالت دیگری که ممکن است روی چارت مشاهده کنید این است که ابتدا علامت الماس ظاهر می شود، اما قبل از آن هیچ ناحیه نقدینگی (استاپ لاس) هانت نشده است. در این حالت، شما اجازه ورود ندارید! باید صبر کنید تا بازار حرکت کرده و آن ناحیه نقدینگی که در نزدیکی الماس قرار دارد را هانت کند. کندلی که این نقدینگی را برمی دارد (هانت می کند)، کندل ورود شما خواهد بود. به محض بسته شدن آن کندل، وارد معامله می شوید. استاپ لاس نیز مطابق معمول پشت ناحیه جدید استاپ قرار می گیرد. مثال سوم (الماس قبل از هانت): در تاریخ شانزدهم ماه (دوشنبه)، یک الماس ظاهر شده اما نقدینگی هانت نشده. قیمت سپس حرکت کرده و ناحیه نقدینگی پایینی را هانت می کند. با ورود در کندلی که هانت را انجام داده، می بینیم که به سرعت ریوارد ۲ داده شده است. جمع بندی عملکرد هفتگی استراتژی (بر اساس مثال ها): با بررسی این سه مثال، می بینیم که در چهار روز گذشته (از دوشنبه تا پنج شنبه)، سه سیگنال معاملاتی با این استراتژی داشتیم که هر سه آن ها به ریوارد ۲ رسیده اند. این یعنی وین ریت ۱۰۰٪ در این هفته و با ریسک نیم درصد در هر معامله، می توانستید به راحتی ۳ درصد سود کسب کنید. مزایا و معایب استراتژی: مزایا: وین ریت بالا، ریوارد به ریسک مناسب، مبتنی بر نواحی نقدینگی و حجم واقعی بازار (که آن را به یکی از مطمئن ترین اندیکاتورها و استراتژی ها تبدیل می کند)، عدم اورترید (Overtrade) و تعداد معاملات منطقی. معایب: (14:12) نیاز به حضور پای سیستم و روشن بودن کامپیوتر دارید تا سیگنال ها را از دست ندهید. اگر آلرت اندیکاتور فعال نباشد یا شما در دسترس نباشید، متاسفانه سیگنال از دست می رود. سخن پایانی و اهمیت این استراتژی مبتنی بر متاتریدر: در این آموزش سعی کردم با ارائه چندین مثال، توضیحات را کامل تر کنم تا درک استراتژی برای شما آسان تر باشد. بسیار خوشحالم که برخی از دوستان توانستند با استفاده از استراتژی قبلی که معرفی کردم، در طول یک هفته تا ده روز گذشته، دو حساب پراپ (Prop Firm) را با موفقیت پاس کنند و برایشان آرزوی موفقیت روزافزون دارم. امیدوارم این ستاپ جدید نیز برای دوستانی که نتوانستند با استراتژی قبلی ارتباط برقرار کنند، مفید واقع شود. این استراتژی، همانطور که بسیاری از شما درخواست کرده بودید، کاملاً مبتنی بر پلتفرم متاتریدر است (برخلاف استراتژی قبلی که احتمالاً به "استراتژی وین هفتاد با ریوارد حداقل دو و سه" اشاره دارد و ممکن است بر بستر دیگری بوده باشد). امیدوارم از این استراتژی استفاده کنید و اگر با آن سود کردید یا تجربه موفقی داشتید، خوشحال می شوم من را در جریان بگذارید. موفق و پرسود باشید.
آموزش/9/23/2024
دسترسی ساده به حجم های سطح دو بازار: راهنمای کامل استفاده از ابزارهای FXSSI برای بهبود معاملات امروز می خوام یک ابزار خیلی کاربردی و به دردبخور رو بهتون معرفی کنم که می تونید از تو دلش یک استراتژی هم داشته باشید به تنهایی و استراتژی نسبتاً موفق و خوبی هم می تونه باشه. تقریباً یک وین ریت ۷۰ تا ۸۰ درصدی می تونه بهتون بده اگر مطابق با قوانینش جلو برید و می تونه یک ریوارد یک و نیم به دو خوب رو هم براتون تأمین کنه. پس اگر دنبال راهی برای درک بهتر حرکات بازار و بهینه سازی نقاط ورود و خروجتون هستید، این مطلب دقیقاً برای شماست. قدم اول: آشنایی و ثبت نام در FXSSI اولین قدم اینه که به وب سایت fxssi.com مراجعه کنید. اگر توی گوگل هم سرچش کنید، راحت پیداش می کنید. فقط حواستون باشه که لوگو و آدرس وب سایتش همینی باشه که در تصویر می بینید. ثبت نام رایگان: وارد سایت که شدید، به قسمت "Try Free" برید و با هر اکانتی که دارید (مثلاً اکانت گوگل)، ثبت نام اولیه رو انجام بدید. من خودم هم با اکانت گوگلم مستقیماً ورود کردم و با این اکانت خاص، اشتراکی ندارم. پس دقیقاً مثل شما، دارم از ورژن فری و وریفای شده استفاده می کنم و هیچ سابسکریپشنی برام فعال نیست. قدم دوم: دانلود پکیج اندیکاتورها بعد از ثبت نام و ورود به پنل کاربری، به قسمت "My Products" برید. اونجا پکیج اندیکاتورهای پرو (Pro Indicator Pack) رو پیدا و دانلود کنید. نصب آسان: روی دکمه "Install" کلیک کنید تا به صفحه دانلود هدایت بشید. فایل دانلود شده رو اجرا کنید. برنامه از شما زبان رو می پرسه؛ انگلیسی رو انتخاب کنید. انتخاب متاتریدر: در مرحله بعد، متاتریدری که می خواید اندیکاتورها روش نصب بشن رو انتخاب کنید. من برای این آموزش، متاتریدر روبوفارکس (RoboForex) رو انتخاب و نصب کردم. این اندیکاتورها روی متاتریدرهای روبوفارکس و آی سی مارکتس (IC Markets) به خوبی اجرا میشن، اما چون اندیکاتورهای نسبتاً سنگینی هستن، ممکنه روی بروکرهای دیگه کمی اذیت کنن. پایان نصب: بعد از اتمام نصب، "Skip" و بعد "Finish" رو بزنید. قدم سوم: راه اندازی اندیکاتورها در متاتریدر حالا نوبت باز کردن متاتریدر و لاگین کردن به اکانت معاملاتی تون هست. من برای این آموزش یک اکانت دمو ساختم. فعال سازی DLL Imports (بسیار مهم): اولین و مهم ترین کار اینه که مطمئن بشید قابلیت "Allow DLL imports" در متاتریدر شما فعاله. برای این کار، از منوی "Tools" به "Options" برید و در تب "Expert Advisors"، تیک گزینه "Allow DLL imports" رو بزنید. اگر این گزینه غیرفعال باشه، اندیکاتورها و ربات هایی که روی تمپلیت هاتون ذخیره کردید، موقع لود کردن اجرا نمیشن و مجبور میشید همه چیز رو پاک کنید و از اول انجام بدید. پس همیشه یادتون باشه که این قسمت رو "Allow" کنید. رفرش کردن لیست اندیکاتورها: حالا به قسمت نویگیتر (Navigator) برید. اگر این پنجره رو نمی بینید، از منوی "View" گزینه "Navigator" رو انتخاب کنید یا کلیدهای Ctrl+N رو بزنید. روی پوشه "Indicators" راست کلیک کنید و "Refresh" رو بزنید. اندیکاتورهای FXSSI باید اینجا اضافه شده باشن. عیب یابی (اگر اندیکاتورها اضافه نشدند): گاهی اوقات، مثل مشکلی که برای من پیش اومد، اندیکاتورها به طور خودکار به لیست اضافه نمیشن. در این حالت، باید فایل ها رو به صورت دستی اکسترکت و کپی کنید. اگر انجام این کار براتون سخته، می تونید به من پیام بدید تا فایل زیپش رو براتون بفرستم. نحوه کپی دستی: فایل زیپ دانلود شده رو اکسترکت کنید. در متاتریدر، از منوی "File" گزینه "Open Data Folder" رو بزنید (میانبرش هم کنارش نوشته شده). در پوشه ای که باز میشه، به فولدر "MQL5" و بعد "Indicators" برید. حالا فایل های اکسترکت شده رو اینجا پیست کنید. بعد از این کار، دوباره در نویگیتر متاتریدر روی پوشه "Indicators" راست کلیک و "Refresh" رو بزنید. حالا دیگه اندیکاتورها باید اضافه شده باشن و به راحتی در دسترستون قرار دارن. معرفی ابزارهای کلیدی FXSSI: Stop Loss Clusters و Order Book این وب سایت انواع و اقسام اندیکاتورها رو داره که می تونن خیلی کاربردی باشن؛ از کشیدن خط روند و حمایت و مقاومت گرفته تا علامت گذاری قیمت های روند مهم و آپشن های مختلف دیگه. اما اون هایی که من اینجا ازشون استفاده می کنم و می خوام بهتون پیشنهاد بدم، دو تا ابزار اصلی هستن و سومی هم برای استفاده به عنوان ترید (که در ادامه توضیح میدم). 1. ابزار Stop Loss Clusters (خوشه های حد ضرر) این ابزار یکی از کاربردی ترین هاست. وقتی روش دو بار کلیک کنید، به قسمت "Inputs" برید. این ابزار چکار می کنه؟ Stop Loss Clusters با توجه به اطلاعاتی که از ۱۲ بروکر و بانک بزرگ دنیا و همچنین از سرورهای حجمی لول دو (مثل دیتای نینجاتریدر و پلتفرم های مشابه) دریافت می کنه، نواحی ای که حجم اردرهای استاپ لاس خیلی زیادی دارن رو برای شما به عنوان نواحی حمایتی و مقاومتی مارک می کنه. کاربرد: خودش به تنهایی نمی تونه ملاکی برای ترید باشه، اما کمک بزرگیه برای اینکه جای استاپ و تی پی تون رو درست بذارید تا الکی استاپ یا تی پی نخورید. چند بار براتون پیش اومده که با اختلاف یکی دو پیپ، اگر استاپ تون رو کمی بهتر تنظیم کرده بودید، از بازار بیرون نمی افتادید و می تونستید سود خوبی بگیرید؟ این ابزار دقیقاً برای همین موقع هاست. تنظیمات پیشنهادی من: Line Width Pattern: من معمولاً از الگوی "1-3-5" استفاده می کنم. این باعث میشه خطوط بر اساس میزان اهمیت شون پررنگ تر بشن. هرچی میزان استاپ های اون ناحیه و مدت زمان باقی موندن اون قیمت به عنوان یک ناحیه مهم بیشتر باشه، خط شما پررنگ تر کشیده میشه. Limit Displayed Data: من همیشه "Full" رو در نظر می گیرم، اما اگر سیستم تون سرعت خوبی نداره یا ممکنه هنگ کنه، ماکسیمم دیتای قابل نمایش رو روی یک یا دو ماه تنظیم کنید. همین یکی دو ماه هم کافیه، مخصوصاً برای کسایی که اسکالپ می کنن و در تایم فریم های پایین کار می کنن، گزارش یک ماهه هم کفایت می کنه. اگر در تایم فریم های بالاتر مثل یک ساعته و چهار ساعته ترید می کنید، می تونید تا سه ماه هم گزارش بگیرید. Color Scheme: اگر روی "Auto" بذارید، رنگ ها خودشون رو با چارت شما تنظیم می کنن. در غیر این صورت، ورژن های "Dark" و "Light" هم داره. من معمولاً "Auto" رو انتخاب می کنم. فعال سازی و اتصال به حساب FXSSI: نکته مهم در مورد سرور: متأسفانه روی سرور روبوفارکس برای من کار نکرد و ناچار شدم به سرور آی سی مارکتس برم. وقتی اندیکاتور رو برای اولین بار روی چارت میندازید: ممکنه اروری مبنی بر نیاز به اتصال به سایت FXSSI ببینید. روی "Attach Terminal" کلیک کنید. سایت FXSSI براتون باز میشه و ازتون می خواد که لاگین کنید. چون قبلاً اکانت ساختیم و لاگین هستیم، حساب متاتریدر شما با موفقیت به اکانت FXSSI شما اضافه میشه و در سایت ثبت میشه. محدودیت حساب رایگان: یادتون باشه هر اکانت FXSSI در نسخه رایگان فقط می تونه به یک حساب معاملاتی (یک ترمینال) وصل بشه. پس اگر می خواید روی چند حساب مختلف ازش استفاده کنید، باید چند اکانت FXSSI مختلف بسازید. دسترسی به داده های تاریخی: برای دسترسی کامل به کل داده های هیستوری (Full History)، نیاز به پرداخت دارید. اما برای بازه دو سه ماهه که برای اکثر دی تریدرها و اسکالپرها کافیه، محدودیتی نداره و نیازی به پرداخت نیست. تفسیر خطوط Stop Loss Clusters: بعد از فعال سازی: یک سری خطوط و یک درصد با خط نقطه چین روی چارت تون می بینید. خط نقطه چین: این خط، آخرین و فعال ترین جاییه که نواحی استاپ یا تی پی تریدرها قرار داره. خطوط ممتد: این ها نواحی مهم قیمتی هستن که در حال حاضر ممکنه استاپ فعال زیادی اونجا نباشه، اما در حالت کلی نواحی مهمی برای قیمت محسوب میشن. اهمیت ضخامت خطوط: همونطور که گفتم، هرچی ضخامت خط بیشتر باشه، یعنی مدت زمان موندگاری و اهمیت اون ناحیه بیشتر بوده. این خطوط می تونن مبنایی برای تعیین نواحی استاپ یا تی پی شما باشن. رفتار بازار در این نواحی: اغلب اتفاقی که میفته اینه که نواحی ای که اینجا مشخص شدن، توسط مارکت میکرها یا بزرگان بازار "هانت" میشن یا زده میشن. یعنی قیمت به اونجا میرسه تا استاپ ها رو فعال کنه. خود این خطوط به تنهایی ارزش ترید ندارن، اما اگر این نواحی هانت بشن، اون موقع میشه به فکر ترید معکوس جالبی بود. این برای کسایی که بیشتر دنبال گرفتن اصلاحات هستن تا معاملات مستقیم، می تونه کمک خیلی خوبی باشه. معمولاً بهتره صبر کنید یکی از این دو خط فعال بالایی یا پایینی هانت بشه و بعد به ترید معکوس فکر کنید. قبل از اون خیلی ریسکیه. تغییر اعداد (درصدها): این اعداد هرچی کم و زیاد بشن، نشون میدن که سلرها یا بایرها در بازار کم یا زیاد شدن، معاملات شون رو بستن یا هنوز در بازار حاضرن. نکته جالب اینجاست که معمولاً اون سمتی که عدد بزرگتری داره، برای خورده شدن جذاب تره (برعکس تصور رایج ما که فکر می کنیم عدد بزرگتر یعنی قدرت بیشتر). وقتی این اعداد تغییر می کنن، یعنی نظر معامله گرهای اون جهت عوض شده. مثلاً اگر الان درصد بالایی ۴.۸۱٪ و پایینی ۴.۰۹٪ هست و بعد از پنج دقیقه (که این اندیکاتور آپدیت میشه)، درصد بالایی بشه ۴.۵٪ و پایینی بشه ۴.۲٪، متوجه میشیم که یه بخشی از سلرها از بازار خارج شدن یا به بایرها پیوستن. نواحی بازگشتی: آخرین خطوط فعال هم می تونن جاهایی باشن که اولین سیگنال جذابیت برای برگشت روند رو به شما میدن. 2. ابزار Order Book (دفتر سفارشات) این ابزار به نوعی همون میانبر نینجاتریدره، ولی خیلی ساده تر. فعال سازی: Order Book رو که فعال کنید، در قسمت "Inputs" نیاز نیست چیز خاصی رو دست بزنید. این ابزار چکار می کنه؟ میاد اردرهای فعال و پندینگ رو به شما نشون میده. ستون سمت راست: اردرهای فعال در بازار (Market Orders). ستون سمت چپ: اردرهای پندینگ (Sell Limit, Buy Limit, Sell Stop, Buy Stop). طبیعتاً وقتی قیمت بالای یک ناحیه هست، اردرهای بای به صورت بای استاپ و سل ها به صورت سل لیمیت هستن. وقتی قیمت زیر یک ناحیه هست، اردرهای بای به شکل بای لیمیت و سل ها به شکل سل استاپ هستن. اطلاعات اضافی: این قسمت همچنین نشون میده چقدر از سلرها الان تو سودن و چقدر از بایرها تو ضرر، و برعکس. این درصدها خودشون به تنهایی خیلی مهم نیستن. چطور از Order Book استفاده کنیم؟ شناسایی نواحی ورود: اگر دنبال پوزیشن سل هستید، در نواحی شلوغ فعلی وارد نشید. صبر کنید استاپ سلرها در بالا خورده بشه. بعد بیاید در قسمت اردرهای پندینگ (ستون چپ) نگاه کنید و ببینید کدوم قیمت ها حجم بیشتری از سفارشات سل لیمیت رو دارن. حالت "Net": اگر تشخیص چشمی براتون سخته، می تونید نمایشگر رو روی حالت "Net" قرار بدید تا خالص سفارشات رو ببینید (مثلاً تفاوت بین بای لیمیت و سل لیمیت در یک قیمت خاص). جایی که سلرهای بیشتری (در حالت نت) حضور دارن، می تونه ناحیه خوبی برای گذاشتن سفارش پندینگ سل شما باشه. مثال عملی (طلا): فرض کنید روی چارت طلا، استاپ سلرها در ناحیه ۲۵۹۸ قرار داره. در Order Book می بینیم که در ناحیه ۲۵۹۹.۵۰ تا ۲۶۰۰ حجم زیادی از سفارشات سل لیمیت خوابیده. این می تونه یک ناحیه تمیز برای سل گرفتن باشه. حالا برمی گردم به استراتژی خودم (مثلاً ICT) در تایم فریم یک دقیقه ای و می بینم آیا در اون زون، تأییدیه ای مثل یک Fair Value Gap (FVG) برای فروش دارم یا نه. تعیین استاپ لاس دقیق تر: اگر در این ناحیه وارد سل شدم، استاپم رو دقیقاً پشت سقف قبلی نمی ذارم، چون می بینم حجم زیادی از سفارشات پندینگ بالاتر از اون قرار داره. استاپم رو باید بالاتر از اون ناحیه شلوغ سفارشات (مثلاً پشت ۲۶۰۲.۵۰ یا ۲۶۰۳) قرار بدم تا الکی از بازار کیک نشم و بعد بازار در جهت تحلیل من حرکت کنه. اگر در ۲۶۰۳ استاپ خوردم، یعنی بازار واقعاً قصد ادامه روند صعودی رو داره. کاربرد اصلی: این ابزار به شما سیگنال مستقیم نمیده، بلکه کمک می کنه وین ریت تون رو با فیلتر کردن تریدهای مشکوک و تعیین بهتر نقاط ورود و استاپ لاس، ارتقا بدید. مثلاً اگر روند امروز شما صعودیه و دنبال بای می گردید، و می بینید چند ناحیه بالقوه برای بای دارید، با نگاه کردن به Order Book و Stop Loss Clusters، ناحیه ای رو انتخاب می کنید که به خطوط فعال نزدیک تره و تأییدیه هم از استراتژی خودتون دارید. نکات مهم در مورد Order Book: این ابزار به تنهایی ملاک ترید نیست. خیلی اوقات پیش میاد که خطوط هانت میشن و قیمت به حرکتش ادامه میده. بیشتر برای کسایی خوبه که چند ناحیه ورود دارن و انتخاب بین اون ها براشون سخته. این ابزار تعداد استاپ های احتمالی رو بهینه تر می کنه. خطوط این اندیکاتورها در تمام تایم فریم ها ثابت هستن و فقط هر پنج شش دقیقه یکبار بر اساس آخرین اردرهای بازار آپدیت میشن. این ها مثل اندیکاتورهای معمولی نیستن که با تغییر تایم فریم، خطوط شون هم تغییر کنه. سفارشات پندینگ (ستون چپ) اجرا شده نیستن و هر لحظه ممکنه کنسل یا تغییر کنن. پس همیشه حواس تون به این موضوع باشه. چه نمادهایی توسط FXSSI پشتیبانی می شوند؟ این سایت از حدود ۱۲ ابزار یا دارایی پشتیبانی می کنه. اگر اشتباه نکنم، این ها شامل: یورو/دلار (EURUSD)، پوند/دلار (GBPUSD)، یورو/دلار استرالیا (EURAUD)، دلار استرالیا/دلار آمریکا (AUDUSD)، دلار نیوزلند/دلار آمریکا (NZDUSD)، دلار استرالیا/دلار کانادا (AUDCAD)، و همچنین جفت ارزهای مبتنی بر ین مثل AUDJPY، EURJPY، GBPJPY، USDJPY و همچنین طلا (XAUUSD) و USDCHF هستن. برای مابقی نمادها متأسفانه اطلاعاتی ارائه نمیده. جمع بندی و کلام آخر امیدوارم که این ابزارهای کاربردی بتونن بهتون کمک کنن تا استاپ هاتون رو بهتر فیلتر کنید، وین ریت تون رو بالاتر ببرید، از استاپ های بی خودی جلوگیری کنید و ریوارد های بهتری از معاملات تون بگیرید. بدونید تا کجاها می تونید با معامله ادامه بدید و کجاها بهتره خارج بشید. من می خواستم این اطلاعات رو به صورت پست های جداگانه در کانال بذارم، اما تعدادشون خیلی زیاد میشد. خوشبختانه با کمک یکی از بچه ها متوجه شدم که امکان استفاده از یک ترمینال برای یک بار به صورت رایگان وجود داره. گفتم این رو بهتون معرفی کنم که خودتون هر لحظه آپدیتش رو داشته باشید و منتظر من نمونید که روزی سه چهار بار بخوام ۱۰-۱۲ تا پست براتون قرار بدم. در پست های بعدی، استراتژی ای که باهاش می تونید روی این ست آپ ترید بکنید رو هم توضیح خواهم داد. موفق باشید.
آموزش/9/22/2024
در دنیای پرنوسان بازارهای مالی، داشتن استراتژی های مؤثر و قابل اعتماد برای معامله گران اهمیت بالایی دارد. یکی از این استراتژی ها، استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در پلتفرم TradingView است که می تواند به شما در شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب کمک کند. معرفی اندیکاتور Floyd MACD اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite ترکیبی از میانگین های متحرک نمایی است که به معامله گران کمک می کند تا تغییرات روند و مومنتوم بازار را شناسایی کنند. این اندیکاتور با تنظیمات خاصی در پلتفرم TradingView قابل استفاده است و می تواند سیگنال های خرید و فروش قابل اعتمادی ارائه دهد. تنظیمات پیشنهادی در TradingView برای استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در TradingView، مراحل زیر را دنبال کنید: وارد حساب کاربری خود در TradingView شوید. در بخش اندیکاتورها، "FluidTrades -SMC Lite" را جستجو کنید. اندیکاتور را به نمودار خود اضافه کنید. تنظیمات پیشنهادی را مطابق با استراتژی خود اعمال کنید. ترکیب با نواحی عرضه و تقاضا (Supply Demand) یکی از روش های مؤثر برای افزایش دقت سیگنال های اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite، ترکیب آن با نواحی عرضه و تقاضا است. با شناسایی این نواحی در نمودار و بررسی واکنش قیمت به آن ها، می توانید نقاط ورود و خروج بهتری را تعیین کنید. مراحل اجرای استراتژی شناسایی نواحی عرضه و تقاضا در نمودار. انتظار برای شکست یکی از این نواحی. بررسی تایم فریم پایین تر برای تأیید شکست. ورود به معامله با استفاده از اردر استاپ زیر کندل تأیید شده. تعیین حد ضرر پشت کندل شکست و حد سود با ریوارد حداقل ۲. نکات مهم در استفاده از استراتژی : نواحی عرضه و تقاضا یک بار مصرف هستند؛ از ورود مجدد در همان ناحیه خودداری کنید. تا زمانی که اردر فعال نشده است، در صورت تشکیل سقف های جدید، اردر را به کندل جدید منتقل کنید. زمان بندی ورود به معامله بسیار مهم است؛ در زمان های خاصی وارد شوید که بازار نوسانات مناسبی دارد. جمع بندی استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در ترکیب با نواحی عرضه و تقاضا می تواند به معامله گران کمک کند تا با دقت بیشتری وارد معاملات شوند و ریسک خود را کاهش دهند. با رعایت نکات ذکر شده و تمرین مداوم، می توانید از این استراتژی بهره برداری مؤثری داشته باشید. اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در مورد این استراتژی و سایر تکنیک های معاملاتی هستید، ویدیوهای آموزشی ما را در کانال یوتیوب دنبال کنید و با ما در ارتباط باشید.
آموزش/9/7/2024
هر آنچه برای موفقیت نیاز دارید؛ آموزشهای حرفهای، استراتژیهای طلایی، تحلیلهای دقیق و ابزارهای پیشرفته
فقط کافیست خواسته خود را با ما در میان بگذارید