Loading...
Dubai - Iran

آموزش

تعداد : 79


سشن طلایی معامله گری - قسمت سوم

مقدمه در دنیای پرنوسان بازارهای مالی، زمان بندی معاملات نقش حیاتی در موفقیت تریدرها ایفا می کند. شناخت سشن های معاملاتی به شما کمک می کند تا بهترین زمان ها برای ورود و خروج از بازار را شناسایی کرده و استراتژی های خود را بهینه کنید. سشن های اصلی بازار فارکس بازار فارکس به صورت ۲۴ ساعته فعال است و به چهار سشن اصلی تقسیم می شود: سشن آسیایی (توکیو): از ساعت ۳:۳۰ بامداد تا ۹:۳۰ صبح به وقت ایران. سشن اروپایی (لندن): از ساعت ۱۱:۳۰ صبح تا ۷:۳۰ عصر به وقت ایران. سشن آمریکایی (نیویورک): از ساعت ۴:۳۰ عصر تا ۱۲:۳۰ بامداد به وقت ایران. سشن اقیانوسیه (سیدنی): از ساعت ۰۰:۳۰ بامداد تا ۸:۳۰ صبح به وقت ایران. هر یک از این سشن ها ویژگی های خاص خود را دارند که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم. سشن آسیایی (توکیو) ویژگی ها: حجم معاملات متوسط. نوسانات کمتر نسبت به سایر سشن ها. مناسب برای استراتژی های کم ریسک. جفت ارزهای پرمعامله: USD/JPY، AUD/USD، NZD/USD. در این سشن، بازار آرام تر است و برای تریدرهایی که به دنبال معاملات مطمئن تر هستند، مناسب است. سشن اروپایی (لندن) ویژگی ها: بیشترین حجم معاملات در بین سشن ها. نوسانات بالا و فرصت های معاملاتی فراوان. همپوشانی با سشن نیویورک از ساعت ۴:۳۰ تا ۷:۳۰ عصر به وقت ایران. جفت ارزهای پرمعامله: EUR/USD، GBP/USD، USD/CHF. سشن لندن به دلیل نقدینگی بالا و نوسانات شدید، مورد توجه بسیاری از تریدرهای حرفه ای قرار دارد. سشن آمریکایی (نیویورک) ویژگی ها: دومین سشن بزرگ از نظر حجم معاملات. تأثیرپذیری زیاد از اخبار اقتصادی آمریکا. همپوشانی با سشن لندن که منجر به افزایش نوسانات می شود. جفت ارزهای پرمعامله: USD/CAD، EUR/USD، USD/JPY. در این سشن، به ویژه در ساعات اولیه، نوسانات زیادی مشاهده می شود که فرصت های معاملاتی مناسبی را فراهم می کند. سشن اقیانوسیه (سیدنی) ویژگی ها: شروع چرخه معاملات فارکس. حجم معاملات کم. مناسب برای استراتژی های کم ریسک. جفت ارزهای پرمعامله: AUD/USD، NZD/USD. این سشن برای تریدرهایی که به دنبال معاملات آرام تر هستند، مناسب است. نکات عملی برای تریدرها استفاده از همپوشانی سشن ها: بیشترین نوسانات و حجم معاملات در زمان همپوشانی سشن لندن و نیویورک (۴:۳۰ تا ۷:۳۰ عصر به وقت ایران) رخ می دهد. توجه به اخبار اقتصادی: انتشار داده های اقتصادی مهم می تواند تأثیر زیادی بر بازار داشته باشد؛ بنابراین، زمان انتشار آن ها را در نظر بگیرید. مدیریت ریسک: در سشن هایی با نوسانات بالا، حتماً از استاپ لاس و تیک پرافیت استفاده کنید تا ریسک معاملات خود را کنترل کنید. جمع بندی شناخت سشن های معاملاتی و ویژگی های هر یک از آن ها به تریدرها کمک می کند تا بهترین زمان ها برای معامله را شناسایی کرده و استراتژی های خود را بهینه کنند. با در نظر گرفتن نکات فوق، می توانید معاملات موفق تری در بازار فارکس داشته باشید.

آموزش/8/7/2024

آشنایی با برخی گزارش های اقتصادی

1. شاخص مدیران خرید (PMI): این یه نظرسنجیه از مدیران خرید تو بخش های تولید و خدمات؛ با این کار از وضعیت کلی اقتصاد این دو بخش سر در میاریم. دوتا نوع اصلی داره: PMI تولید : مخصوص بخش تولید PMI خدمات : مخصوص بخش خدمات به نظر شما شاخص مدیران خرید چه ارتباطی با بالا رفتن ارز داره؟ ۲. شاخص قیمت مصرف کننده (CPI): این شاخص تغییرات میانگین قیمتی رو که مصرف کنندگان برای یه سبد مشخص از کالاها و خدمات تو یه دوره زمانی خاص پرداخت می کنن، نشون میده. به نوعی شاخص کلیدی برای تورمه. CPI بالا یعنی قیمت ها دارن میرن بالا که قدرت خرید رو کم می کنه. به نظر شما شاخص قیمت مصرف کننده چه تاثیری روی ارز داره؟ ۳. شاخص قیمت تولیدکننده (PPI): این شاخص تغییرات میانگین قیمتی رو که تولیدکننده های داخلی برای خروجی شون دریافت می کنن نشون میده. در واقع تغییرات قیمت رو از دید فروشنده بررسی می کنه. PPI بالا باشه، نشون دهنده ی افزایش قیمت کالاها برای مصرف کننده ها (CPI) هست، چون کسب وکارها هزینه های بالاتر رو به مصرف کننده منتقل می کنن. به نظر شما شاخص قیمت تولیدکننده چه تاثیری روی ارز داره؟ ۴. گزارش تقاضای بیکاری: این گزارش تعداد افرادی رو که برای اولین بار درخواست مزایای بیکاری می دن نشون میده. معمولاً هم به صورت هفتگی منتشر میشه. تقاضای بیکاری بالا: یعنی افراد بیشتری شغل شون رو از دست دادن که می تونه نشونه ی مشکلات اقتصادی باشه. بیکاری زیاد: می تونه باعث کاهش مخارج مصرف کننده بشه و روی رشد اقتصادی تأثیر بذاره. ۵. نرخ بیکاری: این نرخ، درصدی از نیروی کار رو نشون میده که بیکار هستن و به طور فعال دنبال کار می گردن. معمولاً ماهانه منتشر میشه. نرخ بیکاری بالا: نشونه ی یه بازار کار و اقتصاد ضعیفه. بیکاری زیاد: می تونه باعث کاهش اعتماد به نفس مصرف کننده ها و خرج شون بشه. ۶. فروش خانه های نوساز: این گزارش تعداد خانه های نوسازی رو که تو یه دوره مشخص فروخته شدن نشون میده و معمولاً ماهانه منتشر میشه. فروش بالای خانه های نوساز: نشونه ی یه بازار مسکن قویه که علامت به اقتصاد سالمه. خرید یه خونه ی نوساز معمولاً باعث میشه خرج های بیشتری برای مبلمان، لوازم خانگی و تعمیرات بشه که به فعالیت های اقتصادی رونق می ده. پاسخ خودتون رو در کامنت ها با ما درمیون بگذارید.

آموزش/8/24/2024

استراتژی اسکلپ با وین ریت بالای ۷۰ درصد

در دنیای پرنوسان بازارهای مالی، داشتن استراتژی های مؤثر و قابل اعتماد برای معامله گران اهمیت بالایی دارد. یکی از این استراتژی ها، استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در پلتفرم TradingView است که می تواند به شما در شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب کمک کند. معرفی اندیکاتور Floyd MACD اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite ترکیبی از میانگین های متحرک نمایی است که به معامله گران کمک می کند تا تغییرات روند و مومنتوم بازار را شناسایی کنند. این اندیکاتور با تنظیمات خاصی در پلتفرم TradingView قابل استفاده است و می تواند سیگنال های خرید و فروش قابل اعتمادی ارائه دهد. تنظیمات پیشنهادی در TradingView برای استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در TradingView، مراحل زیر را دنبال کنید: وارد حساب کاربری خود در TradingView شوید. در بخش اندیکاتورها، "FluidTrades -SMC Lite" را جستجو کنید. اندیکاتور را به نمودار خود اضافه کنید. تنظیمات پیشنهادی را مطابق با استراتژی خود اعمال کنید. ترکیب با نواحی عرضه و تقاضا (Supply Demand) یکی از روش های مؤثر برای افزایش دقت سیگنال های اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite، ترکیب آن با نواحی عرضه و تقاضا است. با شناسایی این نواحی در نمودار و بررسی واکنش قیمت به آن ها، می توانید نقاط ورود و خروج بهتری را تعیین کنید. مراحل اجرای استراتژی شناسایی نواحی عرضه و تقاضا در نمودار. انتظار برای شکست یکی از این نواحی. بررسی تایم فریم پایین تر برای تأیید شکست. ورود به معامله با استفاده از اردر استاپ زیر کندل تأیید شده. تعیین حد ضرر پشت کندل شکست و حد سود با ریوارد حداقل ۲. نکات مهم در استفاده از استراتژی : نواحی عرضه و تقاضا یک بار مصرف هستند؛ از ورود مجدد در همان ناحیه خودداری کنید. تا زمانی که اردر فعال نشده است، در صورت تشکیل سقف های جدید، اردر را به کندل جدید منتقل کنید. زمان بندی ورود به معامله بسیار مهم است؛ در زمان های خاصی وارد شوید که بازار نوسانات مناسبی دارد. جمع بندی استفاده از اندیکاتور FluidTrades -SMC Lite در ترکیب با نواحی عرضه و تقاضا می تواند به معامله گران کمک کند تا با دقت بیشتری وارد معاملات شوند و ریسک خود را کاهش دهند. با رعایت نکات ذکر شده و تمرین مداوم، می توانید از این استراتژی بهره برداری مؤثری داشته باشید. اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در مورد این استراتژی و سایر تکنیک های معاملاتی هستید، ویدیوهای آموزشی ما را در کانال یوتیوب دنبال کنید و با ما در ارتباط باشید.

آموزش/9/7/2024

اتفاقات اقتصادی - 09/11/2001

در ادامه نگاهی گذرا به اثراتی که حمله یازده سپتامبر سال 2001 بر بازارهای مالی بر جای گذاشت میپردازیم : ۲۱ سال پیش در چنین روزی، آمریکا در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط یک سری حملات تروریستی مورد حمله قرار گرفت. حملاتی که نه تنها مردم آمریکا بلکه کل جامعه تجاری اثرات ویرانگر آن را احساس کردند. بازارهای سهام بلافاصله، دچار رکود و افت شدیدی شدند و تقریباً هر بخش از اقتصاد، کمابیش وارد بحران شد. اقتصاد آمریکا آسیب مهلکی را تجربه کرد اما به طور معجزه آسایی، بازارها در مدت زمان نسبتاً کوتاهی دوباره بهبود یافتند. تا پایان سال، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده (GDP)، حدود یک درصد افزایش یافت و به بیش از ۱۰ تریلیون دلار رسید که نشان می داد اقتصاد در پی حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر آنگونه که تصور می شد آسیب جدی ندیده است. علیرغم تاثیر ماندگار آن بر روان آمریکا، تاثیر اقتصادی و مالی سپتامبر نسبتاً خاموش بود و بازارها، ماه ها پس از این حادثه دردناک، به بالاترین سطح خود بازگشتند. این امر تا حدی توسط اقتصاد انعطاف پذیر آمریکا، همراه با حمایت و محرک های دولت فدرال ممکن شد. خطوط هوایی و شرکت های بیمه بیشترین ضربه را دریافت کردند و بازارهای سهام ایالات متحده در ابتدا بیش از ۱۵ درصد در روزهای بعد سقوط کردند. در اولین روز معاملاتی نیویورک (NYSE) بعد از یازدهم سپتامبر، بازار ریزشی ۶۸۴ واحدی داشت یعنی یک ریزش ۷/۱ درصدی که در آن زمان رکوردی برای بزرگترین زیان در تاریخ معاملات طی یک روز معاملاتی ثبت کرد. اما تأثیر فوری حادثه ۱۱ سپتامبر در بعضی از بخش های کسب و کارها قابل توجه بود. صنعت بیمه در ۱۱ سپتامبر با خسارتی که معادل ۴۰ میلیارد دلار تخمین زده شده بود آسیب دید؛ هرچند که اکثر شرکت ها ذخایر نقدینگی کافی برای پوشش این تعهدات را داشتند. قیمت طلا از ۲۱۵/۵۰ دلار در هر اونس به ۲۸۷ دلار رسید که نشان دهنده عدم اطمینان و پناه بردن سرمایه گذاران مضطرب به این دارایی امن بود. قیمت نفت و گاز نیز افزایش یافت. در عرض یک هفته، این قیمت ها به قبل از حمله بازگشتند چرا که هیچ حمله جدیدی رخ نداد. قیمت طلا نیز به همین دلیل کاهش یافت. تاثیر کلی حادثه ۱۱ سپتامبر بر اقتصاد ایالات متحده چه بود؟ تأثیر اولیه با سقوط بازارهای سهام و ضربه فوری بر پیکر واحدهای تجاری وارد شد. اقتصاد آمریکا در پی حباب دات کام از یک رکود متوسط رنج می برد و حملات تروریستی آسیب بیشتری به جامعه تجاری که در حال مبارزه با اتفاق های حباب دات کام بودند، وارد کرد. با این حال همان طور که ذکر شد تا پایان سال، تولید ناخالص داخلی آمریکا نسبت به سال قبل ۱ درصد افزایش یافت. بر اساس گزارش دفتر تحلیل اقتصادی (BEA)، تولید ناخالص داخلی ۲/۷ درصد در سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۱ افزایش یافت. ضمن تشکر از همراهی شما، لطفا نظر خود را در دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.

آموزش/9/11/2024

دسترسی ساده به حجم های سطح دو بازار

دسترسی ساده به حجم های سطح دو بازار: راهنمای کامل استفاده از ابزارهای FXSSI برای بهبود معاملات امروز می خوام یک ابزار خیلی کاربردی و به دردبخور رو بهتون معرفی کنم که می تونید از تو دلش یک استراتژی هم داشته باشید به تنهایی و استراتژی نسبتاً موفق و خوبی هم می تونه باشه. تقریباً یک وین ریت ۷۰ تا ۸۰ درصدی می تونه بهتون بده اگر مطابق با قوانینش جلو برید و می تونه یک ریوارد یک و نیم به دو خوب رو هم براتون تأمین کنه. پس اگر دنبال راهی برای درک بهتر حرکات بازار و بهینه سازی نقاط ورود و خروجتون هستید، این مطلب دقیقاً برای شماست. قدم اول: آشنایی و ثبت نام در FXSSI اولین قدم اینه که به وب سایت fxssi.com مراجعه کنید. اگر توی گوگل هم سرچش کنید، راحت پیداش می کنید. فقط حواستون باشه که لوگو و آدرس وب سایتش همینی باشه که در تصویر می بینید. ثبت نام رایگان: وارد سایت که شدید، به قسمت "Try Free" برید و با هر اکانتی که دارید (مثلاً اکانت گوگل)، ثبت نام اولیه رو انجام بدید. من خودم هم با اکانت گوگلم مستقیماً ورود کردم و با این اکانت خاص، اشتراکی ندارم. پس دقیقاً مثل شما، دارم از ورژن فری و وریفای شده استفاده می کنم و هیچ سابسکریپشنی برام فعال نیست. قدم دوم: دانلود پکیج اندیکاتورها بعد از ثبت نام و ورود به پنل کاربری، به قسمت "My Products" برید. اونجا پکیج اندیکاتورهای پرو (Pro Indicator Pack) رو پیدا و دانلود کنید. نصب آسان: روی دکمه "Install" کلیک کنید تا به صفحه دانلود هدایت بشید. فایل دانلود شده رو اجرا کنید. برنامه از شما زبان رو می پرسه؛ انگلیسی رو انتخاب کنید. انتخاب متاتریدر: در مرحله بعد، متاتریدری که می خواید اندیکاتورها روش نصب بشن رو انتخاب کنید. من برای این آموزش، متاتریدر روبوفارکس (RoboForex) رو انتخاب و نصب کردم. این اندیکاتورها روی متاتریدرهای روبوفارکس و آی سی مارکتس (IC Markets) به خوبی اجرا میشن، اما چون اندیکاتورهای نسبتاً سنگینی هستن، ممکنه روی بروکرهای دیگه کمی اذیت کنن. پایان نصب: بعد از اتمام نصب، "Skip" و بعد "Finish" رو بزنید. قدم سوم: راه اندازی اندیکاتورها در متاتریدر حالا نوبت باز کردن متاتریدر و لاگین کردن به اکانت معاملاتی تون هست. من برای این آموزش یک اکانت دمو ساختم. فعال سازی DLL Imports (بسیار مهم): اولین و مهم ترین کار اینه که مطمئن بشید قابلیت "Allow DLL imports" در متاتریدر شما فعاله. برای این کار، از منوی "Tools" به "Options" برید و در تب "Expert Advisors"، تیک گزینه "Allow DLL imports" رو بزنید. اگر این گزینه غیرفعال باشه، اندیکاتورها و ربات هایی که روی تمپلیت هاتون ذخیره کردید، موقع لود کردن اجرا نمیشن و مجبور میشید همه چیز رو پاک کنید و از اول انجام بدید. پس همیشه یادتون باشه که این قسمت رو "Allow" کنید. رفرش کردن لیست اندیکاتورها: حالا به قسمت نویگیتر (Navigator) برید. اگر این پنجره رو نمی بینید، از منوی "View" گزینه "Navigator" رو انتخاب کنید یا کلیدهای Ctrl+N رو بزنید. روی پوشه "Indicators" راست کلیک کنید و "Refresh" رو بزنید. اندیکاتورهای FXSSI باید اینجا اضافه شده باشن. عیب یابی (اگر اندیکاتورها اضافه نشدند): گاهی اوقات، مثل مشکلی که برای من پیش اومد، اندیکاتورها به طور خودکار به لیست اضافه نمیشن. در این حالت، باید فایل ها رو به صورت دستی اکسترکت و کپی کنید. اگر انجام این کار براتون سخته، می تونید به من پیام بدید تا فایل زیپش رو براتون بفرستم. نحوه کپی دستی: فایل زیپ دانلود شده رو اکسترکت کنید. در متاتریدر، از منوی "File" گزینه "Open Data Folder" رو بزنید (میانبرش هم کنارش نوشته شده). در پوشه ای که باز میشه، به فولدر "MQL5" و بعد "Indicators" برید. حالا فایل های اکسترکت شده رو اینجا پیست کنید. بعد از این کار، دوباره در نویگیتر متاتریدر روی پوشه "Indicators" راست کلیک و "Refresh" رو بزنید. حالا دیگه اندیکاتورها باید اضافه شده باشن و به راحتی در دسترستون قرار دارن. معرفی ابزارهای کلیدی FXSSI: Stop Loss Clusters و Order Book این وب سایت انواع و اقسام اندیکاتورها رو داره که می تونن خیلی کاربردی باشن؛ از کشیدن خط روند و حمایت و مقاومت گرفته تا علامت گذاری قیمت های روند مهم و آپشن های مختلف دیگه. اما اون هایی که من اینجا ازشون استفاده می کنم و می خوام بهتون پیشنهاد بدم، دو تا ابزار اصلی هستن و سومی هم برای استفاده به عنوان ترید (که در ادامه توضیح میدم). 1. ابزار Stop Loss Clusters (خوشه های حد ضرر) این ابزار یکی از کاربردی ترین هاست. وقتی روش دو بار کلیک کنید، به قسمت "Inputs" برید. این ابزار چکار می کنه؟ Stop Loss Clusters با توجه به اطلاعاتی که از ۱۲ بروکر و بانک بزرگ دنیا و همچنین از سرورهای حجمی لول دو (مثل دیتای نینجاتریدر و پلتفرم های مشابه) دریافت می کنه، نواحی ای که حجم اردرهای استاپ لاس خیلی زیادی دارن رو برای شما به عنوان نواحی حمایتی و مقاومتی مارک می کنه. کاربرد: خودش به تنهایی نمی تونه ملاکی برای ترید باشه، اما کمک بزرگیه برای اینکه جای استاپ و تی پی تون رو درست بذارید تا الکی استاپ یا تی پی نخورید. چند بار براتون پیش اومده که با اختلاف یکی دو پیپ، اگر استاپ تون رو کمی بهتر تنظیم کرده بودید، از بازار بیرون نمی افتادید و می تونستید سود خوبی بگیرید؟ این ابزار دقیقاً برای همین موقع هاست. تنظیمات پیشنهادی من: Line Width Pattern: من معمولاً از الگوی "1-3-5" استفاده می کنم. این باعث میشه خطوط بر اساس میزان اهمیت شون پررنگ تر بشن. هرچی میزان استاپ های اون ناحیه و مدت زمان باقی موندن اون قیمت به عنوان یک ناحیه مهم بیشتر باشه، خط شما پررنگ تر کشیده میشه. Limit Displayed Data: من همیشه "Full" رو در نظر می گیرم، اما اگر سیستم تون سرعت خوبی نداره یا ممکنه هنگ کنه، ماکسیمم دیتای قابل نمایش رو روی یک یا دو ماه تنظیم کنید. همین یکی دو ماه هم کافیه، مخصوصاً برای کسایی که اسکالپ می کنن و در تایم فریم های پایین کار می کنن، گزارش یک ماهه هم کفایت می کنه. اگر در تایم فریم های بالاتر مثل یک ساعته و چهار ساعته ترید می کنید، می تونید تا سه ماه هم گزارش بگیرید. Color Scheme: اگر روی "Auto" بذارید، رنگ ها خودشون رو با چارت شما تنظیم می کنن. در غیر این صورت، ورژن های "Dark" و "Light" هم داره. من معمولاً "Auto" رو انتخاب می کنم. فعال سازی و اتصال به حساب FXSSI: نکته مهم در مورد سرور: متأسفانه روی سرور روبوفارکس برای من کار نکرد و ناچار شدم به سرور آی سی مارکتس برم. وقتی اندیکاتور رو برای اولین بار روی چارت میندازید: ممکنه اروری مبنی بر نیاز به اتصال به سایت FXSSI ببینید. روی "Attach Terminal" کلیک کنید. سایت FXSSI براتون باز میشه و ازتون می خواد که لاگین کنید. چون قبلاً اکانت ساختیم و لاگین هستیم، حساب متاتریدر شما با موفقیت به اکانت FXSSI شما اضافه میشه و در سایت ثبت میشه. محدودیت حساب رایگان: یادتون باشه هر اکانت FXSSI در نسخه رایگان فقط می تونه به یک حساب معاملاتی (یک ترمینال) وصل بشه. پس اگر می خواید روی چند حساب مختلف ازش استفاده کنید، باید چند اکانت FXSSI مختلف بسازید. دسترسی به داده های تاریخی: برای دسترسی کامل به کل داده های هیستوری (Full History)، نیاز به پرداخت دارید. اما برای بازه دو سه ماهه که برای اکثر دی تریدرها و اسکالپرها کافیه، محدودیتی نداره و نیازی به پرداخت نیست. تفسیر خطوط Stop Loss Clusters: بعد از فعال سازی: یک سری خطوط و یک درصد با خط نقطه چین روی چارت تون می بینید. خط نقطه چین: این خط، آخرین و فعال ترین جاییه که نواحی استاپ یا تی پی تریدرها قرار داره. خطوط ممتد: این ها نواحی مهم قیمتی هستن که در حال حاضر ممکنه استاپ فعال زیادی اونجا نباشه، اما در حالت کلی نواحی مهمی برای قیمت محسوب میشن. اهمیت ضخامت خطوط: همونطور که گفتم، هرچی ضخامت خط بیشتر باشه، یعنی مدت زمان موندگاری و اهمیت اون ناحیه بیشتر بوده. این خطوط می تونن مبنایی برای تعیین نواحی استاپ یا تی پی شما باشن. رفتار بازار در این نواحی: اغلب اتفاقی که میفته اینه که نواحی ای که اینجا مشخص شدن، توسط مارکت میکرها یا بزرگان بازار "هانت" میشن یا زده میشن. یعنی قیمت به اونجا میرسه تا استاپ ها رو فعال کنه. خود این خطوط به تنهایی ارزش ترید ندارن، اما اگر این نواحی هانت بشن، اون موقع میشه به فکر ترید معکوس جالبی بود. این برای کسایی که بیشتر دنبال گرفتن اصلاحات هستن تا معاملات مستقیم، می تونه کمک خیلی خوبی باشه. معمولاً بهتره صبر کنید یکی از این دو خط فعال بالایی یا پایینی هانت بشه و بعد به ترید معکوس فکر کنید. قبل از اون خیلی ریسکیه. تغییر اعداد (درصدها): این اعداد هرچی کم و زیاد بشن، نشون میدن که سلرها یا بایرها در بازار کم یا زیاد شدن، معاملات شون رو بستن یا هنوز در بازار حاضرن. نکته جالب اینجاست که معمولاً اون سمتی که عدد بزرگتری داره، برای خورده شدن جذاب تره (برعکس تصور رایج ما که فکر می کنیم عدد بزرگتر یعنی قدرت بیشتر). وقتی این اعداد تغییر می کنن، یعنی نظر معامله گرهای اون جهت عوض شده. مثلاً اگر الان درصد بالایی ۴.۸۱٪ و پایینی ۴.۰۹٪ هست و بعد از پنج دقیقه (که این اندیکاتور آپدیت میشه)، درصد بالایی بشه ۴.۵٪ و پایینی بشه ۴.۲٪، متوجه میشیم که یه بخشی از سلرها از بازار خارج شدن یا به بایرها پیوستن. نواحی بازگشتی: آخرین خطوط فعال هم می تونن جاهایی باشن که اولین سیگنال جذابیت برای برگشت روند رو به شما میدن. 2. ابزار Order Book (دفتر سفارشات) این ابزار به نوعی همون میانبر نینجاتریدره، ولی خیلی ساده تر. فعال سازی: Order Book رو که فعال کنید، در قسمت "Inputs" نیاز نیست چیز خاصی رو دست بزنید. این ابزار چکار می کنه؟ میاد اردرهای فعال و پندینگ رو به شما نشون میده. ستون سمت راست: اردرهای فعال در بازار (Market Orders). ستون سمت چپ: اردرهای پندینگ (Sell Limit, Buy Limit, Sell Stop, Buy Stop). طبیعتاً وقتی قیمت بالای یک ناحیه هست، اردرهای بای به صورت بای استاپ و سل ها به صورت سل لیمیت هستن. وقتی قیمت زیر یک ناحیه هست، اردرهای بای به شکل بای لیمیت و سل ها به شکل سل استاپ هستن. اطلاعات اضافی: این قسمت همچنین نشون میده چقدر از سلرها الان تو سودن و چقدر از بایرها تو ضرر، و برعکس. این درصدها خودشون به تنهایی خیلی مهم نیستن. چطور از Order Book استفاده کنیم؟ شناسایی نواحی ورود: اگر دنبال پوزیشن سل هستید، در نواحی شلوغ فعلی وارد نشید. صبر کنید استاپ سلرها در بالا خورده بشه. بعد بیاید در قسمت اردرهای پندینگ (ستون چپ) نگاه کنید و ببینید کدوم قیمت ها حجم بیشتری از سفارشات سل لیمیت رو دارن. حالت "Net": اگر تشخیص چشمی براتون سخته، می تونید نمایشگر رو روی حالت "Net" قرار بدید تا خالص سفارشات رو ببینید (مثلاً تفاوت بین بای لیمیت و سل لیمیت در یک قیمت خاص). جایی که سلرهای بیشتری (در حالت نت) حضور دارن، می تونه ناحیه خوبی برای گذاشتن سفارش پندینگ سل شما باشه. مثال عملی (طلا): فرض کنید روی چارت طلا، استاپ سلرها در ناحیه ۲۵۹۸ قرار داره. در Order Book می بینیم که در ناحیه ۲۵۹۹.۵۰ تا ۲۶۰۰ حجم زیادی از سفارشات سل لیمیت خوابیده. این می تونه یک ناحیه تمیز برای سل گرفتن باشه. حالا برمی گردم به استراتژی خودم (مثلاً ICT) در تایم فریم یک دقیقه ای و می بینم آیا در اون زون، تأییدیه ای مثل یک Fair Value Gap (FVG) برای فروش دارم یا نه. تعیین استاپ لاس دقیق تر: اگر در این ناحیه وارد سل شدم، استاپم رو دقیقاً پشت سقف قبلی نمی ذارم، چون می بینم حجم زیادی از سفارشات پندینگ بالاتر از اون قرار داره. استاپم رو باید بالاتر از اون ناحیه شلوغ سفارشات (مثلاً پشت ۲۶۰۲.۵۰ یا ۲۶۰۳) قرار بدم تا الکی از بازار کیک نشم و بعد بازار در جهت تحلیل من حرکت کنه. اگر در ۲۶۰۳ استاپ خوردم، یعنی بازار واقعاً قصد ادامه روند صعودی رو داره. کاربرد اصلی: این ابزار به شما سیگنال مستقیم نمیده، بلکه کمک می کنه وین ریت تون رو با فیلتر کردن تریدهای مشکوک و تعیین بهتر نقاط ورود و استاپ لاس، ارتقا بدید. مثلاً اگر روند امروز شما صعودیه و دنبال بای می گردید، و می بینید چند ناحیه بالقوه برای بای دارید، با نگاه کردن به Order Book و Stop Loss Clusters، ناحیه ای رو انتخاب می کنید که به خطوط فعال نزدیک تره و تأییدیه هم از استراتژی خودتون دارید. نکات مهم در مورد Order Book: این ابزار به تنهایی ملاک ترید نیست. خیلی اوقات پیش میاد که خطوط هانت میشن و قیمت به حرکتش ادامه میده. بیشتر برای کسایی خوبه که چند ناحیه ورود دارن و انتخاب بین اون ها براشون سخته. این ابزار تعداد استاپ های احتمالی رو بهینه تر می کنه. خطوط این اندیکاتورها در تمام تایم فریم ها ثابت هستن و فقط هر پنج شش دقیقه یکبار بر اساس آخرین اردرهای بازار آپدیت میشن. این ها مثل اندیکاتورهای معمولی نیستن که با تغییر تایم فریم، خطوط شون هم تغییر کنه. سفارشات پندینگ (ستون چپ) اجرا شده نیستن و هر لحظه ممکنه کنسل یا تغییر کنن. پس همیشه حواس تون به این موضوع باشه. چه نمادهایی توسط FXSSI پشتیبانی می شوند؟ این سایت از حدود ۱۲ ابزار یا دارایی پشتیبانی می کنه. اگر اشتباه نکنم، این ها شامل: یورو/دلار (EURUSD)، پوند/دلار (GBPUSD)، یورو/دلار استرالیا (EURAUD)، دلار استرالیا/دلار آمریکا (AUDUSD)، دلار نیوزلند/دلار آمریکا (NZDUSD)، دلار استرالیا/دلار کانادا (AUDCAD)، و همچنین جفت ارزهای مبتنی بر ین مثل AUDJPY، EURJPY، GBPJPY، USDJPY و همچنین طلا (XAUUSD) و USDCHF هستن. برای مابقی نمادها متأسفانه اطلاعاتی ارائه نمیده. جمع بندی و کلام آخر امیدوارم که این ابزارهای کاربردی بتونن بهتون کمک کنن تا استاپ هاتون رو بهتر فیلتر کنید، وین ریت تون رو بالاتر ببرید، از استاپ های بی خودی جلوگیری کنید و ریوارد های بهتری از معاملات تون بگیرید. بدونید تا کجاها می تونید با معامله ادامه بدید و کجاها بهتره خارج بشید. من می خواستم این اطلاعات رو به صورت پست های جداگانه در کانال بذارم، اما تعدادشون خیلی زیاد میشد. خوشبختانه با کمک یکی از بچه ها متوجه شدم که امکان استفاده از یک ترمینال برای یک بار به صورت رایگان وجود داره. گفتم این رو بهتون معرفی کنم که خودتون هر لحظه آپدیتش رو داشته باشید و منتظر من نمونید که روزی سه چهار بار بخوام ۱۰-۱۲ تا پست براتون قرار بدم. در پست های بعدی، استراتژی ای که باهاش می تونید روی این ست آپ ترید بکنید رو هم توضیح خواهم داد. موفق باشید.

آموزش/9/22/2024

استراتژی عالی با وین بالای ۸۵ و ریوارد حداقل ۲

استراتژی معاملاتی طلای XAUUSD در متاتریدر: دستیابی به وین ریت بالای ۸۵٪ و ریوارد به ریسک حداقل ۲ با اندیکاتورهای FXSSI سلام به همه شما فعالان و علاقه مندان بازارهای مالی! امروز قصد دارم یک استراتژی معاملاتی بسیار کاربردی و جذاب را با شما به اشتراک بگذارم. اگر دقیقاً مطابق با نکاتی که در ادامه توضیح می دهم عمل کنید، این استراتژی می تواند به طور متوسط هفته ای چهار تا پنج سیگنال معاملاتی با وین ریت (نرخ موفقیت) بالای هشتاد، حتی نود درصد، و ریوارد (نسبت سود به ضرر) نسبتاً خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد. البته، میزان ریوارد نهایی که از هر معامله کسب می کنید، کاملاً به تصمیم و مدیریت ریسک خودتان بستگی دارد. پیش نیاز مهم: آشنایی با اندیکاتورهای FXSSI قبل از اینکه وارد جزئیات این استراتژی شویم، یک نکته مهم وجود دارد. اگر ویدیوی آموزشی قبلی من در مورد نحوه استفاده از سایت و اندیکاتورهای FXSSI را ندیده اید، لطفاً ابتدا آن ویدیو را مشاهده کنید. دلیل این تاکید این است که دو اندیکاتور اصلی که در این استراتژی از آن ها بهره می بریم، از پکیج FXSSI می آیند. پس از مشاهده آن ویدیو و آشنایی با این ابزارها، با دید بازتری می توانید این آموزش را دنبال کنید. معرفی اندیکاتور کلیدی برای سیگنال ورود: ProfitRatio برای دریافت سیگنال ورود در این استراتژی، ما از یک اندیکاتور دیگر از همین پکیج FXSSI به نام "ProfitRatio" استفاده می کنیم. این اندیکاتور نقش بسیار مهمی در تاییدیه ورود ما به معامله ایفا می کند. تنظیمات اندیکاتور ProfitRatio: لطفاً تنظیمات این اندیکاتور را دقیقاً بر اساس مواردی که در ادامه می گویم، انجام دهید: دسترسی به داده های گذشته (Backtesting): اگر از نسخه رایگان FXSSI استفاده می کنید، احتمالاً دسترسی محدودی به داده های گذشته چارت خواهید داشت. این موضوع برای سیگنال های زنده بازار اهمیت چندانی ندارد، اما داشتن دسترسی کامل (ورژن فول) به شما این امکان را می دهد که بتوانید استراتژی را بر روی داده های تاریخی بک تست (Backtest) بگیرید و عملکرد آن را در گذشته ارزیابی کنید. من در این آموزش از ورژن فول استفاده می کنم. قابلیت تغییر اندازه (Resizable): حتماً گزینه "Indicator Window Size" را روی "Resizable" قرار دهید. این کار به شما امکان می دهد تا اندازه پنجره اندیکاتور را (که به عنوان یک اسیلاتور در پایین چارت نمایش داده می شود) به دلخواه خود تغییر دهید. اگر روی "Fixed" باشد، این قابلیت را نخواهید داشت. اندازه اولیه پنل (Panel Initial Size): این گزینه را روی "Minimized" تنظیم کنید. نیازی نیست که ماکسیمایز باشد. رنگ بندی (Color Scheme): می توانید آن را روی "Auto" بگذارید. نمایش داده ها (Show Data by Default): این گزینه بسیار مهم است. آن را روی "Buy : Sell" تنظیم کنید. این بخش یکی از تاییدیه های کلیدی ما خواهد بود. استفاده از این تاییدیه (که در ادامه توضیح خواهم داد) ممکن است تعداد سیگنال های شما را کاهش دهد، اما به طور قابل توجهی میزان موفقیت معاملات را افزایش می دهد. انتخاب با شماست که تعداد معاملات بیشتر با وین ریت کمی پایین تر را ترجیح می دهید یا معاملات کمتر با احتمال موفقیت بالاتر. هشدارها (Alerts): این اندیکاتور دارای سیستم هشدار است که اگر پای سیستم نباشید، شما را از وقوع سیگنال مطلع می کند. Alert Method: من معمولاً از گزینه "Sound" استفاده می کنم. Alert Event: هشدار خود را بر روی "DeltaDiamond" یا "Diamond" تنظیم کنید. این الماس ها سیگنال اصلی ما هستند. Sound File: می توانید صدای هشدار مورد نظر خود را انتخاب کنید. پس از اعمال این تنظیمات و قرار دادن اندیکاتور روی چارت، مشاهده خواهید کرد که یک پنل در پایین چارت اضافه شده و به دلیل انتخاب "Resizable"، می توانید اندازه آن را به دلخواه تغییر دهید. اصل استراتژی: ترکیب هانت استاپ لاس و سیگنال الماس ProfitRatio خب، حالا به سراغ خود استراتژی برویم. این استراتژی هم در تایم فریم یک دقیقه (M1) و هم در تایم فریم شش دقیقه (M6) به خوبی جواب می دهد. اما تفاوت آن ها در چیست؟ تایم فریم یک دقیقه (M1): در این تایم فریم، معمولاً وین ریت نسبتاً کمتری خواهید داشت، اما در عوض تعداد معاملات بیشتری نصیبتان می شود. تایم فریم شش دقیقه (M6): در این تایم فریم، تعداد معاملات کمتر می شود، اما از آنجایی که در نواحی مطمئن تری وارد معامله می شوید، طبیعتاً وین ریت بالاتری را تجربه خواهید کرد. باز هم تاکید می کنم، انتخاب تایم فریم به تمایل شخصی شما بستگی دارد که آیا معاملات بیشتر با سودهای کوچک تر متعدد را ترجیح می دهید یا معاملات کمتر با سودهای بزرگ تر. در نهایت، اگر مدیریت سرمایه و ریوارد مناسبی (مثلاً ریوارد ۲.۵ یا ۳ در هر معامله) داشته باشید، حتی با تعداد معاملات بیشتر در تایم فریم M1 نیز می توانید به سودآوری خوبی دست پیدا کنید، چرا که هر معامله موفق بیشتر، می تواند تاثیر استاپ لاس های احتمالی را جبران کند. متاسفانه اندیکاتورهای ProfitRatio و OrderBook من غیرفعال شده بودند و مجبور شدم یک بار دیگر آن ها را اجرا کنم. این یکی از مشکلاتی است که هنگام استفاده از ورژن رایگان ممکن است با آن مواجه شوید. سعی کنید زیاد بین تایم فریم های مختلف جابجا نشوید یا متاتریدر خود را مکرراً باز و بسته نکنید، زیرا هر بار لود شدن این اندیکاتورها زمان بر است. مراحل اجرای استراتژی معاملاتی: تا اینجا ابزارهای مورد نیاز را روی چارت قرار دادیم. اما چگونه با آن ها معامله می کنیم؟ شناسایی و علامت گذاری نواحی استاپ لاس (Stop Loss Hunt Zones): چیزی که ما در این استراتژی به دنبال آن هستیم، علامت های الماس یا لوزی (Diamond) هستند که توسط اندیکاتور ProfitRatio بر روی چارت نمایش داده می شوند. این الماس ها زمانی ظاهر می شوند که تقریباً دو درصد تغییر در تمایلات بازار (سفارشات خرید و فروش) رخ دهد. دو درصد عدد کمی نیست و نشان دهنده یک تغییر قابل توجه است. ابتدا به تایم فریم مورد نظر خود (مثلاً یک دقیقه) بروید. نواحی ای که اندیکاتور StopLossClusters (که در ویدیوی قبلی توضیح داده شد) به عنوان نواحی احتمالی استاپ لاس نشان می دهد را روی چارت خود علامت بزنید. این نواحی معمولاً به صورت خطوط افقی یا خوشه هایی از سفارشات نمایش داده می شوند. به یاد داشته باشید که این نواحی استاپ ثابت نیستند و بر اساس آپدیت حجم ها و اردرهای جدید در بازار تغییر می کنند. همانطور که می بینید، حتی در همین چند ثانیه ضبط ویدیو، محل یکی از این خطوط تغییر کرد. انتظار برای هانت شدن (گرفته شدن) یکی از خطوط استاپ لاس: پس از مشخص کردن خطوط استاپ لاس بالا و پایین قیمت فعلی، منتظر می مانیم تا بازار حرکت کرده و یکی از این خطوط استاپ لاس را "هانت" کند، یعنی قیمت به آن ناحیه نفوذ کرده و سفارشات استاپ موجود در آنجا را فعال کند. انتظAR برای ظاهر شدن علامت الماس (Diamond) در اندیکاتور ProfitRatio: پس از اینکه یکی از خطوط استاپ لاس هانت شد، قدم بعدی این است که منتظر بمانید تا علامت الماس توسط اندیکاتور ProfitRatio بر روی چارت (معمولاً روی کندلی که هانت را انجام داده یا کندل بعدی) ظاهر شود. تاییدیه اضافی با خطوط Buy/Sell اندیکاتور ProfitRatio (اختیاری اما توصیه شده): برای افزایش احتمال موفقیت، می توانید از تاییدیه خطوط Buy/Sell در اندیکاتور ProfitRatio استفاده کنید: برای معامله خرید (Buy): زمانی که خط آبی (یا هر رنگی که برای Buy تنظیم کرده اید) در اندیکاتور ProfitRatio بالاتر از خط نارنجی (یا رنگ Sell) باشد، تاییدیه برای خرید قوی تر است. برای معامله فروش (Sell): زمانی که خط نارنجی بالاتر از خط آبی باشد، تاییدیه برای فروش قوی تر است. هرچه این خطوط پررنگ تر باشند، نشان دهنده قدرت بیشتر تمایلات خریداران یا فروشندگان است و سیگنال جذاب تری محسوب می شود. ورود به معامله: به محض اینکه کندلی که علامت الماس روی آن ظاهر شده، بسته شد، شما در ابتدای کندل بعدی وارد معامله می شوید. تعیین حد ضرر (Stop Loss): حد ضرر شما پشت خط جدید استاپ لاسی قرار می گیرد که پس از هانت و ظاهر شدن الماس، توسط اندیکاتور StopLossClusters (یا بر اساس تحلیل خودتان از ساختار بازار) شکل گرفته است.حتی می توانید استاپ خود را دقیقاً روی خود خط استاپ قرار دهید. چرا؟ چون معمولاً این خطوط استاپ با قدرت و توسط یک کندل اینگالف (Engulfing) زده می شوند، بنابراین تفاوت چندانی ندارد که استاپ را کمی پشت خط یا دقیقاً روی آن بگذارید؛ در هر صورت یک حرکت پرقدرت و جهشی روی آن اتفاق می افتد. تعیین حد سود (Take Profit / Reward): میزان ریوارد بستگی به تحمل ریسک و استراتژی مدیریت سرمایه شما دارد. معمولاً ریوارد ۱ به ۱ یا ۱ به ۱.۵ در ۸۰ تا ۹۰ درصد مواقع به راحتی توسط این استراتژی داده می شود. اما اگر به دنبال ریواردهای بالاتری (مثلاً ۱ به ۲، ۱ به ۳ یا بیشتر) هستید، طبیعتاً وین ریت شما کاهش پیدا می کند، اما در صورت موفقیت، سود بیشتری کسب خواهید کرد. مثال های عملی از استراتژی: مثال اول (معامله خرید): فرض کنید قیمت خط استاپ پایینی را هانت کرده، سپس یک الماس آبی برای خرید ظاهر شده و خط آبی ProfitRatio نیز بالاتر است. ما در کلوز کندل الماس وارد خرید می شویم. استاپ لاس پشت ناحیه جدید حمایتی و ریوارد ۲ را هدف قرار می دهیم. می بینیم که قیمت به ریوارد ۲ رسیده است. همزمانی سیگنال در تایم فریم های مختلف: نکته بسیار جالب این است که گاهی اوقات سیگنال در تایم فریم یک دقیقه و شش دقیقه به طور همزمان رخ می دهد. مثلاً می بینیم که دقیقاً در ساعت ۴، هم در M6 و هم در M1 سیگنال خرید داشتیم. این سیگنال های همزمان معمولاً قدرت بیشتری دارند و با اطمینان بیشتری می توانید روی آن ها معامله کنید. مثال دوم (معامله فروش در گذشته نزدیک): با بررسی گذشته چارت، می بینیم که دیروز (هجدهم ماه) در اواخر شب، پس از هانت شدن یک سقف قیمتی (ناحیه استاپ لاس بالایی)، یک الماس برای فروش ظاهر شده است. با ورود در کلوز کندل الماس و قرار دادن استاپ لاس پشت ناحیه مقاومت، مشاهده می کنیم که قیمت به سرعت و قبل از بسته شدن بازار به ریوارد ۲ رسیده است. نکته در مورد استاپ لاس: شما حتی می توانید استاپ لاس خود را پشت آخرین سقف یا کف قیمتی معتبر نیز قرار دهید. البته گاهی اوقات ممکن است خطوط استاپ آنقدر از نقطه ورود شما دور باشند که برای گرفتن یک ریوارد ۱ هم مجبور شوید زمان زیادی منتظر بمانید. یک مدل دیگر از سیگنال دهی (الماس قبل از هانت): حالت دیگری که ممکن است روی چارت مشاهده کنید این است که ابتدا علامت الماس ظاهر می شود، اما قبل از آن هیچ ناحیه نقدینگی (استاپ لاس) هانت نشده است. در این حالت، شما اجازه ورود ندارید! باید صبر کنید تا بازار حرکت کرده و آن ناحیه نقدینگی که در نزدیکی الماس قرار دارد را هانت کند. کندلی که این نقدینگی را برمی دارد (هانت می کند)، کندل ورود شما خواهد بود. به محض بسته شدن آن کندل، وارد معامله می شوید. استاپ لاس نیز مطابق معمول پشت ناحیه جدید استاپ قرار می گیرد. مثال سوم (الماس قبل از هانت): در تاریخ شانزدهم ماه (دوشنبه)، یک الماس ظاهر شده اما نقدینگی هانت نشده. قیمت سپس حرکت کرده و ناحیه نقدینگی پایینی را هانت می کند. با ورود در کندلی که هانت را انجام داده، می بینیم که به سرعت ریوارد ۲ داده شده است. جمع بندی عملکرد هفتگی استراتژی (بر اساس مثال ها): با بررسی این سه مثال، می بینیم که در چهار روز گذشته (از دوشنبه تا پنج شنبه)، سه سیگنال معاملاتی با این استراتژی داشتیم که هر سه آن ها به ریوارد ۲ رسیده اند. این یعنی وین ریت ۱۰۰٪ در این هفته و با ریسک نیم درصد در هر معامله، می توانستید به راحتی ۳ درصد سود کسب کنید. مزایا و معایب استراتژی: مزایا: وین ریت بالا، ریوارد به ریسک مناسب، مبتنی بر نواحی نقدینگی و حجم واقعی بازار (که آن را به یکی از مطمئن ترین اندیکاتورها و استراتژی ها تبدیل می کند)، عدم اورترید (Overtrade) و تعداد معاملات منطقی. معایب: (14:12) نیاز به حضور پای سیستم و روشن بودن کامپیوتر دارید تا سیگنال ها را از دست ندهید. اگر آلرت اندیکاتور فعال نباشد یا شما در دسترس نباشید، متاسفانه سیگنال از دست می رود. سخن پایانی و اهمیت این استراتژی مبتنی بر متاتریدر: در این آموزش سعی کردم با ارائه چندین مثال، توضیحات را کامل تر کنم تا درک استراتژی برای شما آسان تر باشد. بسیار خوشحالم که برخی از دوستان توانستند با استفاده از استراتژی قبلی که معرفی کردم، در طول یک هفته تا ده روز گذشته، دو حساب پراپ (Prop Firm) را با موفقیت پاس کنند و برایشان آرزوی موفقیت روزافزون دارم. امیدوارم این ستاپ جدید نیز برای دوستانی که نتوانستند با استراتژی قبلی ارتباط برقرار کنند، مفید واقع شود. این استراتژی، همانطور که بسیاری از شما درخواست کرده بودید، کاملاً مبتنی بر پلتفرم متاتریدر است (برخلاف استراتژی قبلی که احتمالاً به "استراتژی وین هفتاد با ریوارد حداقل دو و سه" اشاره دارد و ممکن است بر بستر دیگری بوده باشد). امیدوارم از این استراتژی استفاده کنید و اگر با آن سود کردید یا تجربه موفقی داشتید، خوشحال می شوم من را در جریان بگذارید. موفق و پرسود باشید.

آموزش/9/23/2024

بهترین سایت برای تشخیص سنتیمنت روز

آموزش تحلیل سنتیمنت بازار با Finviz.com | راهنمای جامع برای تریدرها سلام! وقتتون بخیر. امیدوارم حالتون عالی باشه. در دنیای پرهیجان و پرفرازونشیب بازارهای مالی، داشتن ابزارهای مناسب می تونه تفاوت بزرگی در موفقیت شما ایجاد کنه. یکی از این ابزارهای پرکاربرد و قدرتمند، وب سایت Finviz.com هست که به ویژه برای تحلیل سنتیمنت بازار بسیار مفیده. توی این مقاله که بر اساس ویدیوی آموزشی موجود در این لینک یوتیوب نوشته شده، قراره با هم یاد بگیریم که چطور از این ابزار برای بهبود تصمیمات تریدمون استفاده کنیم. پس همراه من باشید تا قدم به قدم این مسیر رو طی کنیم! معرفی موضوع شاید براتون سوال باشه که سنتیمنت بازار چیه؟ به زبان ساده، سنتیمنت یعنی احساسات حاضر در بازار . آیا توی بازار حس خوبی داریم و طمع غالب شده؟ یا اینکه ترس و نگرانی جو بازار رو گرفته؟ این احساسات مستقیماً روی رفتار قیمت ها تأثیر می ذاره. مثلاً وقتی بازار مثبت و پر از طمعه، توقع داریم ارزهای ریسکی مثل دلار استرالیا، دلار نیوزیلند و دلار کانادا عملکرد بهتری داشته باشن. اما وقتی ترس غالب باشه، معامله گران به سمت ارزهای امن مثل دلار آمریکا، ین ژاپن و فرانک سوئیس هجوم می برن. سایت Finviz.com مثل یه قطب نما عمل می کنه که به ما نشون می ده بازار الان توی چه حال و هواییه. این ابزار نمی تونه به تنهایی مبنای ترید باشه، ولی به عنوان یه تأییدیه نهایی برای زمان ورود به معامله، فوق العاده عمل می کنه. توی این مقاله، قراره یاد بگیریم که چطور از این سایت برای شناخت بهتر بازار و تصمیم گیری هوشمندانه تر استفاده کنیم. آموزش مفاهیم کلیدی بیاید با مفاهیم اصلی شروع کنیم تا پایه کار دستمون بیاد. سنتیمنت بازار چیه؟ سنتیمنت بازار به احساسات کلی معامله گران نسبت به بازار اشاره داره. این احساسات می تونه مثبت (طمع) یا منفی (ترس) باشه و بر اساس اخبار، رویدادها یا حتی شایعات شکل بگیره. توی بازار فارکس، وقتی سنتیمنت مثبته، ارزهای ریسکی رشد می کنن و وقتی منفی باشه، ارزهای امن تقویت می شن. شناخت این احساسات به ما کمک می کنه تا بدونیم الان زمان مناسبی برای خرید یا فروش یه دارایی هست یا نه. وب سایت Finviz.com چیه؟ Finviz.com یه پلتفرم تحلیلیه که اطلاعات متنوعی رو در اختیار معامله گران قرار می ده. این سایت بخش های مختلفی داره، مثل فیوچرز (Futures)، کریپتو (Crypto) و فارکس (Forex)، ولی ما اینجا بیشتر روی بخش فارکس تمرکز می کنیم که برای تحلیل سنتیمنت بازار عالیه. بخش های اصلی Finviz.com فیوچرز : برای تحلیل سنتیمنت در بازارهای آتی و سهام. اگه با شاخص ها و سهام کار می کنید، این بخش به دردتون می خوره. کریپتو : برای مشاهده عملکرد ارزهای دیجیتال. اینجا می تونید ببینید که بیت کوین یا ریپل چه وضعیتی دارن. فارکس : بخش اصلی برای ما تریدرهای فارکس. اینجا اطلاعات جفت ارزهای اصلی رو نشون می ده و به روزترین داده ها رو ارائه می کنه. چطور از بخش Forex استفاده کنیم؟ برای شروع، به بخش Forex توی Finviz.com برید. توصیه می کنم روی بازه زمانی 5 دقیقه ای تمرکز کنید، چون هر 5 دقیقه آپدیت می شه و اطلاعات زنده تری بهتون می ده. این بخش با باز شدن سشن سیدنی شروع به آپدیت می کنه و تا بسته شدن سشن نیویورک ادامه داره. تفسیر اطلاعات توی بخش Forex رنگ سبز: یعنی ارز داره رشد می کنه و عملکرد مثبتی داره. رنگ قرمز: یعنی ارز داره افت می کنه و ضعیف عمل کرده. درصد تغییرات: درصد تغییرات روزانه رو نشون می ده. اگه این عدد خیلی کم باشه (مثلاً 0.04%)، یعنی بازار توی حالت رنجه و حجم معاملات پایینه. تشخیص سنتیمنت مثبت و منفی سنتیمنت مثبت (طمع): وقتی ارزهای ریسکی مثل دلار استرالیا، دلار نیوزیلند و دلار کانادا توی صدر جدول باشن. توی این حالت، دلار آمریکا معمولاً ضعیفه. سنتیمنت منفی (ترس): وقتی ارزهای امن مثل دلار آمریکا، ین ژاپن و فرانک سوئیس بالای جدول باشن. این یعنی بازار توی حالت ترس و نگرانیه. نکات کاربردی و عملی حالا که مفاهیم رو یاد گرفتیم، بیاید ببینیم چطور می تونیم توی عمل از این ابزار استفاده کنیم. سنتیمنت به عنوان تأییدیه ورود همون طور که توی ویدیو گفتم، سنتیمنت بازار نباید تنها ملاک ورود به معامله باشه. بلکه باید در کنار تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، به عنوان یه تأییدیه نهایی ازش استفاده کنید. مثلاً: فرض کنید تحلیل تکنیکالتون می گه الان زمان خوبی برای خرید جفت ارز AUD/USD هست. می رید توی Finviz و می بینید که دلار استرالیا توی صدر جدوله و سنتیمنت مثبته. این یعنی زمان ورود مناسبه! اما اگه سنتیمنت منفی باشه و ارزهای امن بالای جدول باشن، بهتره صبر کنید تا شرایط بازار بهتر بشه. تشخیص بازارهای رنج وقتی درصد تغییرات ارزها خیلی کمه (مثلاً 0.29% یا 0.04%)، بازار توی حالت رنجه . توی این شرایط، حرکات قیمتی محدودن و ترید کردن می تونه ریسک بیشتری داشته باشه. مثلاً توی 5 دقیقه آخر بازار جمعه ها، معمولاً بازار کم حجم و رنجه، پس انتظار حرکت بزرگ نداشته باشید. ترکیب ارزهای قوی و ضعیف یه روش کاربردی اینه که ارزهای قوی (بالای جدول) رو با ارزهای ضعیف (پایین جدول) ترکیب کنید. مثلاً: اگه دلار استرالیا بالای جدول و ین ژاپن پایین جدول باشه، جفت ارز AUD/JPY می تونه برای خرید مناسب باشه. یا اگه دلار آمریکا بالا و دلار کانادا پایین باشه، USD/CAD برای فروش گزینه خوبیه. این روش می تونه جفت ارزهای پرنوسان و سودده رو بهتون نشون بده. شکنندگی سنتیمنت رو جدی بگیرید یه نکته مهم: سنتیمنت بازار خیلی شکننده ست و با کوچک ترین خبر یا رویداد می تونه تغییر کنه. معمولاً توی یه ساعت اول هر سشن (مثل سشن سیدنی، توکیو، لندن یا نیویورک) سنتیمنت شکل می گیره و تا آخر اون سشن ادامه داره، ولی همیشه احتمال تغییر هست. پس نمی تونید فقط به سنتیمنت تکیه کنید و بگید مثلاً چون دلار نیوزیلند پایینه، مستقیم برم سل بزنم. نه! باید تحلیل دیگه تون رو هم در نظر بگیرید. یه مثال عملی فرض کنید دارید جفت ارز EUR/USD رو تحلیل می کنید. تحلیل تکنیکالتون نشون می ده که الان جای خوبی برای خریده. می رید توی Finviz و می بینید که یورو توی صدر جدوله و دلار آمریکا پایین جدول. این یعنی سنتیمنت با شما هم جهته و می تونید با اطمینان بیشتری وارد معامله بشید. اما اگه دلار آمریکا بالای جدول باشه و سنتیمنت منفی باشه، حتی اگه تحلیل تکنیکالتون درست باشه، ممکنه قیمت گیر کنه و حرکت نکنه. اینجاست که سنتیمنت بهتون می گه شاید الان زمان ورود زوده! چرا گاهی قیمت گیر می کنه؟ شاید براتون پیش اومده که توی یه معامله وارد می شید، ناحیه قیمتی تون درسته، تحلیلتون هم درسته، ولی قیمت ساعت ها رنج می ره و بالا و پایین می کنه. این می تونه به خاطر عدم هم جهتی سنتیمنت با تحلیلتون باشه. مثلاً اگه سنتیمنت منفی باشه و شما دنبال خرید یه ارز ریسکی باشید، بازار اون انرژی لازم برای حرکت رو نداره و شما رو توی حالت انتظار و استرس نگه می داره. جمع بندی تحلیل سنتیمنت بازار با Finviz.com یه ابزار عالیه که به شما کمک می کنه حس و حال بازار رو بهتر بشناسید و تصمیمات هوشمندانه تری بگیرید. این ابزار به عنوان یه تأییدیه نهایی، بهتون می گه که آیا الان زمان مناسبی برای ورود به معامله هست یا نه. ولی یادتون باشه که سنتیمنت به تنهایی کافی نیست و باید همیشه در کنار تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده بشه. با ترکیب این ابزار با استراتژی خودتون، می تونید تریدهای موفق تری داشته باشید. همین حالا به Finviz.com سر بزنید و بخش Forex رو امتحان کنید! برای آموزش کامل تر، ویدیوی آموزشی رو توی این لینک ببینید. اگه تجربه ای از استفاده از سنتیمنت بازار دارید، توی کامنت ها با ما به اشتراک بذارید. موفق باشید و امیدوارم این مقاله به دردتون بخوره!

معرفی/9/26/2024

تحلیل فاندامنتال - هفته ی اول اکتبر ۲۰۲۴

تحلیل فاندامنتال هفته ی اول اکتبر 2024: چرا این هفته مهم است : بین ۳۰ سپتامبر تا ۴ اکتبر ۲۰۲۴، یه سری از داده های اقتصادی خیلی مهم قراره بیاد که روی بازارهای ارز، طلا، نفت و شاخص های جهانی تاثیر زیادی بذاره! حالا ببینیم چطوری؟ دوم اکتبر ۲۰۲۴ : شاخص PMI تولیدی – ISM : داده قبلی: ۴۷.۶ ( آگوست ۲۰۲۴) پیش بینی: ۴۸.۰ تاثیر چی میشه: عدد بالا می تونه دلار رو قوی تر کنه. ولی اگه ضعیف بیاد شاید دلار ضعیف بشه. طلا سهم اگه داده ضعیف بیاد، قوی تر می شه چون نشون می ده اقتصاد ضعیفه و مردم بیشتر دنبال امنیت می گردن. شاخص هم اگه PMI ضعیف باشه ممکنه فروشش بالا بیاد، چون تقاضای کمتر نشون می ده. بازار سهام هم با داده های ضعیف نوسان داره، مخصوصاً توی آمریکا. سوم اکتبر ۲۰۲۴ : تورم منطقه یورو ( HICP) داده قبلی: ۵.۲٪ ( آگوست ۲۰۲۴) پیش بینی: ۴.۸٪ تاثیر چی میشه: اگه تورم بیشتر از حد انتظار بیاد، یورو قوی تر می شه چون احتمال داره بانک مرکزی اروپا باز هم نرخ بهره رو بالا نگه داره. طلا سهم اگه تورم زیاد بمونه قوی تر می شه چون مردم از طلا به عنوان یه پناهگاه امن استفاده می کنن. شاخص هم ممکنه نشون بده که تورم بالا نشون دهنده تقاضای قوی یا ضعیفه. بازار سهام اروپا مثل FTSE ممکنه ضعیف بشه اگه تورم بالا بمونه چون فشار افزایش نرخ بهره زیاد می شه. چهارم اکتبر ۲۰۲۴ : گزارش مشاغل آمریکا : (NFP) داده قبلی: ۱۸۷ هزار شغل ( آگوست ۲۰۲۴) پیش بینی: حدود ۱۷۰ تا ۱۹۰ هزار شغل تاثیر چی میشه: اگه گزارش شغل ها خوب بیاد، دلار آمریکا قوی تر می شه و ارزهایی مثل یورو، پوند و ین ممکنه ضعیف تر بشن. طلا سهم اگه داده ها ضعیف باشه، قوی تر می شه. برعکس، دلار ضعیف تر می شه. توی بازار طلا داده قوی می تونه قیمت طلا رو بیاره پایین چون دلار قوی می شه، طلا ارزون تر می شه. بازار سهام هم ممکنه رشد کنه اگه فکر کنن بانک مرکزی کمتر نرخ بهره رو بالا می بره، ولی اگه داده ها قوی باشه ممکنه فشار فروش ایجاد کنه. شاخص PMI خدماتی – ISM : داده قبلی: ۵۴.۵ ( آگوست ۲۰۲۴) پیش بینی: ۵۴.۰ تاثیر چی میشه: بالاتر از انتظار، دلار رو قوی تر می کنه چون نشون می ده اقتصاد قوی ـه. طلا اگه داده ضعیف باشه، می ره بالا چون مردم بیشتر می رن سمت طلا به عنوان سرمایه امن. شاخص PMI بخش خدماتی مهمه چون ریشه ی خدمات بخش بزرگی از اقتصاد آمریکاست. بازار سهام آمریکا مثل داوجونز هم با PMI می تونه رشد کنه. موجودی نفت خام : داده قبلی: ۱۰.۲ میلیون بشکه ( آگوست ۲۰۲۴) پیش بینی: ۱.۶ میلیون بشکه تاثیر چی میشه: کاهش موجودی نفت می تونه قیمت نفت رو بالا ببره طلا سهم ممکنه با افزایش قیمت نفت قوی تر بشه چون مردم نگران تورم می شن. کاهش موجودی ها هم معمولاً باعث افزایش قیمت نفت می شه. افزایش قیمت نفت روی شاخص های جهانی تاثیر داره. توی بورس هایی مثل FTSE ۱۰۰ که به نفت وابسته ن، سود می کنن، ولی برای بعضی از بازارها ممکنه آسیب ببینن. نتیجه گیری: این هفته بین ۳۰ سپتامبر تا ۴ اکتبر ۲۰۲۴، داده های اقتصادی مهمی منتشر می شه که تاثیر زیادی روی انتظارات بازار و تصمیمات بانک های مرکزی داره. اگه داده ها قوی تر از انتظار باشه، احتمالاً دلار قوی تر می شه و طلا و سهام کاهش پیدا می کنن، ولی اگه داده ها ضعیف تر باشن، بازارها ممکنه رشد کنن. بویژه نوسانات زیادی توی بازارهای حساس به تورم و رشد اقتصادی خواهیم دید.

آموزش/9/30/2024

فاندامنتال به زبان ساده با من- قسمت دوم

انتخابات آمریکا، نبض تپنده بازارهای مالی: تحلیل جامع از گریت دیپرشن تا کاخ سفید و تاثیر آن بر استراتژی معاملاتی شما سلام به همه دوستان و همراهان عزیز! امیدوارم حالتون عالی باشه. خب، امروز می خوایم یک بحث خیلی داغ و مهم رو با هم شروع کنیم، بحثی که نه تنها این روزها نقل هر محفلیه، بلکه مستقیماً روی کیف پول و معاملات ما هم تاثیر می گذاره. بله، درست حدس زدید! می خوایم بریم سراغ انتخابات آمریکا و هر چیزی که یک تریدر باید در موردش بدونه. یادآوری از گذشته: از گریت دیپرشن تا اهمیت تحلیل بنیادی خب، اجازه بدید اول یه فلش بک بزنیم به صحبت های قبلی. یادم میاد تا گریت دیپرشن (رکود بزرگ) با هم پیش رفتیم. بررسی کردیم که چطور نرخ بیکاری در آمریکا تا ۲۵ درصد هم بالا رفت و چه وضعیت اسفناکی بر اقتصاد حاکم شد. برگردیم به رکود عظیم. بالای ۱۰۰۰ بانک به سمت ورشکستگی رفتند، بی خانمانی بیداد می کرد و شهرک های بی خانمان ها مثل قارچ سبز شدند که تاثیرات عمیقی روی اقتصاد، امنیت و رفاه جامعه گذاشت. تا اینکه "نیودیل" (New Deal) تصویب شد و با اجرای طرح های مختلف، پروسه بهبود اقتصادی حدود هشت تا نه سال طول کشید. اینجاست که می خوام به یه نکته کلیدی اشاره کنم که قبلاً هم بارها گفتم: یک موج اقتصادی وقتی شکل می گیره، هشت تا نه سال طول می کشه تا عواقب و نتایج کاملش رو ببینید. برای همینه که وقتی در مورد وضعیت اقتصادی فعلی صحبت می کنیم، نمی تونیم بلافاصله یک رئیس جمهور رو مقصر بدونیم. شما هنوز اثرات کامل دوره قبلی رو هم ندیدید! یک فرآیند اقتصادی مثل آمپول نیست که آنی اثر کنه، زمان بره و همیشه یک لگ یا تاخیر در مشاهده نتایج وجود داره. چرا آمریکا؟ گرمای انتخابات و تاثیر مستقیم بر چارت ها امروز می خوایم تمرکزمون رو بذاریم روی آمریکا. چرا؟ چون بحثش داغه، انتخابات جدید در پیشه و این رویداد می تونه به شدت روی چارت ها تاثیر بذاره. از طرفی، چون قبلاً در مورد گریت دیپرشن صحبت کردیم، خودبه خود وارد جریان آمریکا شدیم، پس بهتره همین مسیر رو ادامه بدیم. اولین قدم برای درک تاثیرات، آشنایی با خود آمریکاست. یادتون باشه، فاندامنتال یعنی بنیاد، یعنی زیربنا. وقتی می خوایم فاندامنتال یک ارز رو تحلیل کنیم، باید اقتصاد، سیاست، فرهنگ، وضعیت رفاه و حتی عادات مردم اون کشور رو بشناسیم. شاید جالب باشه بدونید که یکی از توصیه های مهم به کسانی که می خوان به صورت تخصصی فاندامنتال کار کنن، مطالعه کتاب های کودک اون کشوره! چرا؟ چون کتاب های کودک سعی در تربیت نسل آینده دارن و به تاریخچه، رفتارها و عوامل مهم فرهنگی اشاره می کنن. پس اگه می خواید اقتصاد ژاپن رو بفهمید، کتاب های کودکان ژاپنی رو هم بخونید. من به عنوان کسی که کارش اقتصاده، می گم که شناخت تاریخچه کشورها یک امر حیاتیه. شاید باورتون نشه، ولی من بالای ۱۰ واحد تاریخچه کشورها رو پاس کردم، مخصوصاً در دوره دکترا که برای هر کدوم از ده کشور ابرقدرت، یک تاپیک جداگ Toute شکل اقتصادی کشورها یکسان نیست. مثلاً ما رئیس جمهور داریم، اما نمی تونید همین لفظ "پرزیدنت" رو برای امارات به کار ببرید. اونجا شیخ محمد، نماینده ابوظبی و کل کشوره، اما پرزیدنت نیست، بلکه به نوعی کینگ (پادشاه) هم محسوب می شه چون سیستم پادشاهیه. یا در انگلیس، شما نخست وزیر دارید، نه رئیس جمهور. تفاوت سیستم های سیاسی و اهمیت آن برای تریدرها "خب حالا چه فرقی می کنه رئیس جمهور باشه یا نخست وزیر؟" فرقش در نحوه اجرای کارها و میزان اختیاراته. در سیستم ریاست جمهوری ، دولتی تعیین می شه که اختیارات زیادی داره، وزرا رو مشخص می کنه و اون ها مطابق خواسته دولت عمل می کنن. در سیستم نخست وزیری ، خیلی از وزرا از طرف سنا و مجلس انتخاب می شن و نخست وزیر (که خودش هم از طرف مردم و با تایید مجلس انتخاب شده) کنترل کامل روی همه وزرا نداره. بیشتر نقش مشورتی و شورایی داره و نمی تونه به اون صورت دستور بده. در سیستم پادشاهی (کینگدام) ، اصلاً ممکنه رئیس دولت حق تصمیم گیری نهایی نداشته باشه و تصمیم گیرنده اصلی شخص دیگری باشه. این تفاوت ها از این جهت برای ما مهمه که بدونیم چقدر باید به فردی که یک پست سیاسی رو می گیره، بها و وزن بدیم. چقدر اون فرد با دیدگاه های سیاسیش (مثلاً چپ گرا یا راست گرا بودن) می تونه روی اقتصاد کشور تاثیر بذاره. آیا عقاید فردیش می تونه اقتصاد جامعه رو متحول کنه یا نه؟ پس این بحث ها وقت تلف کردن نیست، این ها پایه های درک فاندامنتاله. من دوست دارم شما هم وقتی در مورد مسائل اقتصادی صحبت می کنید، تخصصی و با دید باز صحبت کنید، نه فقط بر اساس اینکه "چارت داره می ره بالا چون اینبالانس دیده!" بلکه بدونید یورو چرا داره گرون می شه و چه اتفاقات بنیادی پشتشه. ورود به گود انتخابات آمریکا: سیستم الکترال کالج چگونه کار می کند؟ خب، بریم سراغ آمریکا و انتخاباتش که به زودی اتفاق می افته. انتخابات آمریکا با چیزی که ما معمولاً تو ذهنمون داریم، متفاوته. انتخابات آمریکا دومرحله ای است. من شخصاً یه جورایی با این سیستم موافقم، چون با دموکراسی خالص و کامل خیلی موافق نیستم. نظر شخصیه و می تونه غلط باشه! چرا؟ چون معتقدم هفتاد هشتاد درصد جوامع رو معمولاً قشر تحصیل نکرده (منظورم حداقل مدرک کارشناسیه، نه صرفاً سواد خواندن و نوشتن) تشکیل می دن. این افراد وقتی سواد و آگاهی کافی برای سنجش منطقی مسائل رو ندارن، چطور می تونن برای آینده یک کشور تصمیمات بزرگ بگیرن؟ خیلی راحت می شه با یه وعده چلوکباب رای شون رو خرید یا با بازی های روانی، هیجانی شون کرد و به سمت خاصی سوق شون داد. یادتون نره، وقتی سواد و تحلیل نباشه، تصمیمات می تونن عواقب بدی داشته باشن. من بیشتر موافق اینم که یک قشر خاص، آگاه و متخصص برای کل کشور تصمیم بگیرن، البته به شرطی که اون قشر واقعاً بر اساس دانش و توانمندی انتخاب شده باشن، نه رانت و آقازادگی! آمریکا از "ایالات متحده" (United States of America) تشکیل شده. یعنی چندین ایالت که کنار هم جمع شدن و یک کشور رو به وجود آوردن. هر ایالت، مثل استان های خودمون، نمایندگان خاص خودش رو داره و در جزئیات قوانین می تونن متفاوت باشن، اما کلیات قوانین و تصمیمات کلان، یکسانه. در آمریکا چیزی داریم به اسم "الکترال" (Electoral) یا مجمع گزینندگان. الکترال ها افرادی هستن شبیه نماینده های مجلس ما که بر اساس توانایی علمی، فردی و سوابق سیاسی از طرف ایالت ها انتخاب می شن. هر ایالت تعداد مشخصی الکترال داره. این قانون برای اینه که حق ایالت های کوچیک تر در برابر ایالت های بزرگ تر ضایع نشه. مثلاً تهران اگه ۴۰ نماینده داره، همدان ۵ تا. در آمریکا هم حداقل تعداد الکترال برای هر ایالت (فکر کنم) ۳ یا ۴ تاست و ایالت های بزرگ تر، الکترال های بیشتری دارن. تعداد کل الکترال ها حدوداً ۵۳۸ نفر است (قبلاً تو ویدیو گفتم ۵۶۸ که باید اصلاح کنم، عدد دقیق تر ۵۳۸ هست که شامل ۱۰۰ سناتور، ۴۳۵ عضو مجلس نمایندگان و ۳ الکترال از واشنگتن دی.سی. می شه). برای اینکه یک کاندیدای ریاست جمهوری رای بیاره، به حداقل ۲۷۰ رای الکترال نیاز داره. این انتخابات هم هر چهار سال یک بار برگزار می شه. یه نکته جالب: بعد از فرانکلین روزولت که دوره ریاست جمهوریش خیلی طولانی شد و داشت به سمت پادشاهی می رفت، قانونی تصویب شد (فکر کنم متمم بیست و دوم قانون اساسی) که هر رئیس جمهور بیشتر از دو دوره چهار ساله (مجموعاً هشت سال) نمی تونه ریاست جمهوری بکنه. این هشت سال می تونه پشت سر هم باشه یا با فاصله. برای همینه که مثلاً اوباما که رئیس جمهور محبوبی بود، دیگه نمی تونه کاندید بشه چون هشت سالش رو پر کرده. این با سیستم ایران فرق می کنه که ظاهراً اگه یه دوره استراحت بینش باشه، می شه دوباره کاندید شد (البته در مورد قوانین ایران خیلی مطمئن نیستم و مطالعه دقیقی نداشتم، اگه اشتباه می کنم حتماً اصلاح کنید). فرآیند انتخابات آمریکا قدم به قدم: اولین سه شنبه ماه نوامبر سال انتخابات: مردم در ایالت های خودشون به پای صندوق های رای میرن. اما اون ها مستقیماً به رئیس جمهور رای نمیدن، بلکه به "الکترال های" مورد نظرشون رای میدن که متعهد به یک کاندیدای خاص (مثلاً دموکرات یا جمهوری خواه) هستند. ماه دسامبر (معمولاً اولین دوشنبه بعد از دومین چهارشنبه دسامبر): الکترال های منتخب هر ایالت، رسماً رای خودشون رو برای انتخاب رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور ثبت می کنن. اوایل ژانویه : کنگره آمریکا آراء الکترال ها رو شمارش و رسماً برنده رو اعلام می کنه. ۲۰ ژانویه : رئیس جمهور منتخب سوگند یاد می کنه و کارش رو شروع می کنه. معمولاً قانون نانوشته اینه که الکترال ها به کاندیدی رای میدن که اکثریت مردم ایالتشون بهش رای دادن. اما پدیده ای به اسم "رای خائن" (Faithless Elector) هم وجود داره. یعنی الکترالی که برخلاف رای مردم ایالتش، به کاندیدای دیگه ای رای میده. این اتفاق در تاریخ افتاده، ولی خیلی زیاد نبوده. مخصوصاً اینکه اخیراً (فکر کنم در قرن ۲۱) قوانینی برای تنبیه و ممنوعیت فعالیت های آینده این الکترال های خائن تصویب شده، چون به هر حال به اعتماد مردمشون خیانت کردن. جالبه بدونید در انتخابات ۲۰۱۶ بین ترامپ و کلینتون، با وجود اینکه کلینتون رای مردمی بیشتری داشت، اما ترامپ با کسب آرای الکترال بیشتر، رئیس جمهور شد. حتی مواردی از رای خائن هم در اون انتخابات گزارش شد. من شخصاً این سیستم الکترال رو می پسندم، چون اون الکترال ها معمولاً افراد آگاه با دانش سیاسی و اقتصادی بالا هستن و می تونن تصمیمات عاقلانه تری نسبت به توده مردم که ممکنه هیجانی رای بدن، بگیرن. سیاست های اقتصادی و بانک مرکزی: یک رابطه پیچیده یه سوالی که اینجا مطرح می شه اینه که آیا سیاست های اقتصادی فقط از طرف بانک مرکزی (در آمریکا، فدرال رزرو) تعیین می شه؟ بله، اما تصمیمات بانک مرکزی به چند عامل بستگی داره: فرهنگ و پذیرش مردم: مثلاً در آمریکا با ۱۰ درصد تورم، مردم ممکنه به شدت معترض بشن، در حالی که در کشوری مثل ترکیه، مردم با تورم ۴۰ درصدی هم کنار میان. سطح رفاه قبلی و آستانه تحمل مردم مهمه. وزن سیاسی: درسته که فدرال رزرو یک نهاد مستقل به حساب میاد و از کسی دستور نمی گیره، اما جهت گیری های رئیس جمهور و تصمیمات دولت می تونه روی تصمیمات فدرال رزرو تاثیر بذاره. مثلاً اگه رئیس جمهوری مثل ترامپ با چین به مشکل بخوره، این تنش ها می تونه روی دسترسی به کالاها، قیمت ها و در نتیجه تورم تاثیر بذاره. فدرال رزرو هم این عواقب رو می بینه و در تصمیماتش لحاظ می کنه. یا اگه رئیس جمهوری معتقد به کاهش مالیات ها باشه (مثل ترامپ)، بودجه دولت کم می شه و فدرال رزرو باید فکری برای پوشش بدهی ها بکنه. پس به صورت غیرمستقیم، سیاست های ریاست جمهوری روی فدرال رزرو اثرگذاره. برای همینه که برای تحلیل یک کشور، باید سیاست، اقتصاد، فرهنگ، رفاه و مردمش رو با هم در نظر بگیرید. احزاب اصلی آمریکا: دموکرات ها در برابر جمهوری خواهان حالا بریم سراغ احزاب اصلی در آمریکا. دو حزب بزرگ که همه می شناسیمشون، دموکرات ها (Democrats) و جمهوری خواهان (Republicans) هستن. ما در ایران شاید این تقسیم بندی رو به این شکل نداشته باشیم، ولی به نوعی معادل چپ و راست خودمون هستن. حزب دموکرات (چپ گراها): تاریخچه: قدیمی ترین حزب آمریکا، شکل گرفته در اواخر قرن هجدهم. ویژگی ها: معمولاً چپ گرا، اصلاح طلب، دنبال حقوق فردی، روشنفکر. به مسائلی مثل حقوق اقلیت ها، LGBTQ+ و ازدواج همجنس گرایان اهمیت میدن. عقاید نسبتاً بازتری دارن. سیاست های اقتصادی: معتقدند دولت باید به شدت در تنظیم بازار و رفاه اجتماعی فعال باشه. وظیفه کنترل قیمت ها، تورم و تامین رفاهیات مردم (بیمه، حقوق شهروندی) با دولته. محیط زیست: تمرکز زیادی روی سیاست های "زمین سبز" (Green Earth) و انرژی های پاک دارن. اگه یک دموکرات سر کار بیاد، بازار خودروهای برقی و انرژی های خورشیدی رونق بیشتری می گیره تا انرژی های فسیلی (نفت و بنزین). پس برای سرمایه گذاری بلندمدت، سهام شرکت های مثل تسلا جذاب تر از شرکت های نفتی مثل شل می شه. سیاست خارجی: به شدت موافق سیاست های جهانی و دیپلماسی هستن. "با همه دوست باشیم، با همه صلح کنیم." معمولاً جنگ طلب نیستن. اما یه ویژگی خاص دارن: "با پنبه سر می برن!" مثل کاری که اوباما با ایران کرد. خیلی ها فکر می کنن تحریم ها از زمان ترامپ شروع شد، ولی شروع گیر دادن ها به ایران و ایجاد علامت سوال در ذهن جهانیان در مورد فعالیت های ایران، از زمان اوباما بود. اسلحه: به شدت با حمل اسلحه توسط شهروندان مخالفن و دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردنش هستن. طرفداران: معمولاً اتحادیه های کارگری، اقلیت های نژادی (آفریقایی آمریکایی ها)، همجنس گرایان، تحصیل کرده های دانشگاهی، زنان، جوانان و شهرنشین ها. چون دموکرات ها روشنفکرترن، به روزترن و به حقوق فردی و اجتماعی اهمیت میدن. شعارشون یه جورایی "جهان، وطن من است" هست که حتی باعث ایجاد تئوری های توطئه در مورد ساخت یک کشور جهانی هم شده. حزب جمهوری خواه (راست گراها): تاریخچه: شکل گرفته در قرن نوزدهم، به عنوان واکنشی به مسئله برده داری. آبراهام لینکلن یکی از بزرگ ترین چهره های این حزبه. ویژگی ها: معمولاً راست گرا، محافظه کار، پایبند به قوانین سنتی. خیلی به اصلاحات و آپدیت کردن اعتقاد ندارن؛ یا یه چیزی هست و ادامه میدیم، یا نیست و میندازیمش دور و یه چیز جدید میاریم. سیاست های اقتصادی: معتقدند دولت باید محدود باشه و حق نداره بیش از حد در بازار دخالت کنه. طرفدار بازار آزاد و کاهش مالیات ها هستن (برخلاف دموکرات ها). تمرکزشون بیشتر روی آزادی مالی فرده ، در حالی که دموکرات ها روی آزادی فکری و ذهنی فرد تمرکز دارن. از کسب وکارهای کوچک و خصوصی حمایت می کنن. مسائل اجتماعی: بیشتر دنباله روی ارزش های سنتی هستن. مثلاً با سقط جنین خیلی موافق نیستن و آزادی های بی حد و حصر در مسائل اجتماعی رو نمی پسندن. سیاست خارجی: خیلی دنبال روابط جهانی گسترده نیستن. شعارشون "اول آمریکا" (America First) هست. با بقیه دشمنی نمی کنن، ولی دوستی آنچنانی هم ندارن. اولویت، ساختن کشور خودشونه. بودجه نظامی: در زمان جمهوری خواهان، بودجه تسلیحات نظامی معمولاً افزایش پیدا می کنه. اسلحه: معتقدند مردم حق حمل اسلحه دارن. یه جورایی تناقض آمیزه: میگن تو عقلت نمی رسه در مورد سقط جنین تصمیم بگیری، ولی به اون شعور رسیدی که اسلحه حمل کنی! طرفداران: معمولاً بیزینس من ها (چون از کاهش دخالت دولت و مالیات ها سود می برن)، نژادپرست ها (چون خیلی به حقوق اقلیت ها و LGBTQ+ اعتقاد ندارن)، افراد مذهبی و محافظه کار، روستاییان، اقشاری با تحصیلات کمتر و افراد مسن تر (چون تغییر رو دوست ندارن). کدام حزب برای اقتصاد بهتر است؟ (تحلیل شخصی) من خودم شخصاً معتقدم جمهوری خواه ها در بعد رفاه اقتصادی و فردی می تونن موثرتر باشن. درسته که خیلی خشک و محافظه کارن، اما تمرکزشون روی بیزینس و کسب وکاره. وقتی از کسب وکار حمایت بشه، مالیات ها کم بشه، وام داده بشه، مشاغل بیشتری ایجاد می شه. شغل بیشتر یعنی درآمد بهتر، کاهش بیکاری و ارتقای رفاه مالی. در مقابل، دموکرات ها بیشتر روی رفاه روانی و اجتماعی (حقوق زنان، اقلیت ها و...) تمرکز دارن. به نظر من، در شرایط فعلی دنیا که خیلی از کشورها درگیر مشکلات اقتصادی هستن، رفاه مالی و معیشتی اولویت داره. وقتی طرف نون شب نداره، دغدغه اش این نیست که آیا می تونه پارتنر همجنسش رو معرفی کنه یا نه. اول باید یه نون و آبی باشه، بعد بریم سراغ مسائل دیگه. برای همین من جمهوری خواه ها رو بیشتر ترجیح میدم، چون برای اقتصاد کشور می تونن مفیدتر باشن. مثلاً در دوره کرونا، اگه ترامپ (یک جمهوری خواه) نبود، آمریکا دوباره وارد یک گریت دیپرشن دیگه می شد. با اون همه پولی که چاپ شد و بدهی هایی که بالا رفت، ساختاری که ترامپ در چهار سال ریاستش ایجاد کرده بود، تونست آمریکا رو سرپا نگه داره. ترامپ همیشه می گفت دنیا زیادی به چین متکی شده و باید شرکت ها به آمریکا برگردن تا برای مردم خودمون شغل ایجاد بشه. کسی جدی نمی گرفت تا اینکه کرونا اومد و همه دیدن وقتی چین تو لاک داون رفت، چه بلایی سر اقتصاد جهانی اومد. آمریکا به خاطر سیاست های ترامپ، وضعیت بهتری نسبت به خیلی از کشورها داشت. تا همین اواخر، جی دی پی منفی نمی دیدیم، خرده فروشی خوب بود و آمار بیکاری خیلی بالا نرفته بود. این به خاطر کاهش مالیات ها و بازگرداندن شرکت ها به داخل کشور توسط ترامپ بود. احزاب کوچک تر در آمریکا: آیا شانسی برای رقابت دارند؟ چند تا حزب کوچیک تر هم در آمریکا وجود دارن که خیلی به چشم نمیان، مثل آرای باطله خودمون! حزب لیبرترین (Libertarian): اواخر قرن بیستم شکل گرفته. به آزادی های فردی (مثل دموکرات ها) و دولت کنترل شده و بازار آزاد (مثل جمهوری خواهان) معتقده. یه جورایی ترکیبی ان. چرا موفق نیستن؟ چون اغلب مردم یا این سر طیف هستن یا اون سر طیف. جمعیت میانه رو که بتونه این ترکیب رو بپذیره، کمه. حزب سبز (Green Party): اواخر قرن بیستم. تمرکزشون روی محیط زیست، حقوق حیوانات، انرژی های پاک و مخالفت با انرژی فسیلیه. اینا که دیگه اصلاً طرفدار زیادی ندارن! حزب قانون اساسی (Constitution Party): اینا از جمهوری خواه ها هم محافظه کارترن! میگن کتاب قانون رو بذار جلوت، هرچی گفت همون. اصلاً کاری ندارن قانون مال ۱۰۰ سال پیشه یا ۱۴۰۰ سال پیش. عیناً باید اجرا بشه. هیچ انعطافی ندارن. چند حزب سوسیالیستی و چپ گرای دیگه هم هستن که از دل جمهوری خواهان (احتمالاً منظورتون انشعاباتی از احزاب بزرگتر یا احزاب مستقل با گرایش های خاص بوده) ریزش کردن و هر کدوم روی یه موضوع خاص تمرکز دارن (مثلاً فقط اسلحه، فقط دخالت دولت، فقط مخالفت با سقط جنین). اینا دیگه اصلاً تو محاسبات نمیان. "برنده، همه چیز را می برد" (Winner-Takes-All) و ایالت های چرخشی (Swing States) یادتونه گفتم مردم اولین سه شنبه نوامبر میرن الکترال خودشون رو انتخاب می کنن؟ در واقع، مردم به حزب مورد تاییدشون رای میدن. در اکثر ایالت ها (به جز دو ایالت مِین و نبراسکا)، قانونی به اسم "برنده، تمام آرا را می برد" (Winner-Takes-All) حاکمه. یعنی چی؟ فرض کنید یک ایالت ۴۰ رای الکترال داره. اگه در رای گیری مردمی، مثلاً ۲۳ رای به جمهوری خواهان و ۱۷ رای به دموکرات ها داده بشه، اینجوری نیست که ۲۳ رای الکترال به جمهوری خواه و ۱۷ تا به دموکرات برسه. نه! چون جمهوری خواهان برنده شدن (ولو با اختلاف کم)، کل ۴۰ رای الکترال اون ایالت به کاندیدای جمهوری خواه تعلق می گیره. به خاطر همین سیستم، تکلیف خیلی از ایالت ها از قبل مشخصه. یعنی میدونیم کدوم ایالت ها قطعاً جمهوری خواه یا قطعاً دموکرات هستن. اما یک سری ایالت ها هستن که بهشون میگن "ایالت های چرخشی" یا "ایالت های میدان نبرد" (Swing States/Battleground States). در این ایالت ها، رقابت بین دموکرات ها و جمهوری خواهان خیلی نزدیکه و هر دوره ممکنه نتیجه تغییر کنه. این ایالت ها و اون دو ایالتی که سیستم "برنده تمام آرا" رو ندارن، تعیین کننده اصلی نتیجه انتخابات هستن. تمرکز اصلی کمپین های انتخاباتی و رسانه ها هم روی همین ایالت هاست. پس، بعد از رای گیری مردمی در نوامبر و مشخص شدن ترکیب الکترال ها، در دسامبر این الکترال ها رای نهایی خودشون رو میدن. همونطور که گفتم، خیلی کم پیش میاد "رای خائن" داشته باشیم، اما غیرممکن نیست (مثل انتخابات ۲۰۱۶ که به نفع ترامپ تمام شد، با وجود اینکه کلینتون آرای مردمی بیشتری داشت و حتی تعدادی از الکترال ها هم برخلاف تعهد اولیه رای دادند). بعد از تایید نهایی در کنگره، رئیس جمهور منتخب در ژانویه سوگند یاد می کنه و کارش رو شروع می کنه. چشم انداز آینده و تاثیر داده های اقتصادی (مثل NFP) در هفته های آینده، بیشتر در مورد انواع نظام های اقتصادی (سرمایه داری، لیبرالیسم و...) و ماهیت اقتصادی آمریکا صحبت خواهیم کرد تا وقتی سراغ کشورهای دیگه میریم، این مفاهیم برامون آشنا باشه. اما تا اون موقع، حواستون به داده های اقتصادی مهم مثل NFP (Non-Farm Payrolls یا گزارش اشتغال بخش غیرکشاورزی آمریکا) باشه. این داده خیلی مهمه: اگر NFP زیر ۱۰۰ هزار تا بیاد: اول ممکنه دلار بریزه (چون بازار انتظار سیاست های انبساطی بیشتر از فدرال رزرو رو پیدا می کنه)، اما بعدش می تونه قدرت بگیره (چون بحث رکود و فرار به سمت دارایی امن مثل دلار مطرح می شه). شاخص های سهام (داوجونز، نزدک، S P) احتمالاً می ریزن (چون NFP زیر ۱۰۰ هزار، هشدار رکوده). طلا می تونه صعودی بشه (اول به خاطر ضعف دلار، بعد به خاطر ترس از رکود). اگر NFP بالای ۱۰۰ هزار تا بیاد: بستگی به اختلافش با پیش بینی بازار داره. مطابق پیش بینی: شاید اتفاق خاصی نیفته و بازار در همین رنج فعلی باقی بمونه. خیلی بالاتر از پیش بینی (سورپرایز صعودی): می تونه به قدرت دلار کمک کنه. این دید رو در بازار ایجاد می کنه که فدرال رزرو فعلاً قصد عقب نشینی و اجرای سیاست های انبساطی بیشتر رو نداره (مخصوصاً که مقامات فدرال رزرو و خود پاول هم گفتن تصمیماتشون وابسته به داده هاست). جمع بندی و سخن پایانی خب دوستان، سعی کردم یک تصویر کلی از سیستم انتخابات آمریکا، احزاب اصلی و تاثیرات احتمالی اون بر اقتصاد و بازارهای مالی بهتون بدم. این انتخاباتی که در پیش داریم، درسته که مستقیماً انتخاب رئیس جمهور نیست (چون الکترال ها رای نهایی رو میدن)، اما ۹۰ درصد کار همینجا انجام می شه و جهت گیری کلی مشخص می شه. مگر اینکه با سورپرایزی مثل سال ۲۰۱۶ مواجه بشیم، که البته در مورد شخصیتی مثل ترامپ، هیچ چیز بعید نیست! ممکنه حتی اگه آرای اولیه به نفع دموکرات ها باشه، ترامپ تا دسامبر بتونه نظر الکترال ها رو عوض کنه. امیدوارم این مطالب براتون مفید بوده باشه و به افزایش آگاهی تون کمک کرده باشه. حواستون به تحلیل ها و اخبار باشه. آخر هفته خوبی داشته باشید و خدانگهدار!

آموزش/10/4/2024

فاندامنتال به زبان ساده با من- قسمت سوم

فاندامنتال به زبان ساده: سفری به دنیای نظام های اقتصادی و تأثیرشان بر بازارهای مالی (قسمت سوم) خب، خب، خب، خب! سلام به همه شما علاقه مندان به بازارهای مالی. خوشحالم که در قسمت سوم از سری آموزش های "فاندامنتال به زبان ساده" با من همراه هستید. اگه یادتون باشه، دفعه قبلی گپ وگفت مفصلی داشتیم راجع به سیستم سیاسی آمریکا، نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و ماجرای الکترال ها، حتی به اتفاقی که برای ترامپ و کلینتون افتاد و انواع حزب های سیاسی هم اشاره کردیم. اون بحث رو مطرح کردم چون نزدیک به مسائل سیاسی آمریکا بودیم. اما این دفعه می خوایم یه چرخش موضوعی داشته باشیم و از دنیای سیاست فاصله بگیریم و شیرجه بزنیم به قلب مباحث اقتصادی. چرا باید نظام های اقتصادی رو بشناسیم؟ شاید بپرسید اصلاً شناختن نظام های اقتصادی چه ربطی به ترید کردن ما داره؟ دقیقاً همون طور که نظام های سیاسی مختلفی مثل پادشاهی، ریاست جمهوری یا نخست وزیری داریم، در دنیای اقتصاد هم با نظام های متفاوتی روبرو هستیم که هرکدوم تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی روی عملکرد بازارها، ارزش پول ملی، نرخ بهره، تورم و در نهایت تصمیمات معاملاتی ما میذارن. پس اگه می خوایم یه تریدر فاندامنتال کار حرفه ای باشیم، باید این نظام ها رو مثل کف دستمون بشناسیم. 1. نظام اقتصادی سرمایه داری (کاپیتالیسم): بازیگر اصلی، بخش خصوصی! اولین و شاید معروف ترین نظام اقتصادی که می خوام راجع بهش صحبت کنم، نظام سرمایه داری یا کاپیتالیسم هست. آمریکا، به عنوان یکی از بزرگ ترین اقتصادهای دنیا، بیس اصلی نظام اقتصادیش همین کاپیتالیسمه. تمرکز اصلی کجاست؟ در این نظام، اعتقاد بر اینه که دولت باید پاش رو از اقتصاد بیرون بکشه و خیلی درگیر پروژه های دولتی نشه. وظیفه اصلی دولت چیه؟ صرفاً فعالیت در بخش خدمات و رفاه اجتماعی. مثلاً اتوبوس رانی، خدمات درمانی، رفاهی و چیزهایی از این قبیل. چرخ اصلی اقتصاد کشور دست کیه؟ بخش خصوصی! حواستون باشه ما داریم راجع به "اقتصاد" صحبت می کنیم، نه رفاهیات و بیس کلی کشور. نقش دولت چیه؟ در اقتصاد سرمایه داری، دولت تمایلی به شراکت و حضور مستقیم در اقتصاد نداره و اصولاً خودِ این فضای اقتصادی هم چنین اجازه ای رو به دولت نمی ده. مالکیت چطور؟ مالکیت خصوصی روی منابع تولید، کارخونه ها، زمین ها و سرمایه های موجود در کشور حرف اول رو می زنه و کنترل این ها به بخش خصوصی واگذار می شه. چیزی که ما توی ایران بهش می گیم "خصوصی سازی". البته ما در ایران اصلاً سرمایه داری و بازار آزاد نیستیم، که جلوتر بهش می رسیم. در بازارهای کاپیتالیستی، مالکیت عمده مال شرکت های خصوصیه و دولت، مالکیت و کنترل آنچنانی روی کارخانجات و تولیدات نداره. رقابت آزاده، انحصار ممنوع! این یعنی چی؟ یعنی دولت نمیاد از یه بخش خاص حمایت ویژه کنه یا محدودیتی برای بقیه ایجاد کنه. تمام روال های اقتصادی توسط خود بخش خصوصی پیش می ره و پیگیری می شه. یه مثال نقض از ایران (بازار خودرو): ببینید، الان تو کشور ما یه بازار انحصاری خودرو داریم. درسته که سایپا و ایران خودرو بخش زیادی از سهامشون خصوصی سازی شده، اما یکی از سهام دارهای عمده این دو شرکت، خود دولته! طبیعیه که سود یا زیان این شرکت ها به دولت هم می رسه. خب، عقل و منطق میگه وقتی یه جا سرمایه گذاری کردی و می تونی سود کنی، چرا نکنی؟ به همین دلیله که کشور ما به جای اینکه عضو "گات" (GATT یا موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت که بعداً راجع به گمرک جهانی توضیح میدم) بشه و از توافقات بین المللی برای کاهش گمرک ها و واردات ساده تر استفاده کنه، میاد مالیات های خیلی سنگینی روی خودروهای خارجی اعمال می کنه که شما نتونی تهیه کنی. یه خودروی خارجی که مثلاً 20 هزار دلار قیمتشه و می تونه جزو ماشین های خوب حساب بشه (منطقاً باید حدود یک میلیارد و هشتصد تا دو میلیارد تومن دربیاد)، توی ایران حداقل ده دوازده میلیارد می خریم! چرا؟ چون با این کار، بازار خودروی داخلیش رو حفظ می کنه. قشر ساده جامعه نمی تونن خودروی خارجی بخرن و ناچاراً میرن سراغ خودروهای داخلی. درصورتی که اگه از گات استفاده کنی، گمرک ها رو درست کنی و مالیات سنگین نذاری، شما می تونستی هم قیمت سمند، بری تویوتا، بی ام و، بنز و خیلی شرکت های خارجی دیگه بخری. اما این کار رو نمی کنن. چرا؟ چون اون وقت کیفیت خودروهای ایرانی اصلاً قابل مقایسه با خارجی ها نیست و طبیعیه که مردم تمایل پیدا می کنن برن سراغ خودروی خارجی با امکانات و آپشن های بیشتر، نه خودروی داخلی که مثلاً "آینه برقی" براش آپشن محسوب می شه! طبیعیه که خودروی خارجی با اون همه امکانات اتوماتیک و داشبورد قشنگش، رقیب بزرگی می شه. پس اجازه نمیدن خودروی خارجی وارد بشه و یه بازار انحصاری برای خودروی داخلی ایجاد می کنن. این بازار انحصاری هم پیامدهایی داره که بعداً بهتون میگم. حداقل دخالت دولت: پس در بازار آزاد، دولت دخالتی در تعیین نرخ، میزان تولیدات، و روند مراحل تولید و اجرا نداره. قرار نیست بگن ما سه تا کارخونه خودروسازی داریم، پس به چهارمی مجوز نمی دیم. نه! تا زمانی که سرمایه گذار تمایل داره در هر بخشی سرمایه گذاری کنه، می تونه این کار رو انجام بده و هیچ محدودیتی براش وجود نداره. همه چیز بر اساس سرمایه خصوصی اتفاق می افته. طرف داره پول خودشو میاره، دوست داره گرون بده، دوست داره نفروشه، به کسی ربطی نداره! پول خودشه. تخصص گرایی، رمز موفقیت: و مهم ترین نکته! در اقتصاد آزاد یا سرمایه داری، ما به شدت تخصصی جلو می ریم. یعنی چی؟ طبیعیه که وقتی بخش خصوصی وارد میدون میشه، اون قدر توان مالی بالایی نداره که بخواد ریسک کنه، با رانت استخدام کنه، یا با معرفی و پارتی بازی کاری انجام بده. پس از نیروهای متخصص استفاده می کنه چون می خواد بیشترین سود ممکن رو به دست بیاره. میره بهترین ها رو پیدا می کنه تا پولی که پرداخت می کنه بهینه باشه. پس در اقتصاد سرمایه داری، علاوه بر اینکه سرمایه های مردم در جریان قرار می گیره، از تخصص ها هم بیشتر استفاده می شه. دیگه چیزی به اسم رانت و دوستی و رفاقتی معنا پیدا نمی کنه، چون شرکت ها دنبال کسب منافع هستن و برای این کار باید از متخصص ها استفاده کنن. 2. اقتصاد انحصاری یا دستوری: دولت، همه کاره میدان! بریم سراغ یه مدل دیگه. اقتصاد انحصاری یا دستوری. جالبه که کشور ما ادعا می کنه اقتصاد دستوری نداره، اما در واقعیت می بینیم که خیلی از ویژگی های اقتصاد دستوری رو داره. خب، ویژگی های این نوع اقتصاد چیه؟ ویژگی های اصلی: طبیعتاً دقیقاً مخالف اقتصاد سرمایه داریه. دولت به صورت کامل در همه چیز دخیله. تعیین قیمت ها از طرف دولت انجام می شه. تعیین میزان تولیدات از طرف دولت انجام می شه. بیشترین میزان سرمایه وارد شده در بازار، مال دولته. یعنی شما هر جا رو نگاه کنی، ردپایی از دولت وجود داره. تمایلی به خصوصی سازی و وارد کردن سرمایه مردم ندارن. خودشون تصمیم گیرنده و تاییدکننده هستن. تعیین می کنن کدوم شرکت، چقدر، به چه قیمتی و به کی بفروشه. مزایا و معایب: مزیت احتمالی: اگه یه دولت خوب، متخصص، کارآمد و دلسوز روی کار باشه، می تونه بهترین عملکرد رو داشته باشه چون همه چیز دست خودشه و می تونه کاملاً تخصصی برنامه ریزی، محاسبه و اجرا کنه. عیب بزرگ: اما امان از روزی که یه دولت ناکارآمد سرکار باشه! چون همه چیز تحت کنترل دولته، مملکت از دست می ره. کره شمالی یه مثال بارزشه. پیامدهای انحصار دولتی: عدم رقابت و انگیزه: مالکیت ها، برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها همه با دولته. طبیعیه که هیچ رقابتی وجود نداره، چون انگیزه ای هم نیست. مثلاً ایران خودرو و سایپا برای چی باید کیفیتشون رو بهتر کنن؟ برای چی باید در خدمات بهتر به مشتری از هم سبقت بگیرن؟ چرا باید نوآوری به خرج بدن یا تلاش بیشتری کنن؟ دوتا گزینه بیشتر ندارن مردم: یا سایپا یا ایران خودرو. از این نخرن، از اون می خرن. در نهایت سهام دار عمده کیه؟ دولت! از سایپا بخر، سودش مال دولته. از ایران خودرو بخر، سودش مال دولته. فرقی نمی کنه سمند بخری یا پراید! حرکت به سمت نیمه خصوصی (در ایران): البته ما داریم به سمت اقتصادهای میکس یا مختلط حرکت می کنیم. هنوز کامل نشدیم، ولی دارن تلاش می کنن، مخصوصاً از ده پونزده سال اخیر که خصوصی سازی رو بیشتر کنن. قبلاً ما کاملاً بازار انحصاری و دستوری بودیم. الان یه مقدار اوضاع داره بهتر می شه، ولی هنوزم ردپای دولت یا یه ارگانی که نمی خوام اسمشو بیارم، در تمام مالکیت های بزرگ و عمده وجود داره. وقتی نصف به علاوه یک مالکیت رو دارن، دیگه مالک کلی محسوب می شن. کاهش کیفیت و خدمات: گفتم، کیفیت محصولات ارتقا پیدا نمی کنه، خدمات به مشتریان خوب ارائه نمی شه. مثال پراپ فرم های ایرانی: یه مثال ساده تر که خودتون متوجه بشید، همین پراپ فرم های ایرانی یا بروکرهایی هستن که به ایرانی ها خدمات می دن. اگه با پراپ ها یا بروکرهای خوب خارجی مثل FTMO، The Funded Trader یا Blue Guardian مقایسه شون کنید، می بینید چقدر امکانات و خدماتی که ارائه می دن، کیفیت پایین تری داره. چرا؟ چون می دونه تو ایرانی راه دیگه ای نداری، آپشن دیگه ای نیست، می خوای بری سراغ کی؟ کس دیگه ای مگه هست که بخواد بهت خدمات بده؟ پس هر کاری ما بکنیم، هر جوری ما بخوایم، شما باید با من کنار بیای! منِ بروکر برات کندل سازی می کنم، اسلیپیج پنهان دارم، اسپرد پنهان دارم، تو تایم خبر فریز می شم، خیلی وقت ها سرورهام قطع می شه، اصلاً قبل از رسیدن به استاپ و تی پی معاملاتت رو می بندم، یا حتی اگه به نقطه ورودت برسه، برات معامله باز نمی کنم! می خوای چیکار کنی؟ راه دیگه ای مگه داری؟ جای دیگه ای مگه داری که بری؟ نه! پس باید با من یه جوری کنار بیای. تاثیر رقابت (مثال آقای امیری و شایان): اگه یادتون باشه تو گروه پراپ چک، یه آقایی بود فامیلش امیری بود، مال فیدل کرست. بعد یکی دیگه اومد، شایان. اوایل بحث بود که چرا آقای امیری باید بره افیلیت یکی دیگه رو بگیره. بحثی که من اونجا مطرح کردم و خیلی تاثیر گرفت. اوایل کامنت هایی که از بچه ها می دیدم، آقای امیری خیلی وقت ها جواب نمی داد، طرح های خاص نمی ذاشت، کارهای ویژه انجام نمی داد. شایان که اومد، آقای امیری فعال شده بود، تو گروه جواب ها رو تند تند می داد، جواب پرایوت ها رو می داد. چرا؟ چون دیگه اون انحصار رو از دست رفته می دید. می ترسید اگه ده دقیقه دیر جواب بده، مشتریش بره سراغ اون یکی. خروج از تخصص گرایی و رانت: اتفاقی که تو بازار انحصاری می افته، خدمات مشتری ها و کیفیت کالاها کاهش پیدا می کنه. از همه مهم تر، از تخصصی بودن خارج می شیم. مال دولته، مال من که نیست! پسرخاله ام رو می برم سر کار، اونم بذار یه حقوقی بگیره. همسایه دخترعموی پسرخاله خانمم زنگ زده گفته این جوونه تازه می خواد ازدواج کنه، بیاد بشینه سر کار. وقتی قرار نیست خودت حقوقش رو بدی، اون وقت دیگه رانت و پارتی بازی هم مطرح می شه. از تخصصی بودن خارج می شی. وقتی کارها دست افراد متخصص نباشه، با وجود اینکه اصلاً انگیزه ای برای ارتقای کیفیت و خدمات نبود (چون بازار کلاً مال من بود)، حالا با استخدام افراد غیرمتخصص، کیفیت باز هم بیشتر افت می کنه. همونی هم که بود، بدتر می شه. دولت هم پولش رو از جیب مردم میاره. نتیجه نهایی: کنترل همه چیز دست یه فرد، یه قشر خاص یا یه نهاد خاص می افته و مردم عادی بیشتر اذیت می شن. کیفیت کالاها بدتر، قیمت ها بالاتر، آپشن ها کمتر و مردم هم کاری از دستشون برنمیاد چون نقش عمده ای در اقتصاد ندارن. گفتم، یکی از بارزترین مثال ها کره شمالیه که حتی مدل موی مردم رو هم تعیین می کنه! (البته اون بخش مدل مو بیشتر به دیکتاتوری ربط داره). چین هم تا اوایل ۲۰۱۸ همین طور بود، الان داره به سمت اقتصادهای مختلط میره، ولی همچنان تصمیم گیرنده کلی برای خیلی چیزها خود دولته. 3. اقتصادهای مختلط (Mixed Economies): ترکیبی از دولت و بخش خصوصی سومین نوع، اقتصادهای مختلطه. از اسمش مشخصه دیگه! ترکیبی از سرمایه داری و انحصاری (یا بازار دستوری). تو این بازارها، که ما در ایران اصطلاحاً بهش میگیم "اقتصاد نیمه خصوصی" و داریم به سمتش میریم، یه سری از ارگان ها و شرکت ها توسط دولت اداره می شن، مخصوصاً جاهایی که مردم خیلی تمایلی به سرمایه گذاری ندارن. وظیفه دولته که اون میزان سرمایه رو پوشش بده و کار کنه. اما اقشار و مردم هم می تونن در بخش خصوصی شرکت کنن. وضعیت ایران: اقتصاد ما در ایران بیشتر به این سمت و سو رفته، نیمه خصوصی. تو همه جا نه، ولی یه بخشی از جاها به خاطر حضور دولت و ایجاد یه "وجهه" خصوصی، ظاهراً خصوصی به نظر می رسن. یعنی عملاً مالک، دولت نیست، اما یه ارگانی که وصل به دولته، مالک اون شرکته. پس به نوعی می شه گفت دولتیه، ولی دولتیِ دور زده شده! نقش دولت در اقتصاد مختلط: تامین نقدینگی: جاهایی که بخش خصوصی تمایل به سرمایه گذاری نداره، دولت باید کمبود نقدینگی رو جبران کنه. حمایت و نظارت: دولت میاد به بخش خصوصی وام میده، یارانه میده، ارز دولتی با نرخ کمتر میده، مالیات ها رو کم و زیاد می کنه و سعی می کنه به این شکل روی بازار نظارت و کمک داشته باشه. هدف اینه که هم جلوی انحصار رو بگیره و هم زیادی دست بخش خصوصی رو باز نذاره که هر کاری دلشون خواست بکنن، مثلاً شرکت ها با هم تبانی کنن. خدمات رفاهی: بیشتر وظیفه دولت، انجام کارهای خدمات رفاهیه. در اقتصاد سرمایه داری، حتی بخش عمده رفاهیات هم توسط بخش خصوصی انجام می شه (مثل سیستم حمل ونقل خصوصی، تاکسیرانی خصوصی، خدمات درمانی خصوصی). دولت در نظام سرمایه داری فقط جاهایی حاضر می شه که بخش خصوصی نخواد وارد بشه. اما در اقتصادهای میکس، عمده سرمایه های دولتی در بخش خدماتی آورده می شه. یعنی اکثر خدمات رفاهی شما مثل اتوبوس رانی و تاکسیرانی، وابسته به دولته، چون ارگان های خصوصی خیلی سراغ این ها نمی رن. 4. اقتصاد سوسیالیستی: جامعه و دولت، در کنار هم؟ یه نوع اقتصاد دیگه هم داریم به اسم اقتصاد سوسیالیستی. سعی می کنم جوری بگم که بعداً برای یوتیوب هم مشکلی پیش نیاد. ببینید، در اقتصاد سوسیالیستی، یه ترکیبی وجود داره از جوامع و دولت. دولت که سر جای خودشه (ریاست جمهوری، نخست وزیری و...). اما ما یه سری "جوامع" هم داخل کشور داریم، یه سری احزاب، یه سری جامعه های کوچیک کوچیک، مثلاً جوامع ارامنه، جوامع یهودی ها، جامعه ایرانی ها در کانادا. مالکیت توسط جوامع (تعاونی ها/سندیکاها): علاوه بر اینکه دولت می تونه مالکیت هایی داشته باشه، بخش خصوصی اینجا معنای متفاوتی پیدا می کنه. وقتی از بخش خصوصی در نظام های دیگه صحبت می کنیم، منظورمون سهام داری شرکت های سهامی یا ورود مستقیم یه فرد به یه سرمایه گذاریه. اما وقتی در سوسیالیسم از "جوامع" صحبت می کنیم، بیشتر داریم میریم سمت تعاونی ها، کارهای گروهی و به قول آرش عزیز، سندیکاها. مثال: مثلاً مالکیت تاکسیرانی فلان کشور مال جامعه ایرانی هاست. یا یه مثال ساده تر، در عجمان امارات، ارائه دهنده ژنراتورهای برق (به قول آرش، دقیقاً سندیکاها) کلاً با ایرانی هاست. جامعه ایرانی مسئول تأمین ژنراتورهاست. متوجه شدید؟ از بحث احزاب میایم بیرون و به قول آرش، بحث سندیکا رو به وجود میاریم. ادعای اصلی: این جور سیستم های اقتصادی ادعا می کنن که میان ثروت رو به صورت برابر بین همه تقسیم می کنن. نمی خوان ثروت یه جا متمرکز بشه، مثلاً روی دولت یا روی بخش خصوصی که معمولاً پولدارهای جامعه هستن. می خوان همه باشن. شما به عنوان بخش خصوصی اگه می خوای کار کنی، باید بری مثلاً دویست تا سهام دار هم با خودت بیاری. سهام دار عادی هم نه، شرکت های تعاونی که همه به شکل برابر در یک راستا باشن. نتیجه: معتقدن که این جوری با تنظیم عادلانه ثروت و قدرت، می شه اقتصاد پایدارتری داشت. مثال هاش کوبا و ونزوئلاست. دیگه خودتون فکر کنید چقدر تونسته اقتصاد رو پایدارتر و بهتر کنه! 5. اقتصاد تعاونی: فقط مردم، بدون دولت! فرق اقتصاد تعاونی با سوسیالیستی در نهاد کلیه. در سوسیالیستی ما دولت رو هم داریم. اما در اقتصاد تعاونی، فقط تعاونی مردمه، فقط مردم. دولت شخصاً وارد نمی شه، اما مردم به صورت تعاونی، سندیکا یا جامعه های کوچولو کوچولو شرکت می کنن. جمع بندی انواع نظام های اقتصادی پس تا اینجا پنج نوع نظام اقتصادی رو بررسی کردیم: کاپیتالیسم (سرمایه داری): دولت تقریباً هیچ کاره است. همه چیز دست بخش خصوصی. دولت فقط در صورت عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در یک بخش، ورود می کند اما حق دخالت در قیمت، محصول، میزان تولید و... را ندارد. نتیجه: تخصص گرایی، کیفیت خوب، خدمات مشتری مناسب. دستوری (انحصاری): دولت مالک همه چیز است و در همه چیز دخالت می کند. همه چیز دولتی سازی شده و توسط دولت تعیین می شود (چقدر، به کی، کجا، به چه قیمتی). بازار انحصاری است. نتیجه: عدم تخصص، عدم تمایل به ارتقای کیفیت و خدمات مشتری. مختلط: دولت و بخش خصوصی با هم همکاری می کنند. بخش هایی که بخش خصوصی تمایلی به سرمایه گذاری در آن ها ندارد (بیشتر رفاهیات) توسط دولت پوشش داده می شود و مابقی توسط بخش خصوصی. کیفیت معمولاً بهتر از دستوری اما نه به خوبی سرمایه داری است. تعاونی: سندیکاها و جوامع کوچک به عنوان بخش خصوصی وارد می شوند. یک فرد به تنهایی نمی تواند به شکل سهامی وارد شود، باید حتماً به عنوان یک سندیکا یا جامعه ثبت شده باشد. کل اقتصاد بر اساس تعاونی ها پیش می رود. سوسیالیستی: ترکیبی از دولت و تعاونی ها (جوامع). با اینکه هدف توزیع عادلانه ثروت است، اما نتایج مطلوبی نداشته است. نگاهی به اقتصاد آمریکا خب، نیم ساعتی شد که داریم صحبت می کنیم. فکر می کنم برای نظام های اقتصادی امروز کافی باشه. به صورت کلی، اقتصاد آمریکا یک اقتصاد سرمایه داری است. یعنی تا جای ممکن تمایل دارند که دولت اصلاً حاضر نباشه و فقط به عنوان یک کنترل کننده و تأمین کننده برای کمک، حضور داشته باشه. اما تصمیم گیری های بزرگ و همه چیز بر اساس بخش خصوصی شکل می گیره. ایالات متحده یک اقتصاد بازار آزاد و سرمایه داریه. اهمیت شناخت این نظام ها برای تریدر دفعه بعدی که می خوایم راجع به اقتصاد آمریکا صحبت کنیم، دقیق تر بررسی می کنیم که این بخش اقتصادی تمرکزش بیشتر روی چیه؟ کشاورزی، صنعت، یا خدمات؟ این شناخت بهتون کمک می کنه. مثلاً وقتی داده های خدماتی آلمان ضعف نشون میده، یهو می بینید یورو خیلی می ریزه. اما اگه داده های تولیدی آلمان ضعف نشون بده، شاید یه کاهشی داشته باشه، ولی نه اون قدر. چرا؟ چون بیس اقتصاد آلمان بر خدماته. وقتی خدماتش آسیب می بینه، یعنی بخش اصلی اقتصاد آلمان دچار مشکل شده و ترس زیادی به وجود میاد. اما اگه تمرکزش روی بخش دیگه ای باشه که هنوز داره خوب کار می کنه، تأثیرش کمتره. سخن پایانی فعلاً این جلسه رو همین جا جمع بندی می کنیم. امیدوارم که آخر هفته خوبی داشته باشید و خیلی خوشحال شدم که با هم وقت گذروندیم. هفته آینده ان شاءالله اقتصاد آمریکا رو تموم می کنیم و میریم سراغ بقیه جاهای دنیا.

آموزش/10/11/2024

تحلیل فاندامنتال - هفته ی سوم اکتبر ۲۰۲۴

دوشنبه ۱۴ اکتبر تعطیلی بانکی در آمریکا چون بانک های آمریکا تعطیل هستند، نقدینگی تو بازار کمتره و این می تونه باعث بشه جفت ارزهایی که با دلار آمریکا کار می کنن نوسان زیادی داشته باشن. سخنرانی اعضای فدرال رزرو چند نفر از مقامات فدرال رزرو، مثل گاسکاری و والر، صحبت می کنن و ممکنه اشاره هایی به سیاست های آتی داشته باشن. مخصوصاً درباره اینکه بیشتر می خوان نرخ بهره رو افزایش بدن، حرف فدرال خیلی مهمه و برعکس. سه شنبه ۱۵ اکتبر : گزارش شاخص قیمت مصرف کننده نیوزیلند گزارش تورم سه ماهه نیوزیلند منتشر میشه. اگه نرخ تورم بالاتر از حد انتظار باشه، ممکنه دلار نیوزیلند کمی قوی تر بشه. ولی اگه پایین تر از حد انتظار باشه، فشار روی بانک مرکزی برای کاهش نرخ بهره بیشتر میشه. سخنرانی رئیس بانک مرکزی استرالیا رئیس بانک مرکزی استرالیا صحبت می کنه. از اونجایی که اخیراً گفته شاید نیاز به کاهش نرخ بهره باشه، بازار منتظر می مونه ببینه چطوره. اگه دوباره تمایل به کاهش نرخ بهره مطرح بشه، دلار استرالیا ممکنه ضعیف بشه. انتشار داده های اشتغال بریتانیا گزارش هایی مثل نرخ بیکاری و میانگین درآمدها منتشر میشه. اگه بازار کار قوی باشه، پوند ممکنه تقویت بشه و اگه آمارها ضعیف باشن، احتمالاً بازار نگران به پوند بدبین میشه. شاخص احساسات اقتصادی آلمان و شاخص تورم فرانسه این گزارش ها درباره وضعیت اقتصادی حوزه یورو اشاره دارن. بهبود وضعیت اقتصادی آلمان می تونه به نفع یورو باشه. ولی اگه تورم فرانسه ضعیف باشه، ممکنه انتظار برای کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا رو تقویت کنه و به ضرر یورو باشه. چهارشنبه ۱۶ اکتبر انتشار شاخص قیمت مصرف کننده بریتانیا گزارش تورم بریتانیا منتشر میشه. اگه نرخ تورم کمتر از حد انتظار باشه، احتمال کاهش نرخ بهره بیشتر میشه و پوند ممکنه افت کنه. ولی اگه تورم بالا باشه، بانک مرکزی ممکنه سیاست های انقباضی خودش رو ادامه بده که به نفع پوند خواهد بود. سخنرانی رئیس بانک مرکزی اروپا ( کریستین لاگارد) کریستین لاگارد صحبت می کنه و ممکنه به تغییرات احتمالی در سیاست های پولی اشاره کنه. اگه اشاره ای به بیشتر انقباضی بودن یا کاهش نرخ بهره صورت نگیره، ممکنه یورو ضعیف بشه. جمعه ۱۸ اکتبر تصمیم گیری درباره نرخ بهره بانک مرکزی اروپا بانک مرکزی اروپا تصمیم می گیره که نرخ بهره رو تغییر بده یا نه. پیش بینی ها می گن که شاید نرخ بهره رو کاهش بدن تا از اقتصاد حمایت کنن. اگه نرخ بهره کاهش پیدا کنه، یورو ممکنه تضعیف بشه، ولی اگه ثابت نگه دارن، می تونه به عنوان نشونه ای از اعتماد به اقتصاد باشه و یورو تقویت بشه. در این هفته برای بازارهای ارزی، نوسانات و هر کدوم از این رویدادها می تونه تاثیر زیادی روی جفت ارزهای مختلف داشته باشه. از سیاست های بانک های مرکزی تا داده های اقتصادی و شرایط ژئوپلتیکی، همه می تونن تاثیر روی ارزش ارزها بذارن. موارد مهم در مورد جلسه ی نرخ بهره اروپا توقع کلی بازار از صحبت های کریستین لاگارد در حال حاضر اینه که احتمالا تغییری در نرخ نخواهد بود. دلیل این انتظار به این برمی گرده که اقتصاد حوزه ی یورو در ماه های اخیر نشون داده که با ضعف، افزایش نرخ و کاهش نرخ تورم در حال مواجهه. بر همین تحلیل، برخی معتقدند که بانک مرکزی اروپا ممکنه به دلیل این شرایط نیاز به کاهش نرخ بهره و یا استفاده از ابزارهای تسهیل پولی بیشتری داشته باشه. بازار همچنین به دنبال نشونه هایی از تغییر سیاست های پولی بانک مرکزی اروپاست. اگه لاگارد در مورد کاهش احتمالی نرخ بهره یا شروع برنامه های تسهیل پولی صحبت کنه، این موضوع به عنوان نشانه ای از تمایل به حمایت بیشتر از اقتصاد در نظر گرفته میشه و می تونه منجر به تضعیف یورو و رشد جفت ارزهایی مثل یورو/ دلار بشه. با این حال، اگه لاگارد در سخنان خود در همان مناطق اشاره کنه یا سیگنال هایی در مورد نگرانی از تورم و ضرورت کنترل اون بده، بازار با تلقی کردن این حرف ها به عنوان لحن هاوکیش، واکنش نشون میده و نرخ بهره بدون تغییر باقی می مونه و روابط اقتصادی، لحن داویش به عنوان احتمال اصلی مورد نظر گرفته میشه. صحبت های لاگارد و جهت هایی که به بازار میتونه بده: داویش ( Dovish) اگر لاگارد به موارد زیر اشاره کنه، معمولاً لحن داویش داره: کاهش نرخ بهره: اگر لاگارد از لزوم کاهش نرخ بهره برای حمایت از رشد اقتصادی صحبت کنه، این نشون دهنده ی داویش بودن محسوب میشه. تسهیل پولی: اگه دوباره صحبت درباره ی افزایش برنامه های خرید دارایی یا دیگر ابزارهای تسهیل پولی به منظور حمایت از اقتصاد باشه، معمولاً داویش هست. نگرانی از رشد اقتصادی: اگه لاگارد در مورد رشد اقتصادی، اشاره کنه که با سیاست های انبساطی یا تسهیل گرایانه نیاز به حمایت داره، نشونه ی داویش بودنه. اصرار بر کاهش تورم: صحبت در مورد اینکه تورم از هدف تعیین شده پایین تره و نیاز به اقدامات اضافی برای تحریک اقتصاد وجود داره هم داویش هست. صحبت های لاگارد و جهت هایی که به بازار میتونه بده: هاوکیش ( Hawkish) اگر لاگارد به این موارد اشاره کنه، لحنش هاوکیش هست: افزایش نرخ بهره: اگه لاگارد از لزوم افزایش نرخ بهره برای کنترل تورم صحبت کنه، این نشون دهنده ی هاوکیش بودن هست. توقف یا کاهش خرید دارایی: هر اشاره ای به توقف یا کاهش برنامه های خرید دارایی، معمولاً به عنوان علامتی از سیاست های پولی انقباضی و هاوکیش تلقی میشه. نگرانی از تورم بالا: اگه لاگارد تاکید کنه که تورم در حال افزایشه و نیاز به کنترل داره، نشون دهنده ی فاصله از سیاست های تسهیلی و لحن هاوکیشه. اشاره به قدرت اقتصادی: صحبت درباره ی رشد اقتصادی قوی و نیاز به کم کردن سیاست های پولی، نشونه ی هاوکیش بودن هست. در کل، لحن هاوکیش به تغییر سیاست های پولی بیشتر از اقتصاد داویش می پردازه و نشون میده که بانک مرکزی تمایل به کنترل تورم با افزایش نرخ بهره و کاهش تسهیل پولی داره. در مورد سخنرانی های مهم روز دوشنبه ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴ برای روز دوشنبه، دو عضو فدرال رزرو، نیل کاشکاری و کریستوفر والر قرار است صحبت کنند. بازار به دنبال سیگنال هایی از سمت این مقامات فدرال رزرو هست تا بفهمه آیا در ماه های آینده افزایش نرخ بهره ادامه خواهد داشت یا خیر. اخیراً فدرال رزرو موضع محتاطانه ای گرفته و سعی کرده بین کنترل تورم و نگرانی های مربوط به کاهش رشد اقتصادی تعادل برقرار کنه. انتظار بازار از این سخنرانی ها اینه که اعضای فدرال رزرو به سیاست های کنونی اشاره کنند و ممکنه نشونه هایی از لحن هاوکیش یا داویش از صحبت هاشون بیرون بیاد. هاوکیش ( Hawkish) اگر کاشکاری یا والر به نگرانی های مربوط به تورم بالا اشاره کنند و از نیاز به افزایش نرخ بهره صحبت کنند، نشان دهنده ی تمایل به سیاست های انقباضی و هاوکیش تلقی میشه. چنین صحبت هایی احتمالاً باعث تقویت دلار آمریکا میشه، چون انتظارات برای افزایش بیشتر نرخ بهره تقویت میشه. داویش ( Dovish) اگر صحبت هاشون بیشتر روی نشانه هایی کنند که رشد اقتصادی متمرکز باشه، و به این اشاره کنه که باید نرخ بهره رو متوقف یا کاهش داد، می تونه نشونه ی داویش بودن باشه. در کل، بازار احتمالاً به دنبال لحن هاوکیش هست، اما با توجه به داده های اخیر که نشون دهنده ی ضعف اقتصادی هستن، احتمال لحن داویش هم وجود داره. باید دید این سخنرانی ها چگونه میتونن انتظارات بازار در مورد نرخ بهره ی آینده ی فدرال رزرو رو تنظیم کنن. اعضای هاوکیش فدرال رزرو : نیل کاشکاری و کریستوفر والر نیل کاشکاری رئیس فدرال رزرو مینیاپولیس، معمولاً دیدگاه های تند و سخت گیرانه ای داره و تأکید می کنه که اگر کنترل تورم باید جدی باشه، سیاست هاش رو تغییر بده و معتقده تا وقتی تورم تحت کنترل نباشه، بهتره نرخ بهره بالا بمونه. کریستوفر والر هم تقریباً همیشه مواضع هاوکیش داره. اون هم از افزایش نرخ بهره حمایت می کنه و می گه که وقتی تورم بالاست و اقتصاد هنوز درگیر عدم تعادل هست، سیاست های انقباضی مناسبه. والر حتی تأکید کرده که اگر لازم باشه، فدرال رزرو باید آماده باشه تا نرخ ها رو دوباره هم افزایش بده. بطور کلی، هر دو این افراد تمایل دارن که سیاست های سخت گیرانه رو نگه دارن و بیشتر روی کنترل تورم تمرکز دارن. احتمال داره که نحوه ی صحبت هاشون باز هم تأکید کنه که نیاز به افزایش بهره هست، و اگه اینطور باشه، احتمالاً باعث میشه دلار آمریکا قوی تر بشه.

آموزش/10/14/2024

آشنایی با اخبار مهم- نرخ بهره

معرفی: سلام! امیدوارم حالتون عالی باشه. امروز می خوام در مورد یکی از جذاب ترین و مهم ترین رویدادهایی که توی بازارهای مالی باهاش مواجه می شیم صحبت کنم: اخبار نرخ بهره . این اخبار، که بهشون "مانیتور پالسی" (Monetary Policy) هم می گن، می تونن نوسانات خیلی شدیدی رو توی بازار ایجاد کنن، چه قبل از انتشارشون و چه بعدش. توی دنیای تریدینگ، ما با خبرهای مختلفی مثل نرخ تورم، بیکاری، یا NFP سروکار داریم، اما نرخ بهره یه چیز دیگه ست! چرا؟ چون تاثیرش خیلی عمیق و گسترده ست و می تونه چارت هایی مثل طلا، فارکس و حتی شاخص ها رو حسابی تکون بده. هفته گذشته یه نمونه از این خبر رو داشتیم و حرکت فوق العاده ای رو توی چارت طلا دیدم. نواحی که مدنظرم بود فعال شدن و برای من خیلی جذاب بود. همین باعث شد فکر کنم چرا این اطلاعات رو با شما به اشتراک نذارم؟ شاید برای کسایی که دوست دارن اخبار رو معامله کنن، این محتوا یه راهنمای خوب باشه. توی این مقاله، که بر اساس یه ویدیوی آموزشی تهیه شده، قراره با هم ببینیم نرخ بهره چیه، چطور تحلیلش کنیم و چطور ازش توی ترید سود ببریم. پس همراه من باشین تا این موضوع رو کامل باز کنیم! آموزش مفاهیم کلیدی نرخ بهره چیه و چرا انقدر مهمه؟ نرخ بهره، نرخیه که بانک های مرکزی (مثل فدرال رزرو آمریکا یا بانک مرکزی انگلستان) تعیین می کنن و تاثیر مستقیمی روی اقتصاد داره. این نرخ، هزینه وام گرفتن یا سود پس انداز رو مشخص می کنه. حالا توی بازارهای مالی، نرخ بهره یه عامل کلیدی برای ارزش گذاری ارزهاست: کاهش نرخ بهره: وقتی نرخ بهره کم می شه، سرمایه گذارا کمتر تمایل دارن پولشون رو توی اون کشور نگه دارن، چون سود کمتری می گیرن. نتیجه؟ ارز اون کشور ضعیف می شه. افزایش نرخ بهره: برعکس، وقتی نرخ بهره بالا می ره، سرمایه گذارا جذب اون کشور می شن و ارز قوی تر می شه. اما یه نکته مهم که توی ویدیو هم گفتم: این تاثیرات همیشه خطی و ساده نیستن. بستگی داره اقتصاد توی چه سیکلی باشه و بازار چه انتظاری داشته باشه. سه بخش اصلی اخبار نرخ بهره اخبار نرخ بهره معمولاً توی سه بخش ارائه می شن که هر کدومشون می تونن بازار رو تکون بدن: 1. اعلام نرخ بهره اولین بخش، خود نرخ بهره ست که اعلام می شه. اینجا سه حالت داریم: مطابق با انتظارات بازار: اگه نرخ همونی باشه که بازار پیش بینی کرده، معمولاً نوسان زیادی نمی بینیم. چرا؟ چون بازار از قبل اینو "پرایس" کرده. توی بازار، ما (یا بهتر بگم بزرگان بازار) آینده رو معامله می کنن، نه حال حاضر رو. پس اگه پیش بینی شون درست باشه، خبری نیست! سورپرایز صعودی: مثلاً بازار منتظر کاهش 0.25% بود، ولی 0.5% کم شد. این یه سورپرایز صعودی توی کاهش نرخه و باعث ضعیف شدن ارز می شه. مثل اتفاقی که توی جلسه قبلی فدرال رزرو افتاد و طلا یه کندل صعودی بزرگ زد. سورپرایز نزولی: اگه بازار توقع کاهش 0.25% داشته باشه، ولی فقط 0.1% کم بشه یا اصلاً کم نشه، این سورپرایز نزولیه. توی کاهش نرخ، این می تونه ارز رو قوی تر کنه، چون سرمایه گذارا هنوز امید دارن. 2. گزارش همراه با نرخ بعد از اعلام نرخ، یه گزارش منتشر می شه که جزئیات بیشتری داره. چند تا نکته کلیدی توی این گزارش هست: تعداد رای دهنده ها: چند نفر موافق بودن؟ چند نفر مخالف؟ اگه اختلاف نظر زیاد باشه، نشون می ده که شاید سیاست های آینده بانک مرکزی خیلی قطعی نباشه. دات پلات (Dot Plot): این یه چارت نقطه ست که نشون می ده اعضای بانک مرکزی چه نرخی رو برای آینده پیش بینی می کنن. مثلاً یه سال دیگه نرخ بهره کجا قراره باشه؟ این برای جهت گیری میان مدت و بلندمدت بازار خیلی مهمه. دیدگاه ها درباره اقتصاد: اگه توی گزارش از تورم، بیکاری یا رشد اقتصادی نگرانی هایی مطرح بشه، می تونه سیگنال هایی به بازار بده. 3. کنفرانس خبری آخرین بخش، کنفرانس خبریه که معمولاً نیم ساعت تا 45 دقیقه بعد از اعلام نرخ برگزار می شه. اینجا رئیس بانک مرکزی (مثل جروم پاول) میاد و به سوالات خبرنگارا جواب می ده. این بخش گاهی از خود نرخ هم مهم تره! چرا؟ چون لحن صحبت ها و پاسخ ها می تونه بازار رو غافلگیر کنه. مثلاً هفته گذشته، بعد از کاهش نرخ بهره آمریکا، همه فکر می کردن دلار قراره بریزه، ولی پاول با یه لحن هاوکیش (تمایل به افزایش نرخ) صحبت کرد و بازار بالانس شد. نکات کاربردی و عملی حالا که مفاهیم رو یاد گرفتیم، بیایم سراغ نکات عملی برای ترید با اخبار نرخ بهره: 1. پیش بینی بازار رو بفهمید برای اینکه بتونید از اخبار سود ببرید، باید بدونید بازار چه انتظاری داره. یه ابزار خوب برای این کار، بازار FTIR یا فیوچرزه. این چارت ها نشون می دن بازار چقدر روی یه نرخ خاص شرط بندی کرده. اگه فاندامنتال کار می کنید، اینو عمیق تر بررسی کنید، ولی اگه تکنیکالیست هستید، کافیه یه منبع معتبر داشته باشید که پیش بینی بازار رو بهتون بگه. 2. چرخه اقتصادی رو در نظر بگیرید توی ویدیو هم گفتم: اینکه توی کدوم بخش از چرخه اقتصادی هستیم، خیلی مهمه. مثلاً: توی دوره کاهش نرخ بهره، اگه سورپرایز نزولی داشته باشیم (کمتر از انتظار کم بشه)، ارز می تونه قوی بشه. توی دوره افزایش نرخ، اگه سورپرایز صعودی باشه (بیشتر از انتظار زیاد بشه)، باز هم ارز قوی می شه. پس همیشه شرایط کلی رو چک کنید. 3. گزارش و دات پلات رو سریع بخونید بعد از اعلام نرخ، توی 3-4 دقیقه اول گزارش رو مرور کنید: تعداد موافق ها و مخالف ها رو ببینید. دات پلات رو چک کنید که جهت گیری آینده چیه. اگه نگرانی درباره تورم یا GDP مطرح شده، توجه کنید. اینا سیگنال های مهمی هستن. 4. کنفرانس خبری رو جدی بگیرید کنفرانس خبری می تونه نوسانات بزرگی ایجاد کنه. چند تا نکته: لحن صحبت ها: هاوکیش (افزایشی) یا داوویش (کاهشی)؟ این رو از تن صدا و کلمات رئیس بانک مرکزی بفهمید. پاسخ به سوالات: جواب ها می تونن سیگنال های مخفی داشته باشن. عادت های شخصی: مثلاً پاول یا لاگارد (رئیس بانک مرکزی اروپا) عادت های خاصی توی صحبت کردن دارن که با تجربه می تونید تشخیص بدید. 5. مدیریت ریسک رو فراموش نکنید ترید با اخبار پرریسکه. پس: حجم معاملات رو کم نگه دارید. حتماً حد ضرر (Stop Loss) بذارید. برای نوسانات ناگهانی آماده باشید. جمع بندی اخبار نرخ بهره یکی از مهم ترین فرصت ها برای تریدرها توی بازارهای مالیه. با درک سه بخش اصلی (اعلام نرخ، گزارش و کنفرانس خبری) و تحلیل انتظارات بازار، می تونید از این رویدادها سود ببرید. یادتون باشه که چرخه اقتصادی و مدیریت ریسک، دو تا کلید موفقیتن. این مقاله بر اساس ویدیوی آموزشی من نوشته شده و سعی کردم تمام نکات مهم رو ساده و کاربردی توضیح بدم. می خوای تریدینگت رو به سطح بعدی ببری؟ همین حالا ویدیوی کامل رو توی یوتیوب ببین! توی این ویدیو، همه چیز رو گام به گام با مثال توضیح دادم. برای تماشا، اینجا کلیک کن . نظراتت رو هم زیر ویدیو بنویس تا بیشتر باهم صحبت کنیم!

آموزش/10/15/2024

تحلیل فاندامنتال - هفته ی چهارم اکتبر ۲۰۲۴

دوشنبه ۲۱ اکتبر ۲۰۲۴: سخنرانی لوگان (USD) سخنرانی های فدرال رزرو خیلی مهمن چون معمولاً سرنخ هایی درباره سیاست های آینده میدن. لوگان ممکنه درباره تورم یا بازار کار حرف بزنه که انتظارات بازار درباره نرخ بهره رو تغییر بده. بسته به لحنش (هاوکیش یا داویش)، از اونجایی که نماینده ی دالاس در حال حاضر موضع هاوکیش داره، اگر داویش صحبت کنه تأثیر و حرکت بزرگتری برای ریزش دلار بوجود میاره پس معامله گرا ممکنه موقعیت های دلاری شون رو تغییر بدن. سخنرانی کاشکاری (USD) کاشکاری عضو میناپولیس فدرال رزرو، در حال حاضر هاوکیش هست اما از اونجا که قبل از این همیشه سعی داشته موضع داویش خودش رو حفظ کنه و با توجه به وضعیت کاهش تورم، و اگر توی سخنرانیش درباره لزوم احتیاط توی سیاست های پولی صحبت کنه مخصوصاً اگه تورم خیلی مشکل ساز نباشه، اگه یه کم اهمیتی نشون دادن هم ادامه بده احتمالا این باعث کاهش سریع تر نرخ بهره می شه و از اونجا که کاشکاری یه عضو هاوکیش هست، می تونه دلار رو ضعیف کنه. سه شنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۲۴: سخنرانی هارکر (USD) هارکر عضوی از فیلادلفیا با اینکه به موضع هاوکیش داشته، اما اخیراً کمی انعطاف به خرج داده و معتقده نیاز به کمی داده ها و فالو کرد و بعد تصمیم گرفت. با این اوصاف ممکنه درباره کنترل تورم توسط فدرال رزرو و تکرارش توی بازار حرف بزنه. اگه تأکید کنه که تورم هنوز نگران کننده ست، بازار انتظار سیاست های سخت گیرانه تری رو خواهند داشت که دلار رو قوی تر می کنه. اگه دیدگاهش کمی ملایم تر باشه، ممکنه نشونه ای از افزایش سرعت کاهش نرخ بهره باشه. سخنرانی لاگارد (EUR) : لاگارد به عنوان رئیس بانک مرکزی اروپا تأثیر زیادی روی سیاست های پولی یورو داره. اگه نگرانی هاش درباره تورم ادامه داشته باشه احتمال تشدید سیاست های پولی هست که یورو رو تقویت می کنه. اما اگه بیشتر روی رشد اقتصادی و تعادل تأکید کنه، ممکنه معامله گرا انتظار مواضع داویش تری از بانک مرکزی اروپا داشته باشن. چهارشنبه ۲۳ اکتبر فروش خانه های موجود (USD) پیش بینی: منفی ۱.۶٪ قبلی: منفی ۲.۰٪ بازار مسکن یک شاخصی مهم از سلامت کلی اقتصاد است کاهش فروش خانه ممکنه نشونه ای از کاهش تقاضای مصرف کننده و ضعف اقتصادی باشه. اگه داده ها بدتر از پیش بینی باشن، ممکنه نشونه ای از کندی بالقوه باشه و فدرال رزرو رو مجبور به بازنگری توی سرعت کاهش نرخ بهره کنه که احتمالاً دلار رو تضعیف می کنه. سخنرانی بارکین (USD) بارکین عضو هاوکیش (سخت گیر) ریچموندی فدرال رزرو هست که همیشه تمرکز ویژه ای روی داده های اقتصادی داره. سخنرانی بارکین می تونه اطلاعات مهمی درباره دیدگاه فدرال رزرو درباره تورم و رشد اقتصادی بده. اگه نشون بده که تورم هنوز یه نگرانی جدیه، احتمالاً کاهش نرخ بهره به تعویق می افته و دلار تقویت میشه. اما اگه بیشتر روی ریسک های اقتصادی تمرکز کنه، ممکنه موضع محتاطانه تری اتخاذ کنه و در نتیجه سیگنال کاهش نرخ بهره و افت دلار رو به بازار بده. سخنرانی لاگارد (EUR) یکی دیگه از سخنرانی های مهم لاگارد ممکنه روی کنترل تورم یا رشد اقتصادی تمرکز کنه. اگه لاگارد تأکید کنه که تورم هنوز بالاست و نیاز به تشدید بیشتر هست، احتمالاً یورو تقویت می شه. در غیر این صورت، اگه رشد اقتصادی نگرانی اصلی باشه، لاگارد ممکنه نشون بده که افزایش نرخ بهره کندتر می شه. پنج شنبه ۲۴ اکتبر PMI تولیدی Judo Bank (AUD) پیش بینی: ۴۶.۲ قبلی: بالا تر از ۴۷ PMI زیر ۵۰ نشون دهنده انقباضه و به این معنیه که بخش تولید استرالیا تحت فشار قرار داره. این شرایط اقتصادی ضعیف می تونه بانک مرکزی استرالیا رو مجبور کنه که نرخ بهره رو متوقف یا حتی سریع تر کاهش بده. عملکرد ضعیف تو این بخش می تونه AUD رو تضعیف کنه، مخصوصاً اگه اقتصادهای بزرگ دیگه بهتر عمل کنن. PMI خدماتی Judo Bank (AUD) پیش بینی: ۵۱ قبلی: ۵۰.۵ بخش خدماتی، بخش بزرگی از اقتصاد استرالیاست. به PMI خدماتی بالای ۵۰ نشون دهنده رشد این بخشه و می تونه کل اقتصاد رو حمایت کنه. داده های مثبت می تونن به حفظ ارزش AUD کمک کنن، چون نشون می ده رشد اقتصادی همچنان ادامه داره. PMI تولیدی HCOB ( EUR) پیش بینی: ۴۴.۱٪ قبلی: ۴۴.۶٪ PMI ضعیف توی بخش تولید نشون می ده که منطقه یورو هنوز با مشکلات اقتصادی، بویژه توی بخش های صنعتی مواجهه. انقباض مداوم می تونه بانک مرکزی اروپا رو به سمت سیاست های تسهیلی بیشتر ببره، که احتمالاً یورو رو تضعیف می کنه، چون معامله گرا انتظار سیاست های شدیدی بیشتری دارن. PMI خدماتی HCOB ( EUR) پیش بینی: ۴۹.۶٪ قبلی: ۴۹.۶٪ با اینکه خدمات بهتر از تولید عمل می کنه، اما PMI همچنان نزدیک به رکوده. اگه PMI خدماتی بیشتر کاهش پیدا کنه، می تونه نشونه چالش های گسترده تری باشه و احتمال سیاست های تسهیلی بیشتر از سوی بانک مرکزی اروپا رو افزایش بده که می تونه یورو رو تضعیف کنه. PMI خدماتی S P Global ( GBP) پیش بینی: ۵۲.۰٪ قبلی: ۵۲.۴٪ PMI خدماتی بالای ۵۰ نشون دهنده ادامه رشد تو بزرگ ترین بخش اقتصاد بریتانیاس. این وضعیت برای اقتصاد بریتانیا مثبت محسوب میشه و می تونه پوند رو تقویت کنه، بویژه اگه بانک انگلستان تو مسیر سیاست های سخت گیرانه پولی باقی بمونه. PMI تولیدی S P Global ( GBP) پیش بینی: ۵۱.۶٪ قبلی: ۵۱.۵٪ گسترش مداوم توی بخش تولید نشون دهنده استحکام بخش صنعتی بریتانیا هست. اعداد قوی PMI تولیدی می تونه انتظارات برای سیاست های پولی سخت تر رو تقویت کنه که می تونه پوند رو قوی تر کنه، بویژه اگه تورم همچنان بالا بمونه. درخواست های مداوم بیکاری ( USD) پیش بینی: 1865K قبلی: 1867K داده های بیکاری پیش بینی از سلامت بازار کار ارائه می ده. کاهش این اعداد نشون دهنده یه بازار کار قوی و حمایت از رشد اقتصاده. اگه این اعداد همچنان کم بشن، می تونه نرخ بهره فعلی بهره از سوی فدرال رزرو رو توجیه کنه و دلار آمریکا رو تقویت کنه. PMI خدماتی S P Global ( USD) پیش بینی: ۵۴.۰٪ قبلی: ۵۵.۲٪ PMI خدماتی قوی نشون دهنده فعالیت اقتصادی سالم، بویژه توی بخش های غیر تولیدیه. اگه PMI همچنان قوی بمونه می تونه انتظار سیاست های سخت گیرانه تر فدرال رزرو رو تقویت کنه و از دلار آمریکا حمایت کنه. فروش خانه های جدید ( USD) پیش بینی: 0.71M قبلی: 0.716M کاهش فروش خانه های جدید می تونه نشونه ای از تقاضای ضعیف تر تو بازار مسکن باشه که یکی از محرک های کلیدی فعالیت های اقتصاده. این وضعیت می تونه فدرال رزرو رو به اتخاذ رویکرد محتاطانه تری توی کاهش نرخ بهره سوق بده و می تونه دلار آمریکا رو تضعیف کنه اگه فروش خانه ها همچنان کاهش پیدا کنن. سخنرانی هامک ( USD) از اونجا که جهت خاصی از هاوکیش یا داویش بودن این عضو کلیدی فدرال رزرو نداریم، در کنار اینکه بازار تلاش میکنه جهت فکری رو مشخص کنه میشه گفت این سخنرانی می تونه مثل یه سخنرانی جدید و دیدگاه های هامک بی طرف محسوب بشه. واضح صحبت درباره موضع فدرال رزرو در مورد تورم و رشد اقتصادی داره. اگه هامک به حفظ نرخ های بهره ی بالا برای مبارزه با تورم تمایل نشون بده، احتمالاً دلار آمریکا قوی تر می شه. جمعه ۲۵ OCTOBER نرخ بیکاری ( EUR) ▪ پیش بینی: ۱۱.۶٪ ▪ قبلی: ۱۱.۷٪ افزایش نرخ بیکاری نشونه ای از ضعف اقتصاده و ممکنه باعث سیاست های تسهیلی بیشتر از سوی بانک مرکزی اروپا بشه. اگه نرخ بیکاری بیشتر افزایش پیدا کنه این می تونه منجر به تحریک بیشتر بشه که احتمالاً یورو رو ضعیف می کنه چون بازارها سیاست های تسهیلی بیشتری رو پیش بینی می کنن. شاخص فضای کسب وکار IFO ( EUR) پیش بینی: 95.04 قبلی: 95.04 شاخص فضای کسب وکار IFO نشون دهنده احساسات کسب وکارها در آلمان. کاهش این شاخص نشون دهنده کاهش اعتماد کسب وکارها به آینده اقتصادیه و می تونه نشونه رشد ضعیف تر باشه. اگه کسب وکارها انتظار رشد کمتری داشته باشن، می تونه بانک مرکزی اروپا تحت فشار قرار بگیره که سیاست های پولی دایوش تر اتخاذ کنه که احتمالاً یورو رو ضعیف تر می کنه. سفارشات کالاهای بادوام ( USD) پیش بینی: منفی 0.9 درصد قبلی: صفر درصد سفارشات کالاهای بادوام بازتاب دهنده سرمایه گذاری کسب وکارهاست. کاهش سفارشات نشون دهنده کاهش تقاضا برای کالاهای سرمایه گه که می تونه کند شدن رشد اقتصادی رو نشون بده. این موضوع می تونه فدرال رزرو رو به سمت رویکرد محتاطانه تر در افزایش نرخ بهره سوق بده و ممکنه دلار آمریکا رو تضعیف کنه. شاخص اعتماد مصرف کننده میشیگان ( USD) پیش بینی: 68.9 قبلی: 70.1 اعتماد مصرف کننده به شاخص پیشرو از هزینه های مصرفی آینده ست. کاهش اعتماد نشون دهنده کاهش خوشبینی مردم نسبت به اقتصاد و ممکنه نشونه کاهش هزینه ها در آینده باشه. اگه این کاهش ادامه داشته باشه، احتمالاً فدرال رزرو سیاست های سخت گیرانه خودش رو بازبینی می کنه که می تونه به تضعیف دلار آمریکا منجر بشه. فروش خردفروشی سالانه ( CAD) پیش بینی: 0.1 درصد قبلی: 0.9 درصد فروش خردفروشی یه معیار کلیدی از هزینه های مصرفیه. رشد قوی خردفروشی نشون می ده که مصرف کننده ها بیشتر خرج می کنن که از رشد اقتصادی حمایت می کنه. اگه اعداد بالاتر از انتظار باشه، این نشونه قدرت مداوم اقتصاد و می تونه از موضع سخت گیرانه تر بانک مرکزی کانادا حمایت کنه و دلار کانادا رو تقویت کنه.

آموزش/10/21/2024

تحلیل فاندامنتال - هفته ی آخر اکتبر ۲۰۲۴

رویدادهای مهم اقتصادی هفته آخر اکتبر 2024 از ۲۸ اکتبر تا یک نوامبر : دوشنبه۲۸ OCTOBER شاخص فضای کسب و کار آلمان (IFO) یورو پیش بینی: ۸۹.۹ قبلی: ۸۹.۶ این شاخص نشون می ده وضعیت اقتصادی آلمان چجوریه. اگر عدد کمتر باشه یعنی رشد ضعیف تر و این به ضرر یورو می شه. اگر بیشتر باشه، نشون می ده اقتصاد مقاومه. شاخص تولید فدرال دالاس – دلار آمریکا پیش بینی: منفی ۲.۱ قبلی: منفی ۴.۱ این شاخص مربوط به فعالیت های تولیدی تگزاسه. اگر بهتر بشه نشون دهنده وضعیت اقتصادی خوب تر و دلار رو قوی تر می کنه. ولی اگر بدتر بشه، یعنی فشار کاهش نرخ بهره همچنان وجود داره و می تونه باعث افت دلار بشه. البته اگه عدد با اختلاف زیاد کمتر باشه، می تونه احتمال رکود رو زیاد کنه و نتیجه ریزش سهام و رشد دلار رو در پی داشته باشه. شاخص تولید فدرال دالاس – دلار آمریکا پیش بینی: منفی ۲.۱ قبلی: منفی ۴.۱ این شاخص مربوط به فعالیت های تولیدی تگزاسه. اگر بهتر بشه نشون دهنده وضعیت اقتصادی خوب تر و دلار رو قوی تر می کنه. ولی اگر بدتر بشه، یعنی فشار کاهش نرخ بهره همچنان وجود داره و می تونه باعث افت دلار بشه. البته اگه عدد با اختلاف زیاد کمتر باشه، می تونه احتمال رکود رو زیاد کنه و نتیجه ریزش سهام و رشد دلار رو در پی داشته باشه. شاخص تولید فدرال دالاس – دلار آمریکا پیش بینی: منفی ۲.۱ قبلی: منفی ۴.۱ پس بهتر اومدنش و خیلییی بهتر اومدنش می تونه دلار رو قوی کنه در غیر اینصورت می تونه موجب کاهش دلار بشه. اینم در نظر داشته باشید که اگه داده به شکل شگفت آوری مثبت بشه می تونه باعث رشد سهام و دلار به طور همزمان بشه اتفاقی که به ندرت اتفاق می افته. سه شنبه ۲۹ OCTOBER : شاخص اعتماد مصرف کننده آمریکا (USD) اعتماد بالای مصرف کننده به معنی مصرف بیشتر و تقویت دلار هست، ولی اعتماد پایین تر می تونه به خاطر نگرانی ها از تورم یا نرخ بالا باشه و برای دلار خوب نیست چون می تونه به فدرال رزرو فشار بیاره برای کاهش بیشتر و سریع تر نرخ بهره. نرخ بیکاری اسپانیا (EUR) کاهش بیکاری یعنی بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت یورو، اما افزایش بیکاری ممکنه نگرانی هایی درباره اوضاع منطقه یورو ایجاد کنه و طبیعتا اقتصاد ضعیف تر می تونه باعث ضعف ارزش ارز بشه. چهارشنبه ۳۰ OCTOBER : شاخص قیمت مصرف کننده استرالیا (AUD) اگر تورم از حد انتظار بیشتر بشه، بانک مرکزی احتمالا استرالیا نرخ بهره رو حفظ می کنه یا سرعت کاهش رو کمتر میکنه که به نفع دلار استرالیاست. تورم کمتر هم می تونه به ضعف ارز منجر بشه. تاییدیه های وام مسکن بریتانیا (GBP) کاهش تاییدیه های وام مسکن ممکنه به خاطر کاهش تقاضای مسکن به دلیل نرخ بهره ی بالا باشه، که می تونه بد و ضعیف باشه. ولی تاییدیه بهتر نشون می ده که بازار هنوز قویه و قدر می تونه فشار بیشتری به بانک مرکزی بریتانیا بده برای حفظ نرخ بهره ی بالا تر و باعث تقویت پوند بشه. گزارش تغییرات اشتغال ADP آمریکا (USD) گزارش تغییرات اشتغال ADP نشون دهنده وضعیت بازار کار در بخش خصوصی هست. اگه عدد خیلی پایین باشه خبر خوبی نیس و ولی اگر ضعیف باشه می تونه نگرانی هایی در مورد رکود و شغلی رو به وجود بیاره و در نتیجه فدرال رزرو رو مجبور به کاهش بیشتر نرخ بهره کنه. همچنین اقتصاددان ها همیشه با توجه به داده های ADP سعی به پیش بینی انتظارشون از NFP در راه میکنن و این می تونه اهمیت این داده رو برای واکنش بازار نشون بده. پنج شنبه ۳۱ OCTOBER : نرخ بیکاری منطقه یورو (EUR) پیش بینی: ۶.۴ درصد قبلی: ۶.۵ درصد کاهش بیکاری نشون دهنده بهبود اقتصاد و یورو رو تقویت می کنه. افزایش نشونه ضعف اقتصادیه در نتیجه باعث ضعف یورو میشه. رشد اقتصادی آمریکا (USD) پیش بینی: ۳.۰ درصد قبلی: ۲.۱ درصد رشد قوی دلار رو قوی تر می کنه، ولی رشد کمتر ممکنه نگرانی هایی از رکود ایجاد کنه. جمعه NOVEMBER 01 : گزارش اشتغال آمریکا (USD) پیش بینی: ۱۱۵ هزار قبلی: ۲۵۴ هزار اگه آمار قوی باشه، دلار تقویت میشه، آمار ضعیف میتونه دلار رو تحت فشار بذاره. اگه داده های قبلی هم اصلاحیه نزولی داشته باشن میتونه واکنش میکس در بازار به همراه داشته باشه. اگر به صورت شگفت آوری عدد زیر ۱۰۰ باشه میتونه باعث ریزش دلار و سهام به طور همزمان بشه. شاخص مدیران خرید چین (CNY) پیش بینی: ۵۰.۲ قبلی: ۵۰.۱ اگر عدد بالای ۵۰ باشه، نشون دهنده توسعه و حمایت از ارزهای کالاییه. ثبات اقتصادی چین میتونه حال خوب رو به بازار بیاره و به روز ریسک پذیر رو داشته باشیم. شاخص تولید بریتانیا (GBP) پیش بینی: ۴۴.۱ قبلی: ۴۴.۳ اگر عدد پایین باشه، پوند تضعیف میشه، ولی اگه بهبود پیدا کنه، پوند قوی تر میشه.

آموزش/10/28/2024

دوره تحلیل تکنیکال صفر تا صد- قسمت اول

های و لو (High Low) در فارکس: کلید تشخیص سوئینگ ها، اینترمدیت ها، BOS و CHoCH برای معاملات هوشمندانه تر مقدمه: چرا تشخیص های و لو در فارکس حیاتی است؟ خب، دوباره سلام به همه شما فعالان و علاقه مندان بازارهای مالی! امروز می خواهیم در مورد یکی از پایه ای ترین و در عین حال حیاتی ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال و معامله گری صحبت کنیم: های و لوها (Highs and Lows) . شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما باور کنید یا نه، درک عمیق و انتخاب صحیح های و لوها، زیربنای اصلی موفقیت یا عدم موفقیت ما در بازارهای پرنوسانی مثل فارکس است. اگر نتوانیم به درستی تشخیص دهیم کدام اوج (High) و کدام کف (Low) برای تحلیل و تصمیم گیری ما قابل قبول است و کدام یک صرفاً یک نوسان کوچک و بی اهمیت، در واقع بخش بزرگی از پازل تحلیل بازار را از دست داده ایم. پس بیایید با هم سفری داشته باشیم به دنیای این نقاط کلیدی و ببینیم چطور می توانیم با انتخاب درستشان، شانس موفقیت خودمان را به طور چشمگیری افزایش دهیم. دو نوع اصلی های و لو: سوئینگ در برابر اینترمدیت اگر بخواهیم به صورت کلی نگاه کنیم، ما با دو مدل اصلی از های و لوها در چارت های قیمتی سروکار داریم: سوئینگ های (Swing High - SWH) و سوئینگ لو (Swing Low - SWL) اینترمدیت های (Intermediate High - ITH) و اینترمدیت لو (Intermediate Low - ITL) حالا سوال اصلی اینجاست: فرق این دو دسته با هم چیست و چرا تشخیص اینکه یک نقطه اینترمدیت است یا سوئینگ، اینقدر برای ما اهمیت دارد؟ سوئینگ های و لو: نبض نوسانات بازار به زبان ساده، هر حرکت نوسانی و موج گونه ای که در بازار اتفاق می افتد، برای ما یک سوئینگ به وجود می آورد. کلمه "سوئینگ" (Swing) در لغت به معنای نوسان یا موج است. پس هر کدام از این قله ها و دره هایی که در نمودار قیمت می بینیم، به نوعی می توانند یک سوئینگ های یا یک سوئینگ لو باشند. بازار دائماً در حال نوسان است، بالا و پایین می رود و این حرکات، سوئینگ ها را شکل می دهند. پس در نگاه اول، هر اوج و کفی که می بینیم، یک سوئینگ است. اینترمدیت های و لو: نقاط عطف مهم و سازنده تغییر روند (CHoCH) اما داستان اینترمدیت ها کمی متفاوت است. اینترمدیت ها های و لوهای عادی نیستند؛ آن ها نقاطی هستند که یک اتفاق مهم تر را در بازار رقم می زنند: چنج آف کرکتر (Change of Character - CHoCH) . برای دوستانی که با مفاهیم ICT (Inner Circle Trader) آشنایی کمتری دارند، بگذارید کمی بیشتر توضیح بدهم. ما به طور کلی دو نوع شکست ساختار (Structure Break) در بازار داریم: بریک آف استراکچر (Break of Structure - BOS): تصور کنید یک روند مشخص از قبل در بازار داشته ایم، مثلاً یک روند صعودی. در این روند، قیمت سقف ها و کف های بالاتری می سازد. اگر قیمت بیاید و آخرین سقف معتبر قبلی را بشکند و به حرکت صعودی خود ادامه دهد، به این شکست ساختار که در جهت روند اصلی اتفاق افتاده، "بریک آف استراکچر" یا به اختصار BOS می گوییم. در واقع BOS تأییدی بر ادامه روند فعلی است. چنج آف کرکتر (Change of Character - CHoCH یا ChOk): حالا سناریوی دیگری را در نظر بگیرید. فرض کنید یک روند نزولی داریم که در آن، قیمت دائماً کف ها و سقف های پایین تری (Lower Lows and Lower Highs) می سازد. ما انتظار داریم این روند ادامه پیدا کند. اما ناگهان، قیمت به جای اینکه یک سقف پایین تر بسازد و به نزول ادامه دهد، می آید و آخرین سقف معتبر نزولی (Lower High) را از بالا می شکند و یک سقف بالاتر (Higher High) ایجاد می کند. این اتفاق نشان می دهد که "شخصیت" و جهت بازار در حال تغییر است. به این نوع شکست ساختار که منجر به تغییر جهت بالقوه روند می شود، "چنج آف کرکتر" می گوییم. طبیعتاً، پس از وقوع CHoCH و تغییر روند (مثلاً از نزولی به صعودی)، اگر قیمت در روند جدید خود سقف های جدیدتری بسازد، آن شکست ها دیگر BOS در جهت روند صعودی جدید خواهند بود، نه CHoCH. ارتباط بین انواع های/لو و انواع شکست ساختار حالا به بحث اصلی برگردیم: سوئینگ های و سوئینگ لوها، معمولاً بریک آف استراکچرها (BOS) را برای ما می سازند. آن ها نقاطی در دل یک روند هستند که شکستشان نشان دهنده ادامه همان روند است. اینترمدیت های و اینترمدیت لوها، چنج آف کرکترها (CHoCH) را برای ما می سازند. این ها های و لوهای بسیار مهمی هستند که شکست ساختار پس از آن ها، می تواند نشانه ای از تغییر جهت کلی بازار باشد. "اینترمدیت" در اینجا به معنای یک های یا لوی "متوسط" اما "مهم" است؛ یک نوسان عادی نیست، بلکه نقطه ای است که پس از آن یک حرکت قدرتمند و یک اتفاق مهم (تغییر روند) شکل گرفته. مثلاً اگر یک روند صعودی داشته باشیم و ناگهان قیمت بیاید و آخرین کف معتبر (که منجر به بالاترین سقف شده) را بشکند و روند را به نزولی تغییر دهد، آن سقفی که قبل از این شکست و تغییر روند ایجاد شده بود، دیگر یک سوئینگ های ساده نیست، بلکه یک اینترمدیت های (ITH) مهم است. و بالعکس، اگر در یک روند نزولی، قیمت بیاید و آخرین سقف معتبر را بشکند و روند را صعودی کند، آن کفی که قبل از این تغییر ایجاد شده بود، یک اینترمدیت لو (ITL) خواهد بود. اهمیت اینترمدیت ها در معاملات چرا اینقدر روی اینترمدیت ها تاکید داریم؟ چون مبنای محاسبات ما، لگ هایی که برای تحلیل در نظر می گیریم، اردرهایی که پیدا می کنیم و سیگنال های معاملاتی که به دنبالشان هستیم، عمدتاً بر اساس اینترمدیت هاست. ما با سوئینگ های و لوهای عادی کاری نداریم، مگر در شرایط خاصی که بعداً به آن می پردازیم. ما به دنبال بالاترین های و پایین ترین لو هستیم، اما کدام ها؟ آن هایی که اینترمدیت هستند و توانسته اند روند را تغییر دهند. مثال عملی روی چارت: تشخیص گام به گام بیایید با یک مثال روی چارت، این مفاهیم را مرور کنیم. فرض کنید این قسمت از چارت را داریم بررسی می کنیم و بخش های بعدی هنوز شکل نگرفته اند. شناسایی روند و BOS: ما یک روند صعودی را می بینیم. اینجا یک لو (کف) داریم که نسبت به کف قبلی، بالاتر است (Higher Low). و این هم آخرین های (سقف) ماست. بازار حرکت می کند و این های شکسته می شود. چون روند قبلی صعودی بوده و سقف شکسته شده هم در جهت صعود است، ما اینجا یک بریک آف استراکچر (BOS) صعودی داریم. شناسایی سوئینگ های و سوئینگ لو جدید: پس از BOS، های قبلی ما دیگر معتبر نیست و های جدیدی در این نقطه شکل گرفته است. این می شود سوئینگ های (SWH) جدید ما. کفی هم که منجر به این سقف جدید شده (یا مجموعه ای از کف های نزدیک به هم که می توان پایین ترین آن ها را در نظر گرفت)، سوئینگ لو (SWL) ما خواهد بود. برخی تحلیل گران ممکن است نزدیک ترین کف را بگیرند، برخی دیگر کف عمیق تر در آن لگ را. اگر قرار باشد این SWH به یک اینترمدیت تبدیل شود، معمولاً تفاوت چندانی نمی کند کدام یک از این کف های نزدیک را به عنوان SWL در نظر بگیرید، هرچند انتخاب کف نزدیک تر، سیگنال تغییر را زودتر می دهد. شرط مهم شکست ساختار: کلوز با بادی کندل! یک نکته فوق العاده مهم: ما شکست ساختار (چه BOS و چه CHoCH) را با شدو (Shadow) یا سایه کندل نمی پذیریم. حتماً باید بدنه (Body) کندل در آن سوی سطح ساختاری بسته شود. حتی اگر یک بخش کوچکی از بادی هم باشد، کافیست. اگر قیمت فقط با شدو از سطح عبور کند و برگردد، برای ما شکست ساختار محسوب نمی شود. در مثال ما، اگر قیمت با شدو از SWL عبور کند، شکست نیست. شکست زمانی اتفاق می افتد که یک کندل با بادی زیر SWL بسته شود. وقوع چنج آف کرکتر (CHoCH) و تشکیل اینترمدیت های (ITH): فرض کنید بازار پس از تشکیل SWH جدید، به جای ساختن یک سقف بالاتر (Higher High)، می آید و SWL قبلی ما را با بادی کندل می شکند و یک کف پایین تر (Lower Low) می سازد. روند صعودی ما چه بود؟ سقف و کف بالاتر. وقتی ناگهان کف ما تبدیل به کف پایین تر می شود، یعنی روند صعودی دیگر برقرار نیست و به یک روند نزولی تغییر کرده است. این تغییر روند باعث می شود که شکستی که اتفاق افتاده، دیگر BOS نباشد، بلکه یک چنج آف کرکتر (CHoCH) نزولی باشد. حالا اتفاق مهمی افتاده! آن سقفی (SWH) که منجر به این CHoCH شد (بالاترین سقفی که قبل از تغییر روند نزولی داشتیم)، دیگر یک سوئینگ های ساده نیست. این سقف برای ما تبدیل به یک اینترمدیت های (ITH) می شود. این دقیقاً همان سقف مهمی است که ما به دنبالش بودیم و مبنای سیگنال گیری ما در آینده خواهد بود. تشکیل اینترمدیت لو (ITL): پس از CHoCH نزولی، بازار به حرکت نزولی خود ادامه می دهد و یک سوئینگ لو جدید می سازد. حالا اگر قیمت برگردد و آخرین سقف معتبر (که منجر به این کف جدید شده) را بشکند و یک سقف بالاتر بسازد، دوباره یک CHoCH (این بار صعودی) اتفاق افتاده است. در این حالت، آن کفی که قبل از این CHoCH صعودی شکل گرفته بود، تبدیل به اینترمدیت لو (ITL) ما می شود. استفاده از اینترمدیت ها برای ورود به معامله (در همان تایم فریم) حالا که هم ITH و هم ITL خود را پیدا کرده ایم، (بدون در نظر گرفتن سایر تاییدیه ها و صرفاً بر مبنای این مفهوم)، می توانیم در لگ های حرکتی که این اینترمدیت ها را ساخته اند، به دنبال نواحی ورود بگردیم. نکته حیاتی: لگ ها و های و لوهایی که پیدا می کنید، ورودتان هم باید در همان تایم فریم باشد. یعنی شما نمی توانید لگ یک ساعته را پیدا کنید، بعد بروید در تایم فریم یک دقیقه دنبال نقطه ورود بگردید. اگر در تایم فریم ۱۵ دقیقه اینترمدیت های و لو خود را پیدا کرده اید، ورود هم باید در ۱۵ دقیقه اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که ما گاهی در تایم فریم یک دقیقه تحلیل می کنیم و در همان تایم فریم هم نقطه ورود پیدا می کنیم. مثال عملی ورود: فرض کنید ITH خود را در تایم فریم ۱۵ دقیقه پیدا کرده ایم. می توانیم در ناحیه ای نزدیک به این سقف (مثلاً یک اردر بلاک یا ناحیه عرضه و تقاضا) به دنبال نقطه ورود برای فروش باشیم. استاپ لاس (Stop Loss): اگر می خواهید خیلی امن باشد، پشت سقف ITH. در غیر این صورت، بسته به تبحر و تایم فریمی که کار می کنید و اینکه چقدر در جهت روند تایم بالاتر هستید، می توانید استاپ های کوچک تری هم در نظر بگیرید (مثلاً پشت یک ساختار داخلی کوچکتر). اگر در جهت روند تایم بالا باشید، معمولاً استاپ های کوچک تری جواب می دهند. حد سود (Take Profit - TP): یک تارگت منطقی می تواند کفی باشد که CHoCH از آنجا شروع شده یا اولین ناحیه تقاضای معتبر پیش رو. در مثالی که روی چارت بررسی کردیم، دیدیم که با پیدا کردن ITH، یک معامله فروش با ریوارد به ریسک حدود ۴ تا ۶ در تایم فریم ۱۵ دقیقه قابل دستیابی بود. تکلیف عملی برای شما: برای اینکه این مفاهیم به خوبی برایتان جا بیفتد، یک تمرین عملی برایتان دارم: چارت های طلا (XAU/USD)، یورو به دلار (EUR/USD) و پوند به دلار (GBP/USD) را باز کنید. تایم فریم را روی ۱۵ دقیقه تنظیم کنید. از تاریخ اول ژوئن (June) تا آخرین روز معاملاتی جاری (مثلاً ۲۹ آگوست یا هر تاریخی که در آن هستید)، تمام اینترمدیت های و لوها (ITH و ITL) را روی چارت علامت بزنید و پیدا کنید. نکاتی برای استفاده از TradingView و انجام تمرین: استفاده از Replay: اگر می خواهید به تاریخ های گذشته بروید، از قابلیت Replay در TradingView استفاده کنید. برای دسترسی به تاریخ های دورتر، خصوصاً در تایم فریم های پایین مثل یک دقیقه (که ممکن است دیتای زیادی را به صورت عادی نشان ندهد)، پس از فعال کردن Replay، به جای "Select Bar"، از گزینه "Select Date" استفاده کنید تا بتوانید مستقیماً به تاریخ مورد نظرتان بروید. تنظیمات ظاهری چارت: یک تریدر حرفه ای، چارت حرفه ای دارد. رنگ بندی چارتتان را طوری تنظیم کنید که خوانا و منظم باشد. ذخیره تمپلیت ها: حتماً تنظیمات و ابزارهایی که زیاد استفاده می کنید (مثل خطوط BOS و CHoCH با رنگ ها و استایل های مشخص) را به عنوان تمپلیت ذخیره کنید تا هر بار مجبور به تنظیم مجدد نباشید. پیشنهاد رنگ و استایل: BOS: خط چین (Dashed line) - قرمز برای نزولی، سبز برای صعودی. CHoCH: خط صاف ممتد (Solid line) - قرمز برای نزولی، سبز برای صعودی. SWH/SWL: یک رنگ مشخص (مثلاً بنفش). ITH/ITL: یک رنگ متفاوت و متمایز (مثلاً آبی یا زرد). معمولاً حرف "o" در وسط مخفف هایی مثل BoS یا CHoCH کوچک نوشته می شود، چون "of" یک حرف ربط است. برای ذخیره تمپلیت یک ابزار (مثل خط)، پس از تنظیم شکل و متن آن، روی گزینه "Template" و سپس "Save As..." کلیک کنید و یک نام برای آن انتخاب کنید. دفعه بعد با کشیدن خط و انتخاب نام تمپلیت از لیست، تنظیمات اعمال می شود. جمع بندی و حرکت به سوی مباحث بعدی امیدوارم این توضیحات در مورد های و لوها، سوئینگ ها، اینترمدیت ها، BOS و CHoCH برایتان مفید بوده باشد. این مفاهیم، الفبای تحلیل ساختاری بازار هستند. لطفاً تمرینتان را با دقت انجام دهید. هر زمان که این تمرین ها تایید شد و احساس کردید به خوبی بر این موضوعات مسلط شده اید، به سراغ مباحث بعدی خواهیم رفت. موفق و پرسود باشید! حالا که با این مفاهیم کلیدی آشنا شدید، تجربیات و سوالات خود را در مورد تشخیص های و لوها در بخش کامنت ها با ما و سایر دوستانتان به اشتراک بگذارید. آیا شما از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کنید؟

آموزش/11/2/2024


صفحـه 2 از 6

با ما، بهترین باشید

هر آنچه برای موفقیت نیاز دارید؛ آموزش‌های حرفه‌ای، استراتژی‌های طلایی، تحلیل‌های دقیق و ابزارهای پیشرفته
فقط کافیست خواسته خود را با ما در میان بگذارید

درخواست دهید